۱۴۰۰-۸-۲۰ اصول کافی باب امتحان و آزمایش
بسم الله الرحمن الرحیم
پنجشنبه ۱۴۰۰/۸/۲۰ (اصول کافی)
موضوع: باب امتحان و آزمایش
روایت اول
امام صادق علیهالسلام فرمود: هیچ قبض و بسطی (تنگی و فراخی، بستن و گشودنی) نباشد جز آنکه برای خدا نسبت به آن خواست و حکم و آزمایش است:
شرح حدیث: قبض و بسط یک حکم عام دارد، مثلاً هر بستن و باز کردنی هر حرکت و سکون و هر مریضی و سلامتی و هر فقر و ثروت، هر مرگ و حیات، هر اتفاق کوچک و بزرگ در این عالم به مشیت خدا و به قضا خداست و ابتلا و آزمایش خداست،
همینکه دلت میخواهد چیزی بخری و نتوانی آزمایش است، داستان حضرت سلیمان ع و آوردن تخت بلقیس،
سلیمان ع گفت چه کسی میتواند آن را بیاورد؟ عفریتی از اجنه گفت میآورم قبل از بلند شدن، آصف بن برخیا که علمی از کتاب را داشت گفت قبل از چشم برهم زدن حاضر میکنم، تخت بلقیس را احضار کرد خیلی مقامی است ولی ایشان گفت هَٰذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیبْلُوَنِیٓ أَأَشْکرُ أَمْ أَکفُرُ ۖ یعنی این قدرتی که خدابمن داده هم برای امتحانست
مریض شدن امتحان الهی است و سلامتی هم امتحان الهی است
امام صادق ع: برای مؤمن هر چه پیش بیاید خیر است، اگر بدنش را با قیچی قطعه قطعه کنند خیر اوست. و اگر صاحب شرق و غرب عالم شود هم خیر اوست
روایت دوم
و فرمود: از آنچه خدا به آن امر کرده یا از آن نهی فرموده چیزیکه در آن قبض و بسطی باشد نیست مگر آنکه برای خدای عزوجل نسبت به آن آزمایش و حکمی است.
شرح حدیث: هر چه امر و نهی کرده در آن ابتلا و آزمایش است.
نکته (در مورد آزمایش الهی): چرا خداوند بندگانش را آزمایش میکند؟
خداوند عالم به همه چیز هست چرا امتحان میکند؟ امتحان الهی حکمت دارد.
خداوند جزا نمیدهد مگر به آنچه عمل میکنید، عمل شما جزای شماست، یا بهشت و یا ….
عمل شماست که بهشت شما را میسازد وقتی امتحان میشوید عمل از شما سر می زند.
خداوند که امتحان میکند عمل ما بروز میکند و آن عمل میشود جزا
نکته: خیلی کسانی هستند در فقر و تنگدستی گوهر پاکی خود را حفظ میکنند ولی کمتر کسی میشود به قدرت برسد و گوهر پاکی خویش را حفظ کند در زمان فقر انسان بهتر میتواند خود را حفظ کند تا اینکه غنی بشود
فرعون گفت انا ربکم الاعلی …. چون به قدرت رسیده بود و هر کسی به یک شکل میگوید انا ربکم الاعلی …
کلّاً إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیطْغَیٰٓ (این چنین نیست [که انسان سپاس گزار باشد] مسلماً انسان سرکشی میکند. (۶)
تمام زندگی ما، سکون زندگی ما امتحان خداست، امتحان بزرگ و کوچک دارد
اما حدیث دوم، مقید کرده قبض و بسط را در امور شریعت و در حدیث اول شیواتر است.
باب سعادت و شقاوت
روایت اول
امام صادق علیهالسلام فرمود: همانا خدا سعادت و شقاوت را آفرید پیش از آنکه مخلوقش را بیافریند هر که را خدا با سعادت آفرید هیچگاه او را دشمن ندارد و چون کار بدی بجا آورد کردارش را دشمن دارد. ولی خودش را دشمن ندارد و اگر شقی بوده باشد او را هرگز دوست ندارد و چون عمل صالی انجام دهد کردارش را دوست دارد و خودش را دشمن دارد بواسطه سرانجامی که بسوی آن میرود، پس چون خدا چیزی را دوست دارد دیگر هرگز آنرا دشمن ندارد و چون چیزی را دشمن دارد دیگر هرگز آنرا دوست ندارد.
شرح حدیث (یعنی تقدم رتبهای دارد سعادت و شقاوت نسبت به خلق)
خداوند یک عده را خوشبخت و یک عده را بدبخت آفریده
خوشبخت کار بد کند از عمل او بدش می اید ولی خودش را دوست دارد، و خدا از بدبخت کار خوبش را دوست دارد ولی از خودش بدش می اید.
لَا تَبْدِیلَ لِکلِمَاتِ اللَّهِ ۚ اگر خداوند چیزی را دوست میدارد، دوست میدارد تا آخر کار چون خداوند بازگشتگاه او رامیداند.
بوبکر واسطی گوید، بیزارم از آن خدایی که به طاعت من خوشنود شود و به معصیت بر من خشم گیرد که او دربند منست تا من چون کنم، لا بل دوستان در ازل دوستانند ودشمنان در ازل دشمنان
چون ما علم نداریم و جاهل هستیم، نمیدانیم فردای طرف چه میشود.
امیرالمؤمنین ع فرماید، اکر کسی بد شود او را لعنت نکنید شاید دم مرگش برگشت.
مناجات امام سجاد ع: ایکاش میدانستم مادرم مرا برای سعادت زائیده است یا برای شقاوت تربیت کرده،
شقاوت و سعادت مال قبل از دنیا است،
روایت, مؤمن نمیتواند کافر شود و کافر هم نمیتواند مؤمن شود.
اسلام ظاهری است و مال زبان است و ایمان باور قلبی است،
اینها برگشت به علم الهی میکند.
نکته: در مورد ما است، که نمیدانیم چه کسی برای سعادت و چه کسی برای شقاوت آفریده شده، لذا می گوئیم عاقبت ما را بخیر کن.
جناب حافظ
قسمت حوالتم به خرابات میکند
هر چند کائن چنین شدم و آن چنان شدم
جناب حافظ:
در ازل هرکو به فیض دولت ارزانی بود
تا ابد جام مرادش همدم جانی بود
جانی یعنی چه؟ همدم جان تو است,
شقاوت و سعادت دست چه کسی است؟ دست خودمان نیست اگر اینطور است چرا خداوند عذاب میکند و ثواب میدهد،؟
نکته (شقی نمیتواند سعید شود؟ یا بگوئیم شقی نمیخواهد سعید شود، اینها دو تاست!
شقی نمیخواهد مسیر سعادت را برود و سعید هم مسیر شقی را نمیخواهد برود
انسان شقی خودش نمیخواهد سعید شود و انسان سعید خودش نمیخواهد شقی بشود.
نه اینکه نمیتواند بلکه نمیخواهد
شخصی به امام صادق ع گفت من همسایهای دارم که اهل فسق و فجور است، هر چه با او صحبت میکنم دست از این کارهایش بر دارد میگوید من دیگر آلوده شدهام دیگر نمیتوانم.
امام صادق ع فرمود برو از قول من بگو اگر توبه کنی من تورا شفاعت میکنم و میگوید پیام امام را به او رساندم و یک مرتبه از حال رفت و دوباره که به هوش آمد گفت یک بار دیگر پیام امام را بگو ….
و بعداز چند روز فرستاد دنبال من رفتم پشت در و در را باز نکرد گفت یک دست لباس بیاور برای من، من هر چه داشتم در راه خدا بخشیدم حتی لباسهای تنم را.
در موقع مرگ بالای سرش بودم هوش میامد و از هوش میرفت، وقتی به هوش آمد گفت مولای شما به عهد خود وفا کرد اینرا گفت و بعد از دنیا رفت.
الهی! همه میترسند که فردا چه خواهد شد و عبدالله میترسد که دی چه رفت.
رسول خدا ص در مورد قضا و قدر و خلقت صحبت میکردند اصحاب گفتند پس وقتی قضا رفته ما برای چی عمل کنیم؟
حضرت فرمود: عمل کنید که هر کس برای آنچه آفریده شده است کارش برایش آسان است.
وقتی برای سعادت آفریده شدهای کار خوب کردن برایت آسان است
همان کاری را که دیگران می گویند چه جوری این کارها را میکنند؟
نصف شب نماز شب میخوانند؟ چون برایش آسان است
وقتی برای سعادت آفریده شدهاید برایتان آسان است
وقتی برایت آسان است پس بدان برای سعادت آفریده شدهای
انشاالله که همین که در مسیر ولای اهل بیت هستیم برای سعادت آفریده شدهایم
قال الإمام الصادق علیه السلام مَن وَجَدَ بَردَ حُبِّنا عَلی قَلبِهِ فَلیکثِرِ الدُّعاءَ لاُِمِّهِ، فَإِنَّها لَم تَخُن أباهُ.
هرکه خنکای محبّت ما را در دلش یافت، برای مادرش زیاد دعا کند؛ زیرا [معلوم میشود که] به پدرش خیانت نکرده است.
وقتی محبت امیرالمؤمنین ع و محبت فاطمه الزهرا س در قلبت هست بدان برای سعادت آفریده شدهای
الحمدلله علی الولایه