۱۴۰۱-۶-۱۳ شرح عیون عین ۴۸ جلسه ۳۰۱
بسم الله الرحمن الرحیم
یکشنبه ۱۴۰۱/۶/۱۳) جلسه ۳۰۱)
# شرح _عین -۴۸
# موضوع_ تطابق-کونین
تمام بدن برای سر خدمت میکنند. برای مثال یک مجموعهای در قطب شمال بود تحقیقات میکردند ۶۰ نفر مشغول کار بودند عجیب این که از این ۶۰ نفر چهار نفر محقق بودند بقیه کارگر بودند تمام این ۶۰ نفر آنجا کار میکردند که شرایط محیا بشود که آن چهار نفر تحقیق کنند حالا شما نگاه کنید تمام دست و پا و شکم و کلیه وهمه برای اینکه شما بشنوید ببویید ووو ادراکات داشته باشید کار میکنند یعنی شما اگر احتیاج به غذا خوردن نداشتید نه روده میخواستید نه معده و کلیه میخواستید اصلاً پا برای تهیه غذا حرکت میکند تا غذا تهیه کند دست برای همین است تمام اینها برای حیات بدن و بعد انسان یادش میرود به تمام این خدمتگزارها خدمت میکند ولی آن عضو اصلی که نفس است و باید به کمالش برسد توجه ای نمیکند بخورد و بخوابدو و اینها تمام برای این که معرفت پیدا بشود
آیه: ” خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَینَهُنَّ لِتَعْلَمُوا”
تمام این نظام خلقت برای اینکه تا شما بدانید شریفترین عضوبدن ما سر است که نباید فراموش بشود.
از یک طرفی نیازمندیهایش را باید بدست بیاورد و از یک طرفی آزار و اذیت را از خودش دفع کند.
سر نیازمند حرارتی است که از قلب تأمین میشود خونش از قلب و حرارتش از کبد و کیسه صفراست
و اینها باید تأمین بشود یعنی تمام کار میکنند برای سر، سر مزاجش سرد و مرطوب است
این مزاج لطیف است و مزاج مغز سرد و تر بوده و شایسته نبود این حرارت وسط سر درست بشود
اگر وسط سر قرار میگرفت یعنی اگر سر تنها بود میخواستند حرارت را در خودش قرار بدهند از بین میرفت یعنی آن حرارت مغز را از بین میبرد
یا مغز آن حرارت را خاموش میکرد
جناب ابن سینا در کتاب قانون: اگر کسی را جفت گوشهایش را ببرند دیگر بچه دار نمیشود چرا؟ چون گوش رادیات مغز است و مغز را خنک میکند
قلبها هم در حرارتشان متفاوت هستند واین ها روی خلق انسان اثر دارد یکی را می گویند پر دل و جرات است و یا یکی ترسو است
آنهایی که قلبشان گرم است شجاعاند
مسئله مربوط به مزاج قلب میشود.
برای اینکه بدل ما یتحلل را که به واسطه حرارت تحلیل رفته بود تأمین کند. برای همین آلت غذا و توابع آن را خلق نمود.
شما اگر هیچ حرکتی و کاری نکنید باز سلولها ی شما از بین میروند بدن ما، دائم سلولها میمیرند و باید در عوض سلول جدید ساخته بشود و غذا میخواهد ما غذا میخوریم تا در عوض سلول جدید ساخته شود تا بنشیند جای اینها تا ما بر بدن حکومت کنیم.
غذای موافق: جدیداً پی بردند که غذای موافق را انسان از روی بینی و ذائقه تشخیص میدهد در طبیعت این جوری است حیوانات هم همین طورند که بو می کنند بخورد یا نه؟
شما هم اول بو میکنید بعداً میگذارید دهانتان اگر تلخ یا تند باشد نمیخورید….
آقاجان علامه حسن زاده، بارها فرمودند که آنهایی که آخرش “ایس” دارد نخورید مثلاً سوسیس کالواس ووو چون میخواهد برود جزو بدن ما بشود بخاطر چی این قدر مریضیها، سکتهها و سرطانها درست شده؟ بخاطر همین تغذیه هاست که چیزی را وارد بدن میکند
خداوند پاها را برای خدمتگزاری خلق کرده است که بدود به طرف نیکیها و یا فرار کند از شرور و بدیها انسان یک وقتی در اعضاء خودش فکر کند
خدایا آیا من خودم درست کردم اینها را من که درست نکردم پس اینها چه جور کار میکنند مفصلها و ماهیچههایم ووو
یک حکمت عجیبی در این بدن انسان و حیوانات هست یک علم و قدرت و اراده و حکمت عجیبی یعنی یک انسان منصف اگر نگاه کند به زیست انسان یا حیوانات پی میبرد یک علم و قدرت عجیبی اینها را طراحی کرده است
روایت: بی انصاف ترین انسانها اطبا و پزشکانی اند که منکر خدا هستند این همه عجایب را در بدن انسان میبینند بعد خدا را انکار میکنند!
بیان: بحث عناصر اربعه چهارگانه: آب، آتش، باد، خاک -که قدیم به آن قائل بودند
آیا اینها بصورت بسیط در انسان موجودند یا نه با هم ترکیبی پیدا کردهاند که آن تضادشان شکسته شده است چون آب و آتش
ضد همند باد و خاک ضد هماند آن جنبه تضاد شکسته شده یک ترکیبی بوجود آمده است نه این که آب و آتش با آن صورت بسیط خودشان در انسان موجود باشند
میگوید اگر اینها با هم باشند همدیگر را از بین میبرند تحلیل میبرند همدیگر را.
شیخ (ابن ترکه) عوالم چهارند:
۱- عالم اعلی و آن عالم بقاء است
۲- عالم استحاله و آن عالم فناء است
۳- عالم تعمیر و آن عالم بقاء و فناء میباشد
۴- عالم نسبت، واین عوالم در هر دو موطن عالم اکبر و عالم انسانی موجودند
اما در عالم اعلی حقیقت محمدیه ص است و فلک آن حیات میباشد، نظیر آن دو در عالم انسان لطیفه و روح قدسی است، و نیز در عالم اعلی عرش است و نظیر آن در انسان جسم میباشد، و کرسی در عالم نظیرش نفس، و بیت المعمور و نظیر آن قلب، و ملائکته و نظیرش ارواح انسان، و زحل و مدارش و نظیر آنها قوه علمیه و نفس، و مشتری و مدار آن و نظیر آن قوه ذاکره و مؤخر مغز و مریخ و فلک آن نظیر آن قوه عاقله و سر، و خورشید و مدارش و نظیر آن قوه وهمیه و روح حیوانی، و زهره و فلکش و نظیرشان قوه خیالیه و مؤخر بطن اول از مغز و عطارد و مدارش نظیرشان حس مشترک و مقدم بطن اول مغز، و ماه و مدارش نظیرشان در انسان قوه حسی و جوارح است. پس آنها طبقات عالم اعلی و نظایرشان در عالم انسانی است.
اما از عالم استحاله فلک اثیر (آتش) و روح آن حرارت و یبوست و نظیرشان صفراء و روح آن قوه هاضمه است.
از عالم استحاله فلک هوا و روح آن حرارت و رطوبت است و نظیر آن خون و روحش قوه جاذبه میباشد. و از آن فلک آب و روح آن برودت و رطوبت است و نظیر آن بلغم و روحش قوه دافعه است و از جمله آن فلک خاک و روح آن برودت و یبوست است، نظیر آن سوداء و روحش قوه ماسکه است و زمین هفت طبقه میباشد زمین سیاه و زمین خاکستری و قرمز و زرد و آبی و سبز نظیر این هفت طبقه پوست و چربی و گوشت و رگها و عصب و عضلات استخوانهاست.
الحمدلله علی الولایه