۱۴۰۱-۱۲-۱۱ شرح اصول کافی
بسم الله الرحمن الرحیم
پنج شنبه ۱۴۰۱/۱۲/۱۱: درس اصول کافی/ کتاب حجت (جلد اول)
موضوع: باب ((ائمه ارکان زمین هستند))
مقدمه: ائمه ارکان زمین هستند مربوط به ولایت تکوینی است.
امام یک مقامات ظاهری دارد و یک مقامات باطنی، که این مقامات باطنی امام است که باعث جدا شدن شیعه از اهل تسنن میشود.
((روایت ۱))
۱. امام صادق علیه السلام فرمود: آنچه علی علیه السلام آورده انجام میدهم و از آنچه نهی فرموده باز میایستم، برای او همان فضیلت آمده که برای محمد (ص) آمده و محمد (ص) را بر تمام مخلوق خدای عزوجل فضیلت است، خردهگیر بر حکمی که علی آورده مانند خردهگیر بر خدا و رسولش باشد و کسی که در موضوعی کوچک یا بزرگ علی را رد کند در مرز شرک به خداست، امیرالمؤمنین علیه السلام باب منحصر بفرد خداشناسی است و راه بسوی خداست، هر که جز آن پوید هلاک شود و این امتیازات همچنین برای ائمه هدی یکی پس از دیگری جاریست. خدا ایشان را ارکان زمین قرار داده تا اهلش را نجنباند (اختلال نظام و سرگردانی عمومی پیش نیاید) و حجت رسای خویش ساخت برای مردم روی زمین و زیر خاک (مردگان یا ساکنان آن روی زمین) خود امیرالمؤمنین علیه السلام صلوات الله علیه بسیار میفرمود: من از طرف خدا قسمت کننده بهشت و دوزخم (میان آن دو مکان ایستاده موالیانم را به بهشت و دشمنانم را به دوزخ راهنمائی میکنم) و من بزرگترین فرق گذارم (میان حق و باطل یا میان بهشتی و دوزخی) و من صاحب عصا و میسمم، تمام ملائکه و روح القدس و پیمبران بفضیلت من اقرار نمودند، چنانکه بفضیلت محمد (ص) اقرار کردند. مرا بر مسندی مانند مسند او نشانیدهاند و آن مسند (هدایت و خلافت) خدائیست (مرکوب من در قیامت همان مرکوب پیغمبر و از جانب خداست رسولخدا (ص) (در قیامت) خوانده شود و جامه در بر شود من هم خوانده شوم و جامه در بر شوم، او بازپرسی شود و من هم بازپرسی شوم و طبق گفته او سخن گویم، بمن خصلتهائی عطا شده که هیچکس نسبت به آنها بر من پیشی نگرفته است: مرگ مردم و بلاها و نژادها و فصلالخطاب (قرآن یا تشخیص حق از باطل) را میدانم، آنچه پیش از من بوده از دستم نرفته و آنچه نزدم حاضر نیست (از امور آینده) بر من پوشیده نیست، با اجازه خدا بشارت میدهم و از جانب او ادای وظیفه میکنم، همه اینها از طرف خداست که او به علم خود مرا نسبت به آنها توانا ساخته است.
تعلیقه:
۱- علی نفس رسول الله است برای همین هر فضلیتی برای رسول الله هست برای امیرالمؤمنین ع هم هست.
امیرالمؤمنین ع افضل از همه خلایق است چون جان رسول الله ص است.
بنی امیه سعی داشتند که سنتهای امیرالمؤمنین ع را از بین ببرند چون سنتهای امیرالمؤمنین ع سنتهای رسول الله است.
۲-کسی که حرف امیرالمؤمنین ع را قبول نکند در حد شرک خداوند است.
پیامبراکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» که فرمودند:
أَنَا مَدِینَهُ الْعِلْمِ وَ عَلِی بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْیأْتِ الْبَابَ
من شهر علمم و علی درِ آن شهر است. هر که دنبال علم است، باید از این در وارد شود.
امیرالمؤمنین ع، تنها سبیل و راه خداست. هر کسی غیر راه او برود گمراه است.
خداشناسی جز در سایه حجتش متحقق نمیشود.
حدیث سلسله الذهب
هنگامی که ابوالحسن الرضا (ع) به نیشابور رسید و خواست که آن جا را به قصد رفتن نزد مأمون ترک گوید، راویان حدیث، گردش را گرفتند و عرض کردند: ای پسر پیامبر خدا، از پیش ما میروی و برایمان حدیثی که از محضرتان فیضی بریم، نمیگویی؟! حضرت که در کجاوه نشسته بود سرش را بیرون آورد و فرمود: از پدرم، موسی بن جعفر شنیدم که میفرماید: از پدرم، جعفر بن محمّد شنیدم که میفرماید: از پدرم، محمّد بن علی شنیدم که میفرماید: از پدرم، علی بن الحسین شنیدم که میفرماید: از پدرم، حسین بن علی بن ابی طالب شنیدم که میفرماید: از پدرم، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب شنیدم که میفرماید: از رسول خدا (ص) شنیدم که میفرماید: از جبرئیل شنیدم که میفرماید: از خداوند جلّ جلاله شنیدم که میفرماید: (کلمه) لا اله الا اللّه حصار من است و هرکس وارد حصار من شود از عذابم در امان است. اسحاق میگوید: چون شتر به راه افتاد حضرت با صدای بلند به ما فرمود: اما این شرطهایی دارد و من از شرطهای آن هستم.
امام فرمود، هرکس گفت لا اله الا الله اهل نجات نیست من از شرط نجات هستم.
حتی انبیاء با شفاعت امیرالمؤمنین ع وارد بهشت میشوند. هرکسی وارد جهنم میشود، دشمن امیرالمؤمنین ع است.
فاروق که لقب امام است از فرقان گرفته شده است.
۳- روایتی است که جایگاه امام علی (ع) را نسبت به پیامبر اکرم (ص)، همانند جایگاه هارون نسبت به حضرت موسی معرفی میکند. امام علی (ع) را نسبت به پیامبر اکرم (ص)، همانند جایگاه هارون نسبت به حضرت موسی معرفی میکند.
آیه قرآن
«وَلَقَدْ آتَینَا مُوسَیٰ وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِیاءً وَذِکرًا لِلْمُتَّقِینَ؛
و همانا ما به موسی و برادرش هارون کتاب تورات را عطا کردیم که جدا سازنده میان حق و باطل و روشنیبخش (دلها) و یادآور متقیان است»
فرقان یک وجهش جدا کننده حق از باطل است، وجه دیگرش آن است که خودش فاروق است. یعنی هرجا علی ع باشد حق است و هر کس روبروی او باشد باطل است.
حدیث عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ علی به روایتی از پیامبر اسلام (ص) اشاره دارد که امام علی (ع) را همواره همراه حق و حق را همواره با علی (ع) معرفی کرده است.
روایت است که در زمان رسول الله ص منافقان را از روی بغض امیرالمؤمنین ع میشناختند.
۴-من صاحب عصا هستم یعنی چه؟ بعضیها گفتهاند عصای حضرت موسی ع است که میراث نبوت به ایشان رسیده ولی در بعضی از کتب پیشینیان صحبت از عصا شده یعنی صحبت از کسی که در آخر الزمان میآید که صاحب عصاست، که ممکن است اشاره به آن باشد.
۵-«میسم با سین» در معنا، وسیلهای است که حیوانات را با آن داغ میزنند یعنی علامت گذاری میکنند.
در بعضی از روایات هست که امیرالمؤمنین ع علامت میگذاشت که این مؤمن است و یا این کافر است.
میگوید من علامت هستم، هر کسی دوست علی ع است علامت دارد و هرکسی بغض علی ع را دارد، علامت ندارد.
۶-همانطور که فرشتگان و روح به فضیلت پیامبر ص اقرار کردند، به فضیلت من هم اقرار کردند و تأیید کردن از زبان بالاتر است (یعنی فوق مرتبه زبان است) اما اقرار کردن بر من، اقرار از پایین است(یعنی مرتبه پایین نسبت به کمالات بالاتر اقرار میکند
حدیث مبسوطی است در کتاب «بشاره المصطفی لشیعه المرتضی» که در قسمتی از این حدیث، خداوند فرمود:
اگر جمیع انبیاء و ملائکه اجتماع کنند بر بغض علی، من همه را به آتش جهنم خواهم سوزاند. بخاطر علی همه آنها را میسوزانم.
۷-و من حمل شدم مثل حملی که رسول الله ص شد.
و آن حمل پروردگار است میگوید بر مرکبی سوار شدم که رسول الله ص بر آن مرکب سوار شد.
چه کسی میتواند امیرالمؤمنین ع را توصیف کند، جز خودش، رسول الله ص و خداوند؟
رسول خدا ص روز قیامت صدا میشود خوانده میشود و بر او جامه میپوشانند و من نیز خوانده میشوم و بر من جامه پوشانده میشود.
پوشش خاصی است
اشاره به مواقف قیامت دارد که موقوف حمد است که خلایق در یک مقامی قرار میگیرند و از او طلب نطق میشود و نطق میکند و از من نیز طلب نطق میشود و نطق میکنم در حد نطق رسول الله ص. هر کسی جایگاهی دارد. بالاترین جایگاه از آن رسول الله ص است بعد امیرالمؤمنین ع و ائمه و انبیاء و مؤمنین و صلحا. هرکس به رتبه خودش.
رسول خدا ص فرمود: من در آنجا جایگاه خدای را حمدی میکنم که کسی آن حمد را نشنیده باشد.
حدیث: امیرالمؤمنین ع فرمودند: خوشا بحال کسی که آنجا جایگاهی داشته باشد یعنی مال همه نیست. مال مؤمنین است جای همه نیست جای مؤمنین صلحا انسانهای نیکاند چه حالی و موقفی است به من خصال داده شده است که احدی بر من پیشی نگرفته است، خصالی دارم.
۷-به من علم منایا و بلایا داده شده است اتفاقاتی که در آینده می افتد و بلاهایی که نازل میشود آرزوهایی که برآورده میشود.
امور نیک یا بدی که اتفاق می افتد. چقدر در خطبههای نهج البلاغه هست که بعد از من فتنهای کور میآید فتنه بنی امیه یا حمله مغول و …
۸-فصل الخطاب: حرف آخر پیش من است چی درست چی واجب چی حرام است آن فصل الخطاب نزد من است دیگران از ظن و گمان خود چیزی می گویند! چه در علم دین چه علم خارج از دین آن حقیقتش پیش من است.
علم و احاطه ولایت دارد به کل عالم
و از جانب خداوند بشارت میدهم اذن الله – و تمام اینها از جانب خداوند است که من را تمکن داده به علم خویش. تمام این نعمات را خداوند عنایت کرده است.
علم امام که امام ع به گذشته و آینده واقف است و این امام را باید پشت سرش رفت و امامی که باید سر بدهید در راهش این است.
امام حسین ع این است که باید در راهش جان داد و برایش گریه کرد. امامت مقام و موقعیتی دارد.
الحمدلله علی الولایه