۱۴۰۱-۲-۲۹ شرح اصول کافی فرق بین رسول، نبی و امام
بسم الله الرحمن الرحیم
پنجشنبه ۱۴۰۱/۲/۲۹)(اصول کافی)
کتاب حجت:
موضوع: باب طبقات الأنبیاء و الرّسل و الأئمّه ع
پیغمبر یعنی نبی با رسول و امام چه فرقی دارند چون یک چیز نیستند،
تفاوت اینها در چه چیز است؟ تفاوت اینها در نحوه دریافت انهاست.
اصول کافى جلد ۱ صفحه: ۲۴۵ روایه: ۱
امام صادق علیه السلام فرمود: پیغمبران و رسولان چهار طبقه باشند: ۱- پیغمبریکه تنها براى خودش پیغمبر است و بدیگرى تجاوز نمىکند (و خدا بوسیلهاى وظائف شخصى او را باو مىفهماند) ۲- پیغمبریکه در خواب مىبیند و آواز هاتف را مىشنود ولى خود او را در بیدارى نمىبیند و بر هیچکس مبعوث نیست و خود او امام و پیشوائى دارد. چنانچه ابراهیم بر لوط امام بود ۳- پیغمبریکه در خواب مىببیند و صدا را مىشنود و فرشته را مىبیند و بسوى گروهى کم یا زیاد مبعوث است مانند یونس، خدا باو فرماید: (۱۴۷ سوره ۳۷) (((ما او را بسوى صد هزار نفر بلکه بیشتر فرستادیم))) امام فرمود: مقدار بیشتر سى هزار بود و یونس را پیشوائى بود (که جناب موسى باشد و او شریعت موسى را ترویج مىکرد) ۴- پیغمبریکه در خواب مىبیند و صدا را مىشنود و در بیدارى مىبنید و او امام است مانند پیغمبران اولواالعزم، ابراهیم علیه السلام مدتى پیغمبر بود و امام نبود تا خدا فرمود: (۱۲۴ سوره ۲) (((من ترا امام مردم قرار دادم ابراهیم گفت از فرزندان من هم؟))) خدا فرمود (((پیمان من بستمکاران نرسد))) کسى که غیر خدا یا بتى را پرستیده امام نگردد.
توضیح کلمه (((عهد))) را که به پیمان معنى کردیم، مجلسى (ره) گوید، مقصود از عهد معنائیست که شامل امامت شود و بمعنى فرمانیکه بفرمانداران نویسند، مىآید و در اینجا کنایه از مقام خلافت خداست در زمین، و چون آیه شریفه امامت و پیشوائى امت را از ستمکاران نفى کرد، دلالت دارد بر ثبوت آن براى عادلان و همین آیه دلیل است بر اینکه امام باید معصوم باشد و گناهى از او سر نزند، زیرا غیر معصوم نسبت بخود یا دیگرى ستمگر است
اصول کافى جلد ۱ صفحه: ۲۴۶ روایه: ۲
امام صادق علیه السلام مىفرمود. خداى تبارک و تعالى ابراهیم را بنده خود گرفت پیش از آنکه پیغمبرش نماید و او را بپیغمبرى برگزید پیش از آنکه رسولش کند و رسول خود ساخت پیش از آنکه خلیلش گرداند و خلیلش گرفت پیش از آنکه امامش قرار دهد، پس چون همه این مقامات را برایش گرد آورد فرمود، (((همانا من ترا امام مردم قرار دادم))) چون این مرتبت در چشم ابراهیم بزرگ جلوه نمود، عرض کرد ( از فرزندان من هم) خدا فرمود. (((پیمان من بستمکاران نرسد))) شخص کم خرد امام شخص پرهیزکار نگردد (و ستمگر از نظر خدا کم خرد است و ممکن نیست که او پیشواى امتى گردد که در میان ایشان مردم پرهیزکار باشد.
شرح حدیث(حضرت ابراهیم قبل از مقام امامت، نبی بود، رسول بود، و خلیل بودو بعد امامت را دارا شد پس امام بالاتر از رسول و نبی است.
نکته امامان وارث پیامبر هستند!! یعنی چه؟ وارث چه چیزی هستند؟
وارث امامت پیامبر هستند
در روایات شیعه و سنی آمده، که پیامبر اکرم ص فرمود، جانشینان بعد از من ۱۲ نفر هستند تا قیامت و اینها نص دارند چون عصمت محتاج نص است و نص از جانب خداست.
اصول کافى جلد ۱ صفحه: ۲۴۷ روایه: ۳
و فرمود، آقا و سرور پیغمبران و رسولان پنج نفرند که ایشان اولواالعزم رسولانند و آسیاى نبوت و رسالت گرد آنها مىچرخد و ایشان: نوح و ابراهیم و موسى و عیسى و محمد است درود خدا بر محمد و خاندانش و بر تمام پیغمبران.
شرح : الأحزاب
وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثَاقَهُمْ وَمِنکَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِیمَ وَمُوسَىٰ وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّیثَاقًا غَلِیظًا
و هنگامى که بگرفتیم از پیمبران پیمانشان را و از تو و از نوح و ابراهیم و موسى و عیسى ابن مریم و گرفتیم از ایشان پیمانى گران (۷)
اول خاتم انبیاء را فرمود، منک بعد بقیه اولوالعزم را که میثاق غلیظ از آنان گرفته شده است وبا بقبه انبیا فرق دارند
اصول کافى جلد ۱ صفحه: ۲۴۷ روایه: ۴
جابر گوید: شنیدم که امام باقر علیه السلام مىفرمود: همانا خدا ابراهیم را به بندگى پذیرفت پیش از آنکه به پیغمبرى پذیرد و به پیغمبریش پذیرفت پیش از آنکه برسالتش گیرد و برسالتش گرفت پیش از آنکه خلیلش گیرد و خلیلش گرفت پیش از آنکه امامش گیرد و چون این مقامات برایش فراهم نمود امام پنج انگشت خود را (براى نشان دادن این پنج مقام) جمع کرد
به ابراهیم گفت. اى ابراهیم همانا من ترا امام مردم گردانیدم. از بس این مرتبت در چشم ابراهیم بزرگ آمد، گفت. پروردگارا و از فرزندان من هم؟، خدا فرمود: پیمان من بستکاران نرسد
شرح حدیث
(عهد من به ظالمین نمیرسد
وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیتِی قَالَ لَا ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ. البقره / ۱۲۴.
و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی بیازمود، و وی آن همه را به انجام رسانید، [خدا به او] فرمود: «من تو را پیشوای مردم قرار دادم.» [ابراهیم] پرسید: «از دودمانم [چطور]؟» فرمود: «پیمان من به بیدادگران نمیرسد
اَوْفُوا بِعَهْدِی اوف بعَهْدَ کم … به عهد من وفا کنید تا به عهد شما وفا کنم
به عهد وفا داشته باشید عهد امام است و عهد خدا بهشت است.
مریم
لَّا یَمْلِکُونَ الشَّفَاعَهَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَٰنِ عَهْدًا
داراى شفاعت نیستند جز آن کو بگرفته است نزد خداوند مهربان پیمانى (۸۷)
این عهد مقام امامت است، و دو بار در سوره مریم آمده
مریم
أَطَّلَعَ الْغَیْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَٰنِ عَهْدًا
آیا آگهى یافت بر ناپیدا یا برگرفته است نزد خداى مهربان عهدى را (۷۸)
در اینجا علم غیب را گذاشته کنار امامت.
بَابُ الْفَرْقِ بَیْنَ الرَّسُولِ وَ النَّبِیِّ وَ الْمُحَدَّثِ
محدث در قران نیامده اما کسی است با او از انطرف حدیث میشود و با او گفتگو میکنند،
حالا خداوند با او حرف می زند یا ارواح انبیا و اولیاء!!!
جناب ابن عربی در فتوحات باب عارف جبرییلی میفرماید اولیاء وقتی با انها حدیث میشود نمیبینند اما صدا را میشنوند.
امام به اندازه عقل مردم حرف میزند و امام مقاماتی دارد و محدث بودن یک مرتبه از امام است، و از مقامات خاصه هم نیست و محدث بودن مقام شیعیان انهاست
الحمدلله علی الولایه