۱۴۰۱-۳-۹ فص فاطمیه شرح حدیث کسا جلسه ۷۹
بسم الله الرحمن الرحیم
دوشنبه ۱۴۰۱/۳/۹ (جلسه ۷۹ درس فص فاطمیه
موضوع: شرح حدیث شریف کساء و بیان چگونگیان واقعه)
در ادامه، مرحوم طرب شیرازی
حدیث کساء را به شعر در آوردند…
️حدیث واقع مباهله …
این داستان یک بار دیگر اتفاق
افتاده که اهل بیت زیر کساء جمع شدند
که رسول الله ص فرمودند:
من ضعف در بدن خودم حس میکنم و این ربطی به آن داستان ندارد(مباهله.
“ادامه شعر ”
خفت زیر ان کسا شاه ز من
با رخی رخشانتر از نجم پرن
کز درامد سبط اکبر با شتاب
وز ادب بنموده با مادر خطاب
گفت هی مادر شمیم مشک چین
در مشامم میرسد از این زمین
نی خطا گفتم خطا مشک ختا
نبود این باشد شمیم مصطفی
گفت آری جد تو بازیب وزین
خفته در زیر کسا ای نور عین
سبط اکبر این سخن چون دید راست
آمد و بعد از تحیت اذن خواست
مصطفی با سبط اکبر از وفا
گفت ای جان گرامی اندر آ
شد حسن زیرکسا از ناز و خفت
گشت گرم راز اسرار نهفت
ناگه آمد از در آن نور دو عین
یعنی آن سر حلقه خوبان حسین
یعنی آن ممنوع از آب فرات
یعنی آن سرمایه بخش ممکنات
یعنی آن سردفتر اهل وفا
یعنی آن گلگون قبای کربلا
یعنی آن مقتول شمشیر جفا
یعنی آن سر داده در راه خدا
آمد و بگشود همچون غنچه لب
گفت با مادر بقانون ادب
گفت ای مادر حقم اکرام کرد
شامهام بوب جد استشمام کرد
گفت آری با برادرت ای عجب
خفته در زیر کسا شاه عرب
چون حسین این حرف از مادر شنید
نرم نرمک ز می رسول حق دوید
آمد و بر جد والاشان سلام
کرد و بعد از اذن شد در آن مقام
کز صفا از در درآمد بو تراب
با رخی رخشندهتر از آفتاب
گفت بخ بخ خانهام شد دست چین
شد مشامم عطر یاب و عنبرین
بوی این عمم آمد بر مشام
یا شمیم مشک چین بر گو کدام
گفت آری ابن عمت با دو پور
خفته در زیر کسا چون شمع و نور
مرتضی پیش آمد و تمجید کرد
احمد محمود را تحمید کرد
خواست دستوری و رخصت چونکه یافت
پیش ایشان در کسااندر شتافت
فاطمه چون دید باب و شوهرش
زیر جامه خفته با دو گوهرش
آن گرامی دخت شاه من عرف
آن یگانه آخت ما لو کشف
آن فروزان اختر برج جلال
آن درخشان گوهر درج کمال
فاطمه آن عروه الوثقای دین
کش بود خاک درش نقش جبین
شد روان سوی کسا بی واهمه
مریم کبرا جناب فاطمه
آمد و بر سینه بنهاد از ادب
دست و گفت ای خسرو ملک عرب
دخترت را میدهی اذن ای کیا
تادراید از شرف زیرکسا
گفت هین بابا در ا زیر کسا
ای بقدت جامه خوبی رسا
فاطمه زیرکسا چون شد نهان
شد زمین گویی برفعت آسمان
جبرئیلا گر نبودند این گروه
می نکردم خلق، نه ما و نه طین
پنج تن کامل چو شد زیر کسا
قدسیان را آمد از یزدان ندا
هین بدانید ای گروه قدسیان
حاصل این پنج اندر از خلق جهان
گر نبود این پنج تن عالم نبود
اگر نبود این پنج تن آدم نبود
ما سوا باشد طفیل این پنج را
گر نبود اینان نبودی ما سوا
نور اینان جمله از نور من است
شعله این آتش از طور من است
گفت جبریل ای خدای آسمان
اذن ده تا زی زمین گردم روان
تا ششم گردم مگر این پنج را
بو که در یابم کلید گنج را
گفت رو رو لیک سوغاتی ببر
همره خود ای رسول نامور
هدیه بهریار خوش باشد ز یار
خاصه آن یاری که یارش کردگار
ارمغانی از پی آن شاه بر
آیه تطهیر را همراه بر
جبرئیل از امر خلاق و رود
شد روان سوی زمین با صد درود
آمد و استاد و ایدر بار جست
دل بمهر یار از اغیار شست
اذن جست و بر کف پای حسین
سر نهاد دو سود پا بر عالمین
من هم از مداحی این خاندان
یافتم ره در نعیم جاودان
تا طرف مداح این پنج آمدم
با نشانی بر سر گنج آمد
روایت: ای علی تو سید عرب هستی، من سید همه فرزندان آدم هستم.
ابو تراب لقب امیرالمومنین ع است که رسول الله به او داده بودند.
سعید سمان میگوید: امام صادق (ع) درباره این آیه («یا لَیتَنی کُنتُ تراباً) فرمود: یعنى روزى که هر کس توجه میکند به آنچه پیش فرستاده و کافر میگوید: اى کاش! علوى بودم و ابو تراب را دوست میداشتم.
روایت، هر کسی یک بیت شعر برای ما بگویید یک بیت در بهشت برای او داده میشود.
رسول الله لقب امیرالمؤمنین را به علی ع داد و امیرالمومنین به رسول الله عرض کرد، شما باشید و من امیرالمؤمنین باشم رسول الله فرمودند، اگر مردم میدانستند که علی چه وقت امیرالمؤمنین شده فضائل او را انکار نمیکردند، علی زمانی امیرالمؤمنین بود که آدم بین ماء و طین بود.
صاحب لوای من در دنیا و قیامت امیرالمؤمنین ع است و لوای رسول الله ص در قیامت لوای حمد است که امیرالمؤمنین حمل میکند.
یعنی هرکسی زیر پرچم علی است از لشکر رسول الله است
. قال رسول اللّه صلى الله علیه و آله: آدَم ومن دونه من الانبیا تحت لوائی یوم القیامه
اشاره در قران شده که عالم برای این پنج تن آفریده شده برای مثال
النمل : أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ لَکُم مِّنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَهٍ مَّا کَانَ لَکُمْ أَن تُنبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَٰهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ یَعْدِلُونَ
یا آنکه آفرید آسمانها و زمین را و فرستاد براى شما از آسمان آبى پس رویانیدیم بدان باغستانى خرم نرسد شما را که برویانید درختش را آیا خدایى است با خدا بلکه ایشانند قومى کجروان (۶۰)
میفرماید برای شما (لکم) نازل کردیم که منظور (لکم) ائمه اطهار است ….
در روایات اهل سنت هم آمده که اهل بیت این پنج تن هستند (رسول الله، امیرالمؤمنین ع، خانم فاطمه س، امام حسن و حسین ع)
ترجمه حدیث کساء
از فاطمه زهرا سلام اللّه علیها دختر رسول خدا صلی اللّه علیه و آله، جابر گوید شنیدم از فاطمه زهرا که فرمود: وارد شد بر من پدرم رسول خدا در بعضی از روزها و فرمود: سلام بر تو ای فاطمه در پاسخش گفتم: بر تو باد سلام فرمود: من در بدنم سستی و ضعفی درک میکنم، گفتم: پناه میدهم تو را به خدا ای پدرجان از سستی و ضعف فرمود: ای فاطمه بیاور برایم کساء یمانی را و مرا بدان بپوشان من کساء یمانی را برایش آوردم و او را بدان پوشاندم و هم چنان بدو مینگریستم و در آن حال چهرهاش میدرخشید همانند ماه شب چهارده
پس ساعتی نگذشت که دیدم فرزندم حسن وارد شد و گفت سلام بر توای مادر گفتم: بر تو باد سلام ای نور دیدهام و میوه دلم گفت: مادرجان من در نزد تو بوی خوشی استشمام میکنم گویا بوی جدم رسول خدا است گفتم: آری همانا جد تو در زیر کساء است پس حسن بطرف کساء رفت و گفت: سلام بر تو ای جد بزرگوار ای رسول خدا آیا به من اذن میدهی که وارد شوم با تو در زیر کساء؟ فرمود: بر تو باد سلام ای فرزندم و ای صاحب حوض من اذنت دادم پس حسن با آن جناب بزیر کساء رفت
ساعتی نگذشت که فرزندم حسین وارد شد و گفت: سلام بر توای مادر گفتم: بر تو باد سلام ای فرزند من و ای نور دیدهام و میوه دلم فرمود: مادر جان من در نزد تو بوی خوشی استشمام میکنم گویا بوی جدم رسول خدا (ص) است گفتم آری همانا جد تو و برادرت در زیر کساء هستند حسین نزدیک کساء رفته گفت: سلام بر توای جد بزرگوار، سلام بر توای کسی که خدا او را برگزید آیا به من اذن میدهی که داخل شوم با شما در زیر کساء فرمود: و بر تو باد سلام ای فرزندم و ای شفاعت کننده امتم به تو اذن دادم پس او نیز با آن دو در زیر کساء وارد شد
در این هنگام ابوالحسن علی بن ابیطالب وارد شد و فرمود سلام بر توای دختر رسول خدا گفتم: و بر تو باد سلام ای اباالحسن و ای امیرمؤمنان فرمود: ای فاطمه من بوی خوشی نزد تو استشمام میکنم گویا بوی برادرم و پسر عمویم رسول خدا است؟ گفتم: آری این او است که با دو فرزندت در زیر کساء هستند پس علی نیز بطرف کساء رفت و گفت سلام بر توای رسول خدا آیا اذن میدهی که من نیز با شما در زیر کساء باشم رسول خدا به او فرمود: و بر تو باد سلام ای برادر من و ای وصی و خلیفه و پرچمدار من به تو اذن دادم پس علی نیز وارد در زیر کساء شد
در این هنگام من نیز بطرف کساء رفتم و عرض کردم سلام بر توای پدرجان ای رسول خدا آیا به من هم اذن میدهی که با شما در زیر کساء باشم؟ فرمود: و بر تو باد سلام ای دخترم و ای پاره تنم به تو هم اذن دادم، پس من نیز به زیر کساء رفتم
و چون همگی در زیر کساء جمع شدیم پدرم رسول خدا دو طرف کساء را گرفت و با دست راست بسوی آسمان اشاره کرد و فرمود: خدایا اینانند خاندان من و خواص و نزدیکانم گوشتشان گوشت من و خونشان خون من است میآزارد مرا هرچه ایشان را بیازارد و به اندوه میاندازد مراهرچه ایشان را به اندوه در آورد من در جنگم با هر که با ایشان بجنگد و در صلحم با هر که با ایشان درصلح است ودشمنم باهرکس که با ایشان دشمنی کند و دوستم با هر کس که ایشان را دوست دارد اینان از منند و من از ایشانم پس بفرست درودهای خود و برکتهایت و مهرت و آمرزشت و خوشنودیت را بر من و بر ایشان و دور کن از ایشان پلیدی را و پاکیزهشان کن بخوبی
پس خدای عزوجل فرمود: ای فرشتگان من و ای ساکنان آسمانهایم براستی که من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلک چرخان و نه دریای روان و نه کشتی در جریان را مگر بخاطر دوستی این پنج تن اینان که در زیر کسایند پس جبرئیل امین عرض کرد: پروردگارا کیانند در زیر کساء؟ خدای عزوجل فرمود: آنان خاندان نبوت و کان رسالتند: آنان فاطمه است و پدرش و شوهر و دو فرزندش
جبرئیل عرض کرد: پروردگارا آیا به من هم اذن میدهی که به زمین فرود آیم تا ششمین آنها باشم خدا فرمود: آری به تو اذن دادم پس جبرئیل امین به زمین آمد و گفت: سلام بر توای رسول خدا، (پروردگار) علی اعلی سلامت میرساند و تو را به تحیت و اکرام مخصوص داشته و میفرماید: به عزت و جلالم سوگند که من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلک چرخان و نه دریای روان و نه کشتی در جریان را مگر برای خاطر شما و محبت و دوستی شما و به من نیز اذن داده است که با شما در زیر کساء باشم پس آیا تو هم ای رسول خدا اذنم میدهی؟ رسول خدا (ص) فرمود و بر تو باد سلام ای امین وحی خدا آری به تو هم اذن دادم پس جبرئیل با ما وارد در زیر کساء شد و به پدرم گفت: همانا خداوند بسوی شما وحی کرده و میفرماید: ((حقیقت این است که خدا میخواهد پلیدی (و ناپاکی) را از شما خاندان ببرد و پاکیزه کند شما را پاکیزگی کامل
علی علیه السلام به پدرم گفت: ای رسول خدا به من بگو این جلوس (و نشستن) ما در زیر کساء چه فضیلتی (و چه شرافتی) نزد خدا دارد؟ پیغمبر (ص) فرمود: سوگند بدان خدائی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق) برگزید که ذکر نشود این خبر (و سرگذشت) ما در انجمن و محفلی از محافل مردم زمین که در آن گروهی از شیعیان و دوستان ما باشند جز آنکه نازل شود بر ایشان رحمت (حق) و فرا گیرند ایشان را فرشتگان و برای آنها آمرزش خواهند تا آنگاه که از دور هم پراکنده شوند، علی (که این فضیلت را شنید) فرمود: با این ترتیب به خدا سوگند ما رستگار شدیم و سوگند به پروردگار کعبه که شیعیان ما نیز رستگار شدند،
دوباره پیغمبر فرمود: ای علی سوگند بدانکه مرا بحق به نبوت برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق) برگزید ذکر نشود این خبر (و سرگذشت) ما درانجمن ومحفلی از محافل مردم زمین که در آن گروهی از شیعیان و دوستان ما باشند و در میان آنها اندوهناکی باشد جز آنکه خدا اندوهش را برطرف کند و نه غمناکی جز آنکه خدا غمش را بگشاید و نه حاجتخواهی باشد جز آنکه خدا حاجتش را برآورد، علی گفت: بدین ترتیب به خدا سوگند ما کامیاب و سعادتمند شدیم و هم چنین سوگند به پروردگار کعبه که شیعیان ما نیز رستگار شدند.
(پایان ترجمه حدیث کساء)
روایت: در مجالسی که ذکر امیرالمؤمنین ع بشود ملائکه جمع میشوند
و برای اهل آن مجلس استغفار میکنند…
پس مراقب باشیم بعد از مجلس حرف خطا و غیبت از دهان بیرون نیاید چون آنها میروند
یک حرف گناه از دهن کسی بیرون بیاید میروند
حضرت علی ع فرمودند: پس رستگار شدیم ما و رستگار شدند شیعیان ما
️رسول الله ص فرمودند:
علی جان به آن کسی که به حق مرا به پیامبری برگزید، این خبر ما در محفلی ذکر نمیشود که در آن مجلس شیعیان و محبان ما باشند تا این ذکر شود هیچ غم زدهای نیست مگر خدا غمش را بر طرف میکند هیچ طالب حاجتی نیست مگر خداوند حاجتش را بر میآورد
ان شاءالله همه حاجت روا باشیم
️امیرالمؤمنین ع فرمودند:
پس بخدا قسم که رستگار شدیم، فائز شدیم و هم چنین شیعیان ما در دنیا و آخرت به پروردگار کعبه قسم
جمالش صلوات بفرستید
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
️باید شیعیان و محبان ما باشند تا این مسئله ذکر بشود
بعد هیچ غم زدهای نیست مگر خدا غمش را بر طرف میکند و حاجتمندی مگر خدا حاجتش را بر میآورد.
الحمدلله علی الولایه