۱۴۰۲-۱۱-۲۶ شرح اصول کافی
بسم الله الرحمن الرحیم
««الحمدالله رب العالمین الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا و طبیب قلوبنا و شفیع ذنوبنا العبد المؤید الرسول المسدد المحمود الاحمد ابوالقاسم المصطفی محمد»»
پنجشنبه ۱۴۰۲/۱۱/۲۶، کتاب اصول کافی، جلد اول
موضوع: باب ((راسخون در علم همان ائمه ع میباشند))
مقدمه درس:
نفسیر آیه ۷، سوره آل عمران
آل عمران
هُوَ الَّذِی أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَهِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ
ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺑﺨﺸﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻛﺘﺎﺏ، ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺤﻜﻢ ﺍﺳﺖ [ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻛﻠﻤﺎﺗﻲ ﺻﺮﻳﺢ ﻭ ﻣﻔﺎﻫﻴﻤﻰ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ] آنها ﺍﺻﻞ ﻭ ﺍﺳﺎﺱ کتاباند، ﻭ ﺑﺨﺸﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺘﺸﺎﺑﻪ ﺍﺳﺖ [ﻛﻪ ﻛﻠﻤﺎﺗﺶ ﻏﻴﺮ ﺻﺮﻳﺢ ﻭ معانیاش ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻭ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺟﺰ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺤﻜﻢ ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮ نمیشود] ﻭﻟﻲ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﻠﻮﺑﺸﺎﻥ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ [ﺍﺯ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺍﻟﻬﻲ] ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺘﻨﻪ ﺍﻧﮕﻴﺰﻱ ﻭ ﻃﻠﺐ ﺗﻔﺴﻴﺮِ [ﻧﺎﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ ﻣﺮﺩم ﻭ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻛﺮﺩﻥ ﺁﻧﺎﻥ] ﺍﺯ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺘﺸﺎﺑﻬﺶ ﭘﻴﺮﻭﻱ میکنند، ﻭ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﻜﻪ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻭﺍﻗﻌﻲ ﻭ ﺣﻘﻴﻘﻲ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺧﺪﺍ نمیداند. ﻭ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺶ [ﻭ ﭼﻴﺮﻩ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﻴﻨﺶ] ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﻣﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ، ﻫﻤﻪ [ﭼﻪ ﻣﺤﻜﻢ، ﭼﻪ ﻣﺘﺸﺎﺑﻪ] ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﺎﺳﺖ. ﻭ [ﺍﻳﻦ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺭﺍ] ﺟﺰ ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﺧﺮﺩ ﻣﺘﺬﻛّﺮ نمیشوند. (٧)
قران دو دسته آیه دارد [یکی آیات محکمات که اصل کتاب هستند و یکی ایات متشابهات هستند]
محکم یعنی از جای خود تکان نمیخورد.
متشابه شبیه به چیز دیگر است و پا بر جا نیست. ایات محکمات مثل قل هو الله احد، این آیه محکم است و هیچ معنای دیگر نمیشود و مثل آیه لیس کمثله شئ.
و اما آیه یدالله فوق ایدیهم، دست خدا بالای همه دستهاست، آیا خدا دست دارد؟؟ و دست خدا چگونه است؟؟ این آیه متشابه است، دست دارد ولی مثل دست ما نیست. و یا آیه … ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ… خدا بر روی عرش ایستاده..
متشابه چطور است؟ چند معنا داشته و معنایان مبهم است مثل آیه قل هو الله احد نیست.
متشابهات به محکمات ارجاع داده میشود.
نکته(کسانی که در قلب آنها گرفتگی است و ضیق است دنبال آیات متشابهات میروند دنبال تأویل آن هستند. و دنبال آن میفرماید تأویل آن را غیر از خدا نمیداند.
نکته: عدهای جدیداً پیدا شدهاند میگویند در قرآن آیاتی هست که به درد ما نمیخورد مثل آیه تَبَّتْ یَدا أَبی لَهَب وَ تَبَّ…. میگویند یعنی خدای بزرگ میآید یک نفر را لعنت کند یا آیاتی راجع به زن پیامبر نازل شده یا خدا راجع به زن پیامبر در قرآن حرف بزند. در حالی که اینها خاصیت این آیات را نمیدانند.
تبت یدا ابی لهب، در طول تاریخ ابی لهب ها داریم.
عدهای میخواهند در این وسط فتنهگری کنند و دنبال آیات متشابهات میگردند و تأویل آن را نمیداند جز خدا و راسخون در علم.
نکته: ایا راسخون در علم ادامه الا الله است!!
بعضیها می گویند الا الله باید وقف بشود و جمله دوباره شروع میشود و راسخون در علم… صحبت در مورد این وقف است که چطور خوانده میشود.
این آیه معرکه اراء است.
راسخون در علم کنار خدا ذکر شده که آنها را از فتنه جویان جدا کرده.
راسخون در علم میگویند همه از نزد خدا است چه آنها که میفهمیم و چه آنچه از آیات را نمیفهمیم.
دست خدا بالای دستها است یک سری امور متشابه است ما نمیدانیم چگونه است ولی میگوییم همه از جانب خدا است، (قُل کلٌّ مِن عِندِ اللّهِ)
و ما یَذَّکَّرُ إِلّا أُولُوا الْأَلْبابِ
متذکر نمیشوند مگر اولوا الالباب.
راسخان در علم چه کسانی هستند که قرآن آنها را در کنار خدا ذکر کرده!!!!
راسخ در علم یعنی فرو رفته در علم.
روایت (۱)
عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ الْحُرِّ وَ عِمْرَانَ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ
ترجمه:
امام صادق علیهالسلام فرمود: مائیم راسخون در علم و ما تأویل قرآن را میدانیم.
امام صادق ع میفرماید ما هستیم راسخون در علم که میدانیم تأویل آن چیست؟!!!
روایت از امام صادق علیه السلام: قرآن یک تأویل دارد و یک تنزیل، تنزیل قرآن درباره افرادی است که آیات قرآن درباره آنها ظاهر شده، باطن آن کسانی هستند که مثل ابو لهب هستند بعداً میآیند
آیات قرآن که در مورد بهشت هست یا ایها الذین آمنوا….
آیات قرآن در ذیل خود افرادی را دارد یک معنای تأویل یعنی پیاده شدن در خارج.
حضرت یوسف علیه السلام در مورد خواب خود، وقتی که پدر و مادر و برادرانش او را سجده کردند فرمود این تأویل خواب من است یعنی در عالم خارج پیاده شد.
روایت (۲)
– عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ بُرَیْدِ بْنِ مُعَاوِیَهَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ فَرَسُولُ اللَّهِ ص أَفْضَلُ الرَّاسِخِینَ فِی الْعِلْمِ قَدْ عَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَمِیعَ مَا أَنْزَلَ عَلَیْهِ مِنَ التَّنْزِیلِ وَ التَّأْوِیلِ وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیُنْزِلَ عَلَیْهِ شَیْئاً لَمْ یُعَلِّمْهُ تَأْوِیلَهُ وَ أَوْصِیَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ یَعْلَمُونَهُ کُلَّهُ وَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ تَأْوِیلَهُ إِذَا قَالَ الْعَالِمُ فِیهِمْ بِعِلْمٍ فَأَجَابَهُمُ اللَّهُ بِقَوْلِهِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ الْقُرْآنُ خَاصٌّ وَ عَامٌّ وَ مُحْکَمٌ وَ مُتَشَابِهٌ وَ نَاسِخٌ وَ مَنْسُوخٌ فَالرَّاسِخُونُ فِی الْعِلْمِ یَعْلَمُونَهُ
ترجمه:
یکى از دو امام باقر یا صادق (علیهما السلام) راجع بقول خداى عزوجل (۶ سوره۳) (((و جز خدا و راسخون در علم تأویل قرآن را نمیدانند))) فرمود: پیغمبر (ص) بهترینِ راسخان در علم است.
خداى عزوجل همه آنچه را از تنزیل (معنى مطابقى) و تأویل (معنى التزامى) نازل فرمود به او آموخته است، چیزى را که خدا تأویلش را به او نیاموخت بر او نازل نفرمود و اوصیاء پس از وى هم تمام آن را میدانند، و کسانیکه تأویل نمیدانند هرگاه عالمان چیزى از روى علم بفرمایند (ایمان مى آورند و مى پذیرند) چنانچه خدا ایشان را پذیرفته و فرموده است (((میگویند ایمان آوردیم، همه قرآن از جانب پروردگار ماست)))
قرآن خاص و عام و محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ دارد و راسخون در علم همه را میدانند.
امام باقر علیه السلام یا امام صادق علیه السلام میفرماید افضل راسخان در علم رسول الله است خدا تعلیم او کرده جمیع آنچه را نازل کرده….
یعنی در ظاهر یا باطن خود رسول الله از همه عالمتر است و تمام آن را میداند.
رسول الله ظاهر و باطن قرآن را میداند و خداوند به ایشان تعلیم کرده است اینطور نیست که ظاهر قرآن به او تعلیم داده شود و باطن را نگویند
اوصیاء رسول الله بعد از او همه میدانند چون جانشین پیامبر هستند و جانشین خود را خود پیامبر تعیین میکند که باید علم پیامبر را داشته باشند.
لذا خداوند اشاره به این دارد اینجا ما ایمان داریم همه از نزد پروردگار است ایمان داریم به همه کتاب
ودر قرآن ایات خاص دارد و عام، محکم دارد و متشابه، ناسخ دارد و منسوخ، و راسخ در علم همه اینها را میداند.
یک چیز که در قرآن کمتر دقت شده که بعضی آیات خاص رسول الله است و به خود رسول گفته میشود مثل (قل زدنی علما)
چرا مخصوص خود رسول الله است؟؟ به خاطر اینکه بعضی از افرادی هستند وقتی علم آنها زیاد میشود گمراه میشوند. قل، بگو، ای رسول الله
بعضی از ایات خاص هستند عام نیستند.
قرآن آیات جهاد دارد و اکثر خطاب به خود رسول الله است و خاص است. (نه اینکه هرکسی خطاب به خود بگیرد و بخواهد جهاد کند بدون اذن پیامبر)
بعضی از آیات است که خطاب به همه است.
آن آیاتی که ناسخ و منسوخ دارد.
ناسخ یعنی حکمی که در قرآن میگوید آیه دیگر آن حکم را میگذارد کنار.
مثلاً آیه قرآن گفته شد با رسول الله وقتی صحبت میکنید صدقه بدهید و این را جز امیرالمؤمنین ع کسی رعایت نکرد…..
و آیه دیگری نازل شد و این برداشته شد.
راسخون در علم همه این احکام الهی و قرآن را میدانند که تمام عام و خاص و… را میدانند.
ما راسخون در علم هستیم یعنی تأویل آیات را میدانیم پیامبر میداند و وارث پیامبر هم میداند. روایت (۳)
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَهَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ کَثِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهُ مِنْ بَعْدِهِ ع
ترجمه:
امام صادق علیه السلام فرمود: راسخون در علم امیرالمؤمنین و امامان پس از وى علیهم السلام میباشند.
اینجا فرمود راسخون علم ما هستیم و تأویل آن را میدانیم و متذکر نمیشوند مگر اولوالالباب، پس اولوالاالباب غیر از راسخون در علم هستند.
مقدسترین امور قرآن و پیامبر و امامان اهل بیت هستند.
امامان دارای عصمت هستند و عصمت برای این است که انسان وقتی دنبال امام میرود خیالش راحت باشد و بداند که اشتباه نمیکنند و عصمت دارند.
عصمت این نیست که فقط اشتباه نکنند اینکه هرچه از آنها میپرسید میدانند نمیگویند نمیدانیم.
نکته: یک خاطره وقتی که نزد علامه حسنزاده آملی بودیم فرمودند به دو کتاب توجه داشته باشید و کار کنید یک نهج البلاغه و دو صحیفه سجادیه.
در این کتابها دعاهایی که آمده است مستجاب است.
روایت است یکی از دعاهایی که تمام ائمه میخوانند مناجات شعبانیه است.
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْنِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ و شنوای دعایم باش آنگاه که میخوانمت، و صدایم را بشنو گاهی که صدایت میکنم، و الی آخر دعا…..
الحمدلله علی الولایه