ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۳-۲-۲۳ شرح عیون جلسه ۳۹۸

بسم الله الرحمن الرحیم

یکشنبه ۱۴۰۳/۲/۲۳، درس عیون مسائل نفس، جلسه ۳۹۸

موضوع: عین ۵۳، در اینکه وزان قبر در هر دو نشاه وزان انسان در آن دوست.

برخی از دانشمندان گفتند: هرکس به نور بصیرت باطن خویش را در دنیا مشاهده کند خود را مشحون از انواع موذیات و درندگان مال و شهوت و…… الی آخر

تمثل انواع موذیان با درندگان که در وجود انسان وجود دارند با هم متفاوت هستند.

موذیان مثل عقرب…. هستند و و درندگان مثل سگ و پلنگ… هستند. در تمثلات سیئات متفاوت هستند.

چرا یک چیزی در وجود انسان عقرب می‌شود و دیگری تمساح می‌شود این‌ها خیلی با هم فرق دارند حکما می‌گویند افعال بد انسان کارهای زشت انسان تمثلش به صورت موذیان است اما خلقیات و صفات رذیله به صورت درندگان در می‌آیند. ملکه خلقیات به صورت درندگان بروز می‌کند. فعل انسان به صورت موذی در می‌آید.

حسد و کینه به صورت طبیعی در انسان‌ها هست ولی بعضی‌ها این صفات رذیله در وجودشان غالب می‌شود و در آن‌ها بروز می‌کند.

زمانی که خود انسان متوجه می‌شود که این صفات او را اذیت می‌کنند باید با این‌ها مبارزه کند

در حدیث آمده است: «آخِرُ ما یخْرُجُ مِنْ قُلُوبِ الصِّدِّیقینَ حُبُّ الْجاه؛ آخرین چیزی که از محبت دنیا از قلب مؤمنان راستین خارج می‌شود، جاه طلبی است.

هر کدام این‌ها به صورت حیوان موذی و درنده متمثل می‌شوند که باید انسان با آنها مبارزه کند یک لحظه اگر انسان غفلت کند آنها به جانش می‌افتند.

اگر چشم برزخی انسان باز شود می‌بیند که سگ و ببر و پلنگ و حیوانات موذی در وجود خود مشاهده می‌کند.

هر کدام از این‌ها یک صورتی دارند مثلاً غضب به صورت سگ و حسد به صورت سوسمار است یا انسان حرام‌خوار مثل خوک است انسان مغرور مثل پلنگ است انسان دزد مثل موش است این‌ها در یک نفر جمع شود چه می‌شود همه جور حیوان هست.

نکته (در موقع خواب ذکر بگویید تمثلاتی به شما روی می‌آورد.

الان هم در وجود انسان این حیوانات هستند ولی ان موقع ظهور و بروز می‌کند.

نکته دقیق(هر معنا یک صورت مناسب خودش دارد خشم را تصور کنید مثل سگیست که پارس می‌کند.

پاکی و معصومیت را تصور کنید مثل یک دختر زیبا و معصوم این‌ها تمثلات خودت است حوریان بهشتی که جمع می‌شوند دور خودتان صفات نیک خودتوست

روایت: شما ذکر می‌گویید مثل پرنده بهشتی از دهان شما پرواز می‌کند و می‌روند در باغ وجودی خودت، همین ذکر تو آنجا صورت گرفته‌اند

روایت اگر دوست دارید متوجه عالم نور شوید وبا حورالعین ازدواج کنید چه کار باید کرد؟!!! سرور در قلوب مؤمنین ایجاد کنید.

«(مؤمن امام زمان است دل امام زمان را شاد کنید، اگر هیچ کاری هم نمی‌توانید انجام بدهید بگویید خدایا قلب امام زمان مرا شاد کن)»

حدیث از کلینی در کافی باسناد خود به عمربن یزید روایت کرده:

قَالَ: قُلْتُ لِأَبی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ «إِنِّی سَمِعْتُکَ وَ أَنْتَ تَقُولُ کُلُّ. شِیعَتِنافی اَلْجَنَّهِعَلَی مَا کانَ فِیهِمْ قالَ صَدَقْتُکَ کُلُّهُمْ وَ اَللَّهِ فی. اَلْجَنَّهِقَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ اَلذُّنُوبَ کَثِیرَهٌ کِبَارٌ فَقالَ أَمَّا فی. اَلْقِیَامَهِفَکُلُّکُمْ فیاَلْجَنَّهِبِشَفَاعَهِالنَّبیِّاَلْمُطَاعِ أَوْ وَصِیِّالنَّبیِّوَ لَکِنِّی وَ اَللَّهِ أَتَخَوَّفُ عَلَیْکُمْ فی. اَلْبَرْزَخِقُلْتُ وَ مااَلْبَرْزَخُقَالَ اَلْقَبْرُ مُنْذُ حِینِ مَوْتِهِ إِلَییَوْمِ اَلْقِیَامَهِ.

یعنی به ابو عبدالله علیه السلام گفتم من از شما شنیدم که می‌فرمودید همه شیعیان ما با همه کارهایشان در بهشتند فرمود به تو راست گفتم به خدا قسم همه در بهشتند عرض کردم فدایت شوم آنها گناهان کبیره فراوان دارند؟

فرمود در قیامت همه شما به شفاعت پیامبر مطاع یا وصی وی در بهشتید لیکن به خدا قسم من بر شما از برزخ می‌هراسم عرضه داشتم برزخ چیست؟؟ فرمود قبر از هنگام موت تا قیامت.

از قبر تا قیامت را برزخ می‌گویند. در برزخ باید انسان پاک شود و بعضی‌ها قائل هستند شفاعت همان تکامل برزخی است عذاب قبر که گفته شد مراد این قبر ترابی نیست امام صادق (ع) فرمود عذاب قبر عذاب برزخ است.

خاصیت بعضی از بدن‌ها چیست که سالم می‌ماند و اینکه چطور سالم می‌ماند!! این دو مسئله جداست

حالت عادی بدن ۳۰ سال در خاک بیشتر دوام نمی‌آورد ولی بدن‌هایی تر و تازه هزار سال می‌ماند حالا تازه ماندن بدن چه خاصیتی دارد و به چه درد می‌خورد؟ این بدن را ما احتیاج نداریم؛ اما خاصیت آن این است آن نفوسی که قدرت دارند و فعال هستند مثلاً معلم قرآن کسی که قرآن تعلیم می‌دهد بدن او سالم می‌ماند چون تعلیم می‌دهد به دیگران نفسی که قدرت افاضه دارد و بعد از مرگش می‌تواند افاضه کند به دیگران، او بدنش را

سالم نگه می‌دارد به خاطر آن فیضی که از او ساری و جاری است و به دیگران می‌رسد.

روایت: از صدوق از امالی نقل کرده: رسول خدا (ص) به قیس بن عاصم فرمود: «یا قیس! إن مع العز ذلا و مع الحیاه موتا و إن مع الدنیا آخره و إن لکل شی‌ء رقیبا و على کل شی‌ء حسیبا و إن لکل أجل کتابا و إنه لا بد لک من قرین یدفن معک و تدفن معه و هو حی و أنت میت فإن کان کریما أکرمک و إن کان لئیما أسلمک ثم لا یحشر إلا معک و لا تحشر إلا معه و لا تسأل إلا عنه فلا تجعله إلا صالحا فإنه إن صلُح آنست به و إن فسد لا تستوحش إلا منه و هو فعلک‌

یعنی ای قیس باعزت ذلت است و با زندگی مرگ است و با دنیا آخرت هست و برای هر نیکی پاداش و هر بدی عقاب و هر اجلی را کتابی است. ای قیس به ناچار قرینی تو راست که با تو دفن شود و آن قرین زنده است و تو با وی دفن می‌شوی، در حالی که تو مرده‌ای اگر کریم باشد تو را اکرام نماید و اگر لئیم باشد رهایت کرده آنگاه جز با تو محشور نگردد و تو مبعوث نگردی مگر با وی و سؤال نشوی مگر از وی پس آن را جز صلاح قرار مده، زیرا اگر آن قرین صالح باشد با وی مأنوس شوی و اگر فاسد باشد وحشتی جز از وی نداری و آن قرین همان فعل توست.

هر کار نیکی جداگانه پاداش خودش را دارد برای هر حسنه‌ای ثوابی است.

برای هر دولت سرآمدی است نوشته شده و مشخص شده و زودتر از او کسی نمی‌تواند کاری انجام بدهد.

همراه تو یک چیزی دفع می‌شود و او زنده است و او همه کاره است و تو هیچ کاره‌ای حشر و نشر او با تو است، سؤال نمی‌کنند مگر از او او فعل تو است متمثل می‌شود به صورت یک انسان در کار خودبا دیگران چطور بودی!! حالا او با تو هر کاری کردی که با دیگران انجام می‌دادی انجام می‌دهد اگر مهربان بودی او هم با تو مهربان است، حی اوست و تو دنبال رو هستی.

اگر اعمال انسان شکل بگیرد و کنار او ظاهر شود به چه شکل در می‌آید!!! آیا به شکل انسان در می‌آید؟

روایت شما آن طرف به شکل انسان بیایید بقیه آن با ما.

چطور با عزت و ذلت است؟

«إِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ یُسۡرٗا» فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿۵﴾

پس [بدان که] با دشوارى آسانى است (۵)

إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿۶﴾

آرى با دشوارى آسانى است (۶)

عزت و ذلت متضاد هستند و همراه هم هستند مرگ زندگی بین ما است عده‌ای می‌آیند و عده‌ای می‌روند مثل رودخانه در حرکت است.

هر چیزی که شما فکر کنید حسابرس دارد

متأله سبزواری در شرح اسماء در بیان «یامن فی القبور عبرته» که بخشی از بند چهل و دوم از چنین فرمود:

سالکانی که عبرت می‌گیرند:

در قبرستان سر این قبرها که می‌نشینند این قبرها معابرند، محل عبور هستند محل توقف نیست! تا برسند به عالم برزخ و متوجه عالم برزخ شوند؛ این قبرخاکی که مشکلی ندارد آن قبر برزخی نباید درش مار و عقرب باشد از این قبر باید عبور کنید برسید به آن اینجا محل توقف نیست محل عبور است

روایت: هر وقت خیلی خوشحال شدید و یا خیلی ناراحت شدید بروید قبرستان

روایت: رسول خدا ص به ابوذر غفاری نصیحت کرد ابوذر زمانی را بخاطر آور که باد خاک قبرت رااینسو و آنسو می‌برد به یاد داشته باش یک روزی همه بدنهای ما زیر خاک است و ارواح ما در جنات عدن است

آقاجان فرمود(علامه حسن زاده املی بدن‌ها همان قبرند (غلاف) و قبور اقسامی دارند

بعضی‌ها در بدن که هستند هیچی نمی‌فهمند فقط گرسنگی و شهوت و…….. هیچ ادراک آنسویی ندارند و فرمود: تو نمی‌توانی بشنوانی به کسانی که در قبورند یعنی آنهایی که منغمر شدند در عالم ماده هرچی به گوششان بخوانی فرو نمی‌رود!

همه قبرها حق هستند

قبر صوری برزخی همان عالم برزخی که در ان هستید و بدن مادی دنیوی هم همان قبر است

که با خود می‌برید این طرف و ان طرف.

قبر در لغت به معنای غلاف است

شاعر فرمود:

«اخط بها قبرا لابیض ماجد- به این طرح غلافی برای شمشیر عزت آور می‌کشم

منظور شمشیری که می‌زنم بدن طرف غلافی می‌شود برای شمشیرم

عارف رومی گوید:

«هین که اسرافیل وقتند اولیا.

مرده را زیشان حیاتست و نما.

جان هر یک مرده‌ای از گور تن.

برجَهد ز آوازشان اندر کفن. گوید»

اولیاء الله مثل اسرافیل هستند اسرافیل درشیپور می‌دمد و مردگان زنده می‌شود مردگانی که در این قبور بدن هستند زنده می‌شوند خواب‌هایی می‌بینند بیداری‌هایی می‌بینند

زنده شده قلبی که مرده بود وهیچی نمی‌دید و ادراکی نداشت! قلب یواش یواش زنده می‌شود

و اکثار ذکر شریف؛ یاحی یا قیوم عقل را زنده می‌کند و حیات می‌دهد حی است قیوم است»

جان‌های مرده که در گور بدن هستند از صدای اینها حیات پیدا می‌کنند یک مرتبه بلند می‌شوند

نکته: تازه بدن صوری برزخی هم قبرند و خود غلاف می‌شود برای روح و آن مشغولیاتی که تمام ذهن طرف را مشغول می‌کند و فشارش می‌دهد خود قبرست

«محو الموهوم و صحو المعلوم» بیرون آمدن از همین قبرست

نکته: دقت شود چقدر در قرآن ” فی الجنه” داریم

در بهشت، در بهشت؛ بعضی‌ها بهشت هم برایشان قبر است چون محدود می‌شوند در آن” فی الجنه”

یکی از شاگردان حضرت علامه در تمثلی آقاجان به ایشان فرمودند:

«ان أهل الجنه فی الجنه بالذات و مع الله بالعرض و اهل الله فی الجنه بالعرض و مع الله بالذات»

اهل بهشت بالذات در بهشت‌اند و بالعرض با خدایند اما اهل الله بالذات با خدایند و بالعرض در بهشت‌اند.

این نکته را آقاجان در کتابهایشان آورده‌اند و بنده هم اصل این کلام را پیدا کردم عین این مطلب را قاضی سعید قمی در شرح توحید صدوق آورده‌اند اهل بهشت بالعرض با خدا هستند یعنی برای آنها اصل بهشت است؛ اما اهل الله با خدایند بالعرض در بهشت هستند. برای آنها بهشت می‌شود قبرستان و اهل الله محدود به بهشت نیستند.

الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

به این نوشته امتیاز دهید
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.