۱۴۰۱-۸-۱۹ شرح اصول کافی
بسم الله الرحمن الرحیم
پنجشنبه ۱۴۰۱/۸/۱۹) اصول کافی
موضوع: باب وجوب اطاعت از امام:
حدیث (۳)
بشیر عطار گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام میفرمود: ما خانواده گروهی هستیم که خدا اطاعت ما را واجب کرده و شما پیروی میکنید از کسیکه مردم بنادانی او معذور نیستند (پس اگر اهل سنت در قیامت گویند ما اهل بیت پیغمبر را نمیشناختیم تا از آنها پیروی کنیم، اگر مستضعف نباشند خدا معذورشان ندارد زیرا امامت ایشان براهین روشن دارد).
حدیث (۴)
-یکی از اصحاب ما از حضرت باقر علیه السّلام دربارهٔ این سخن خداوند شکوهمند (و به آنان حکومت بزرگی دادیم.) [نساء (۴): ۵۴] روایت کرده که فرمود: آن، اطاعت واجبه است.
سوره نساء
أَمۡ یحۡسُدُونَ ٱلنَّاسَ عَلَیٰ مَآ ءَاتَیٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦۖ فَقَدۡ ءَاتَیۡنَآ ءَالَ إِبۡرَٰهِیمَ ٱلۡکتَٰبَ وَٱلۡحِکۡمَهَ وَءَاتَیۡنَٰهُم مُّلۡکا عَظِیمٗا (۵۴)
بلکه آنان به مردم [که در حقیقتْ پیامبر و اهل بیت اویند] به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا کرده، حسد میورزند تحقیقاً ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم، و به آنان فرمانروایی بزرگی بخشیدیم
– آیا مردم حسودی میکنند به کسانی که ما از فضل خودمان به آنها دادهایم …
امام باقر ع فرمودند: اطاعت واجب یعنی اطاعت از آنها واجب است
سؤال سلطنت بزرگ چه ربطی دارد به اطاعت، وجوب اطاعت؟
سلطنت چیست؟ سلطان چه کسی است؟
سلطان کسی است که مردم اطاعتش میکنند حالا یا بزور یا به زر یا به تزویر یا از جان و دل یا میترسند از او یا از پولش خوششان میآید بالآخره از آن سلطان اطاعت میکنند پس اصل سلطنت یعنی اطاعت کردن لذا میگوید ما طاعت واجب را به آنها دادیم آنها واجب الطاعه اند این هم در جواب خلیفه دوم که میخواست غصب خلافت کند از امیرالمؤمنین ع میگفت نبوت وسلطنت در یک خانواده جمع نمیشود چون یهودیها چنین اعتقادی دارند لذا یکی از اصحاب این آیه را برایش قرائت کرد
که ما به آل ابراهیم ع نبوت و کتاب دادیم وسلطنتی بزرگ…وعمر غضبناک شد
وقتی مأمون عباسی امام رضا ع را دعوت کرد به مرو امام رضا ع اسمش مطرح شد
اسمش کنار سلطان قرار گرفت ولیعهد شده وسکه به نامش زده شده؛ یک وقتی امام رضا ع به مأمون فرمودند:
من در مدینه بودم و شرق و غرب عالم از من اطاعت میکردند تو به من چیزی ندادی فکر نکن به من مقامی دادهای موقعیتی دادی چون واقعاً شیعه خیلی گسترده شده بود در زمان امام رضا ع و همه هم مطیع امام بودند
امام معصوم است که اطاعتش واجب است امام معصوم است که همه عالم مطیع او هستند
حدیث (۵)
-ابو الحسن عطّار گفت: شنیدم حضرت صادق علیه السّلام میفرمود: جانشینان و فرستادگان در اطاعت [بایسته] مشترکاند. یعنی همانجوری که از رسول باید اطاعت کرد از وصیی او هم باید اطاعت کرد.
قرآن: ” َأَطِیعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِی ٱلۡأَمۡرِ مِنکمۡۖ”
– وصی رسول هم جانشین رسول اطاعتش، در اطاعت مشترک هستند یعنی اطاعتش واجب است اطاعت اوصیای رسل
حدیث (۶)
-ابو الصّباح کنانی گفت: حضرت صادق علیه السّلام فرمود: ما گروهی هستیم که خداوند عزّتمند اطاعت از ما را بایسته ساخت. انفال برای ما است و برگزیدهٔ مال برای ماست. راسخان در علم ماییم. ماییم کسانی که مورد حسد واقع شدیم آن جا که خدا فرمود: (آیا مردم به خاطر آن چه خداوند از احسانش به آنان داده، حسد میبرند.) [نسا (۴): ۵۴]
– انفال مال امام ع است که بالسویه تقسیم میکند
آن چیزهایی که در جنگ بدست میآید یا بدون شمشیر زدن بدست مسلمانان می افتد احکامی دارد که فقط امام از عهده آن بر می اید.
اگر حکومت بدست بعضی بیفتد نقیری (اندک ناچیزی) به مردم نمیدهند
و ما راسخان در علم هستیم یعنی به باطن علوم آگاهیم
و می دانیم کجا باید چکاری انجام بدهیم چون اگر حاکم علم نداشته باشد بر اساس جهالت میتواند کاری درست انجام بدهد؟ نه
و ما قومی هستیم که خیلی مورد حسادت قرار میگیریم
یک کسی از امام صادق ع سؤال کرد آقا این همه رسول الله ص سفارش کرد در مورد ولایت امیرالمؤمنین ع چی شد که تا رسول الله ص از دنیا رفت غصب خلافت کردند آقا یک کلمه فرمودند: الحسد، حسادت!!
امام صادق ع فرمودند ما محسودانیم ما هر کجا باشیم به ما حسودی میکنند
نمونهاش در قرآن سوره یوسف ع
برادرانش به او حسودی کردند و نقشه قتلش را کشیدند با اینکه دیدند پدرشان که پیغمبر است این همه به او احترام میگذارد
با وجود اینکه میدانستند، حسودی میکردند و فروختنش ووو
” أَمۡ یحۡسُدُونَ ٱلنَّاسَ عَلَیٰ مَآ ءَاتَیٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦۖ”
آیا حسادت میکند به مردم که خدا از فضلش به آنها داده است خداوند از فضلش علم داده کرامت داده است …
این علم موجب حسودی میشود انسان ذاتاً در مقابل کمال خاضع است
یعنی وقتی کمالی را در کسی میبیند در مقابلش خضوع میکند
قابیل هابیل را بخاطر حسادت کشت
خیلی باید زحمت بکشید تا حسادت را در خودت بکشید شیطان حسد کرد….
میفرماید ما آنکسانی هستیم که به آنچه خدا داده به ما حسادت میکنند.
همیشه ائمه مورد ظلم بودند
حدیث: قبل از ما همه گروهها به حکومت میرسند که وقتی حکومت ما بر پا شد نگویند اگر ما حاکم بودیم بمانند اینان حکومت میکردیم
حدیث: آقا امیرالمؤمنین ع فرمودند:
وقتی مهدی ما میآید ذکرش به زبانها می افتد مردم فقط از او حرف میزنند فقط از خوبیهای مهدی می گویند در حکومتش آنقدر دوستش
دارند تا نشستهاند از او صحبت میکنند
خب خصوصیتش چیست؟
روایت: مال را بالسویه تقسیم میکند به همه میدهد کسی گرسنه نمیماند همه سیر میشوند
حدیث (۷):/
حسین ابو علا گفته است: برای حضرت صادق علیه السّلام باور خودمان دربارهٔ اوصیا را که اطاعت از ایشان واجب است بیان کردم. فرمودند: آری آنان هستند کسانی که خداوند فرازمند فرمود: (از خدا فرمان برید و از فرستادهٔ او و از صاحبان امر از میان خودتان، فرمان برید.) [نساء (۴): ۵۹] و آنان هستند کسانی که خدای گرامی و بزرگ فرمود: (همانا ولیّ شما، خداوند و فرستادهٔ او و کسانی هستند که ایمان آوردند.) [مائده (۵): ۵۵].
– آنها کسانی هستند که خداوند فرمود:
اطاعتشان واجب است
” أَطِیعُوا اَللّٰهَ وَ أَطِیعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِی اَلْأَمْرِ مِنْکُمْ ”
در این آیه خداوند سه شخص را میفرماید اطاعت کنید: ۱- خدا ۲- رسول ۳- اولی الامر
اما دوبار میفرماید اطیعوا چرا؟ دلیل دارد
اطیعوا الله – از خدا اطاعت کنید یعنی قرآن
اطیعوا الرسول – از پیامبر ص اطاعت کنید
اولی الامر کیانند؟ دنباله رو رسول الله پس حرف اولی الامر حرف خدا و رسول است خودش مستقل نیست هرچه میگوید از خدا و رسول میگوید
این آیه را علمای اهل سنت می گویند اولی الامر
علما هستند و بعضی می گویند پادشاهان هستند که ولی امر مسلمین میشوند و باید اطاعت کرده شوند
شیعیان می گویند: فقط امامان معصوماند ع که باید اطاعت کرد!
چرا علما نمیشود که اولی الامر باشند اطاعت بشوند؟
چون خداوند فرموده است اطاعت کنیم
آیا از همه علما میشود اطاعت کرد؟ دونفر عالم پیدا کن حرفشان مثل هم باشد داریم؟ نه
علمای هر مذهب باهم اختلاف دارند و حرفشان یکی نیست …و ما باید از کدامشان اطاعت کنیم
پس اولی الامر باید یک کسی باشد معصوم از گناه و اشتباه که حرفش از خدا و رسول باشد و این نیست مگر ۱۲ امامان معصوم ع که پیامبر ص فرمودند و مشخص کرده است
ما علم به عصمت نداریم که چه کسی عصمت دارد پس باید رسولخداص مشخص نماید
هیچکدام از اینها چه علما چه سلاطین واجب الطاعه نیستند
(سلاطین مثل معاویه و یزید دائم الخمر ووو)
دنبال آیه دارد اگر در چیزی اختلاف کردید مراجعه کنید به خدا و رسول ص
اولین چیزی که سر آن دعوا شد امامت بود فرمود ببین خدا ورسول ص چی فرمودند.
جواب: ما هیچ نصی نداریم که خدا و پیامبر ص اینها را یعنی (خلفا: ابوبکر عمر عثمان…) رامشخص کرده باشد
پیامبر ص چه کسی را مشخص فرمودند؟ علی بن ابیطالب ع را، من کنت مولا فهذا علی مولاه ووو
آیه ولایت، آیه خاتم بخشی
سوره مائده
إِنَّمَا وَلِیکمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِینَ یقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰهَ وَیؤۡتُونَ ٱلزَّکوٰهَ وَهُمۡ رَٰکعُونَ (۵۵)
سرپرست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانی [علی بن ابی طالباند] که همواره نماز را برپا میدارند و در حالی که در رکوعند [به تهیدستان] زکات میدهند
– انما حصر است فقط ولی شما خدا و رسول است و کسانی که ایمان آوردند ودر حال رکوع…..
مظلومیت امیرالمؤمنین ع است که با اینهمه نص از رسولخداص قبولش نمیکنند
گفتند مگر شما شیعهها نمیگویید که حضرت علی ع سر نماز تیر را از پایش میکشیدند متوجه نمیشد چه طور فقیر آمد متوجه شد؟
جناب سعدی ۷۰۰- ۸۰۰ سال پیش جوابش را داده است
» گلستان » باب دوم
یکی پرسید از آن گم کرده فرزند
که ای روشن گهر پیر خردمند
ز مصرش بوی پیراهن شنیدی
چرا در چاه کنعانش ندیدی؟
بگفت احوال ما برق جهان است
دمی پیدا و دیگر دم نهان است
گهی بر طارم اعلی نشینیم
گهی بر پشت پای خود نبینیم
اگر درویش در حالی بماند
سر و دست از دو عالم بر فشاند
در یک حال باقی نمیمانند اولیای خداوند اگر در یک حال بمانند اصلاً منقطع میشوند از دنیا
همیشه در یک حال باقی نمیماند
حالاتشان مختلف است
– کسی آمد پیش خانم فاطمه الزهرا س دوان دوان که علی مرد ابالحسن مرد فرمود چرا چطور؟ گفت در نخلستان بود مناجات میکرد گریه می گرد یک مرتبه یک صیحه ایی زد مرد دیدم بی هوش افتاد مثل چوب خشک رفتم بالای سرش!
خانم فاطمه الزهرا س گفت اشکالی ندارد مربوط به حالات خود ایشان است.
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم
کسی یک ذره انصاف داشته باشد در کتب اهل سنت بگردد میبیند نام امیرالمؤمنین ع در تارک اسلام میدرخشد.
حدیث (۸)
-معمّر پسر خلاّد گفت: مردی پارسی از حضرت کاظم علیه السّلام پرسید:
فرمانبرداری از تو واجب است؟ فرمود: بله. گفت: مانند فرمانبرداری از علی بن ابی طالب علیه السّلام؟ فرمودند: بله.
– اوصیای در اطاعت اشتراک دارند
حدیث (۹)
-ابو بصیر گفت: از حضرت صادق علیه السّلام دربارهٔ امامان پرسیدم که آیا در امر امامت و اطاعت در یک جایگاهند؟ فرمودند: آری.
– یعنی همانجور که امیرالمؤمنین ع اطاعتش واجب است امام هادی ع امام جواد ع تفاوتی نمیکند در اطاعت شدن.
حدیث (۱۰)
✓-محمّد بن زید طبری گفت: من در خراسان نزد حضرت رضا علیه السّلام ایستاده بودم و نزدشان گروهی از بنی هاشم و در میانشان اسحاق پسر موسی بن عیسای عباسی بودند. پس حضرت فرمود: ای اسحاق! شنیدهام مردم میگویند ما میپنداریم که مردم بندگان ما هستند. نه. سوگند به خویشاوندیام با رسول خدا-درود خدا بر او و بر خاندانش-هرگز آن را نگفتهام و از پدرانم نشنیدهام که آن را بگویند و از کسی نشنیدهام که پدرانم آن را گفته باشند. ولی من میگویم:
مردم در اطاعت بندهٔ ما هستند و در دین پیرو ما، پس حاضران این سخن را به غایبان برسانند.
شرح
– ما میگویم مردم بنده ما هستند در اطاعت مردم مؤمن باید اطاعت کنند اوامر ما را دستور
میدهیم واجب است گوش کنند مگر پیش طبیب میروید هرچه میگوید گوش نمیکنید؟ بله مگر بنده او شدهاید؟ نه چون این آقا علم دارد گوش میکنید امام هم همین گونه است که فرمود:
اطاعت ما از جانب خداوند واجب است بر مردم اما نه اینکه آنها بنده ما هستند موالیان و دوستان ما هستند در دین این را همه حاضران به غائبان برسانند. یعنی حرفی بوده ظاهراً آن موقع که چنین شایعهای بوده است.
آقا امیرالمؤمنین ع فرمودند:
«أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ مُحَمَّدٍ» من بندهای از بندگان رسول الله هستم
شیخ صدوق در تفسیر این حدیث میفرماید: منظور غلام حلقه بگوش را نمیگوید منظور، بنده اطاعت او هستم هرچه او امر کند اطاعت میکنم
الحمدلله علی الولایه