۹۸-۱۱-۱۷ اصول کافی حدیث ۳۴۸
بسم الله الرحمن الرحیم
اصول کافی پنج شنبه ۹۸/۱۱/۱۷
عنوان: حدیث ۳۴۸ قسمت ۵
ایات خداوند دلیل بر قدرت خداست.
اشیاء شبیه به هم هستند پس خدا را شبیه نیست.
کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست
این قدر هست که بانگ جرسی می اید
خداوند خیلی ظاهر است اما خیلی باطن است و در عین ظهور پوشیده است.
هو الاول و آخر و ظاهر و باطن
ما روشنتر از وجود نداریم
حاجی سبزواری در منظومه می‌فرماید: مفهوم وجود از اعرف اشیاست و کنه او در غایت خفاست.
برای وجود خدا اَمدی نیست.
و غایتی برای بقای خدا نیست.
یعنی اغاز و انجام ندارد و ابتدا و انتها ندارد.
بلکه اول و آخر است. لذا اول و آخر ندارد.
ما کنار سفره نور نشسته‌ایم (الحمدالله)
بدانید خدا حد ندارد و خلق قائم به خدا هستند نه جدایی از خدا.
مشاعر و حواس او را درک نمی‌کند.
بوئیدن و شنیدن چشیدن او را درک نمی‌کند.
حجاب‌ها خدا محجوب نمی‌کند خدا حجابی ندارد.
پرده‌ای خدا را نمی‌گیرد و خدا هیچ حجابی ندارد.
حجاب بین او و خلقش خود خلقش هستند.
حافظ: میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
اگر حجاب برای خدا قائل بشوی محدود کرده‌ای.
فَأَینَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ (هر طرف نگاه کنی جمال خدا را می‌بینی.
پرده که برود کنار خدا را می‌بینی با طهارت، پاکی از گناه و هرچه پاکتر شوید به خدا نزدیکتر میشوید.
شخصی از امیرالمؤمنین ع پرسید ایا پروردگار خودت را دیده‌ای؟ فرمود نمی‌پرستم خدایی که نبینم
امام علی ع فرمود با چشمها دیده نمی‌شود ولاکن به حقایق ایمان قلبها دیده می‌شود.
کسیکه به حقیقت ایمان برسدبه رویت خدا نائل می‌شود.
خدا همیشه با ماست
هو معکم این ما کنتم.
تو چشمایت را بسته‌ای چشمهای خود را باز کن ببین در محضر خدایی
وقتی کسی عصیان می‌کند و گناه می‌کند و تکرار می‌شود پرده‌ها میاید جلوی خدا را می‌گیرد ووو همه حجاب می‌شود.
وقتی که استغفار می‌کنید یکی یکی پرده‌ها می‌رود کنار تا جاییکه پرده‌ها تمام می‌شود و حجابی نمی‌ماند.
اقا امیرالمؤمنین ع: اگر تمام پرده‌ها برود کنار به یقین من اضافه نمی‌شود چون به آخر یقین رسیده است.
آنچه برای مخلوقات در ذاتشان امکان دارد برای خدا ممتنع است چرا؟ چون صانع از مصنوع فرق دارد.
حاد یعنی محدود کننده با خود محدود فرق دارد.
اگر خدا محدود بود می‌گفتیم چه کسی او را محدود کرده و احتیاج به صانع پیدا می‌کند.
آنچه برای ما ممکن است و امکان دارد برای خدا ممتنع و محال است.
ما شبیه داریم خدا ندارد. ما حادثیم و خدا حادث نیست
ما مثل هم هستیم او مثل ندارد.
《همه قائم به وجود حق هستند
الصانع من المصنوع (صانع از مصنوع متفاوت است)
الحاد من المحدود (حاد از محدود متفاوت است)
الرب من المربوب (رب از مربوب متفات است
این سه کلیدی است برای خطبه‌ی امیرالمؤمنین ع 》
چه کسی ما را آورد و تربیت کرد؟ رب
خداوند لم یلد و لم یولد است.
خداوند واحد است اما نه واحد عددی
قران واحد را از احد جدا کرده (قل هو الله احد)
خداوند وحدت حقه حقیقیه که واحد قهار است.
خداوند لیس کمثله شی است
یکی بودن خدا هم مثل یکی بودن ما نیست.
سبوح و قدوس
سبوح آن نهایت تسبیح و نهایت تنزیه است.
ذکر ملائکه (سبوح و قدوس ربنا و رب الملائکه والروح)
خداوند خالق است نه به معنای حرکت.
فکر نکنی برای خلق کردنش حرکت می‌کند
خداوند بیناست نه با آلت و ادوات
خداوند شنواست نه با آلت گوش
خداوند شاهد است شاهد در مقابل غائب است.
خدا الان اینجاست ولی نمی‌توان او را مس کرد
شاهدهای زمینی را می‌شود مس کرد.
خداوند پوشیده و باطن است نه با اجتنان وپوشیدگی
امام صادق ع امیر المومنان ع ۲۴ کلمه فرمود که وزن هر کدام به اندازه اسمان و زمین است.
این کلمات در توحید و معرفت وزنش بیشتر از اسمان و زمین است.
هر آن کس ز دانش برد توشه‌ای
جهانی ست بنشسته در گوشه‌ای
کدام معرفت؟ معرفت به توحید، سینه او گنجینه اسرار است.
در این مطالب توحید خوب دقت شود تا با جان شما یکی شود که در برزخ و قیامت بکارتان میاید
قیمت انسان به دانستن و فهمیدن اینهاست و خط کش انسان امیرالمؤمنین ع است.
الحمدالله علی الولایه