۱۴۰۰-۲-۱۵ تفسیر سوره مریم جلسه ۱۰
بسم الله الرحمن الرحیم
چهارشنبه ۱۴۰۰/۲/۱۵
موضوع” تفسیر سوره مریم ایات ۳۰ الی ۳۵
قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا
ﻧﻮﺯﺍﺩ [ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﮔﻬﻮﺍﺭﻩ ] ﮔﻔﺖ : ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻣﻦ ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍﻳﻢ ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﻋﻄﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ .(٣٠)
کلام حضرت عیسی ع (بالاترین مقام برای انسان عبودیت است .
یکی از زیباترین دعاهای امیرالمومنین ع
«الهی کفی بی عزا ان اکون لک عبدا و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا انت کما احب فاجعلنی کما تحب »معبودا بس است مرا این عزت که بنده توام و بس است مرا این افتخار که تو پروردگار منی. تو چنانی که دوست میدارم مرا چنان کن که دوست میداری.
پس عزت وافتخار مومن باید به عبودیت باشد وبس
وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاهِ وَالزَّکَاهِ مَا دُمْتُ حَیًّا
ﻭ ﻫﺮ ﺟﺎ ﻛﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺎﺑﺮﻛﺖ ﻭ ﺳﻮﺩﻣﻨﺪم ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ، ﻭ ﻣﺮﺍ ﺗﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﺍم ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﺯﻛﺎﺕ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .(٣١)
حضرت عیسی ع ، من مایه برکت هستم چه در دنیا و چه در آخرت
در میان شبها ، شب برکت دار هم داریم، شب قدر از هزار ماه بهتر است.
روایت از پیامبر ، فرمودند هیچ چیز نیست، نسبت به همجنس خود هزار برابر ارزش داشته باشد فقط مومنی هست که هزار برابر مومن دیگر می ارزد.
هر انسانی یک درجه دارد و درجه انسانها به علم و معرفت انهاست.ودر دنیا مشخص نمیشود در اخرت که پرده ها برود کنار معلوم میشود.
سفارش به نماز شد حضرت عیسی
نماز ستون دین است، و سیدالاعمال است
واگر نماز کسی قبول بشود بقیه اعمال او قبول میشود.
وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا
ﻭ ﻣﺮﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭم ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭ [ ﻭ ﺧﻮﺵ ﺭﻓﺘﺎﺭ ] ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪﻩ ﻭ ﮔﺮﺩﻧﻜﺶ ﻭ ﺗﻴﺮﻩ ﺑﺨﺘﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ .(٣٢)
نکته بعد از نماز نیکی به مادروپدر را فرمود
در اینجا نیکی به مادر را تنها گفت پدر را نگفت چون عیسی مسیح پدر جسمانی ندارد.
در مورد حضرت یحیی
وَبَرًّا بِوَالِدَیْهِ وَلَمْ یَکُن جَبَّارًا عَصِیًّا
ﻭ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﻛﺶ ﻭ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩ .(١۴)
چراجبارا عصیا را اورد و اینجا جبارا شقیا ؟
چون باید به مادر محبت کرد وپدر را اطاعت نمود لذا نسبت به مادر جبار نیست و نسبت به پدر عصیانگر نیست.اما عیسی ع چون پدر نداشت گفت جبار شقی نیستم یعنی نسبت به مادرم
چرا حضرا عیسی هیچ صحبتی از پاکدامنی مادرش نکرد!
در اینجا اصل داستان را گفت وقتی اصل گفته شود بقیه حل میشود
در اینجا شباهت به ساحران حضرت موسی ع داشت برای مبارزه گفتند اول تو می افکنی یا ما ؟موسی ع گفت اول شما بیفکنید و بعد حضرت موسی ع عصا را انداخت
در اینجا هم حضرت مریم حرف نزد بلکه آنها تکذیب کردند بعد حضرت عیسی به زبان امد و جواب داد
در همین سوره ایه ۴۱ و ۴۲
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیًّا
ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ، [ ﺳﺮﮔﺬﺷﺖِ ] ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺍﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﻮﺩ .(۴١)
مریم
إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا یَسْمَعُ وَلَا یُبْصِرُ وَلَا یُغْنِی عَنکَ شَیْئًا
ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ [ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ]ﺍَﺵ ﮔﻔﺖ : ﭘﺪﺭم ! ﭼﺮﺍ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻧﻤﻰ ﺷﻨﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﻰ ﺑﻴﻨﺪ ﻭ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻫﻴﭻ ﺁﺳﻴﺐ ﻭ ﮔﺰﻧﺪﻱ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﻨﺪ ، ﻣﻰ ﭘﺮﺳﺘﻲ ! ؟(۴٢)
پدر حضرت ابراهیم ع بت پرست بود
نکته اب با والد فرق دارد کسیکه بچه ای را بزرگ میکند به او اب می گویند ولی والد فرزند را بدنیا می اورد.
حضرت ابراهیم نمی گوید والد میگوید اب ، کسیکه او را بزرگ کرده بود.
وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدتُّ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا
ﻭ ﺳﻠﺎم ﺑﺮ ﻣﻦ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﺪم ، ﻭ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﻣﻰ ﻣﻴﺮم ، ﻭ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺨﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮم .(٣٣)
نکته اول سلام و بعد کلام …
روایت کسیکه رسید بدون سلام باتو شروع به حرف زدن کرد حق داری جواب او را ندهی
وقتی سلام در تولد است یعنی پاک زاده است و حرام زادگی در وجود او نیست.
ویوم اموت وبا سلامتی از دنیا خارج میشود.
و سه سلام است اول ، ولدت ، ورود به عالم دنیا
دوم یوم اموت، ورود به عالم برزخ
سوم ابعث حیا، ورود به قیامت است
اینجا ایه ۳۳ است حضرت عیسی در ۳۳ سالگی به معراج رفت
سلام بر حضرت یحیی بالاتر است یا سلام به حضرت عیسی ع؟
در اینجا سلام با، الف، و ،لام ،است السلام
ودر انجا، الف ،و ،لام، ندارد سلام
ولی انجا تقدم دارد ، یحیی تقدم زمانی بر حضرت عیسی دارد
حضرت یحیی در سوره ال عمران مصدق
تصدیق کننده عیسی ع است.
ذَٰلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ
ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻋﻴﺴﻲ ﺑﻦ ﻣﺮﻳﻢ ، ﻫﻤﺎﻥ ﻗﻮﻝ ﺣﻖ ﻛﻪ [ ﻳﻬﻮﺩ ﻭ ﻧﺼﺎﺭﻱ ]ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺗﺮﺩﻳﺪﻧﺪ .(٣۴)
اکثر جاها در قران عیسی پسر مریم آمده است ،
خود مسیح قول حق است ، کلمه الله است،پس سلام عیسی ع برخودش کلام خداست چون خود عیسی قول حق است
مَا کَانَ لِلَّهِ أَن یَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ
ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻧﺴﺰﺩ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﻓﺮﺯﻧﺪﻱ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩ ] ﺑﺮﮔﻴﺮﺩ ; ﺍﻭ ﻣﻨﺰّﻩ ﺍﺳﺖ ; ﭼﻮﻥ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻣﺪﻥ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻛﻨﺪ ، ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ : ﺑﺎﺵ ، ﭘﺲ ﺑﻲ ﺩﺭﻧﮓ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ .(٣۵)
خداوند منزه است از این داستانها که فرزند دارد وووو
چون خداوند به محض اینکه میگوید باش میشود،
خداوند منزه است سبحانه
چون برای مردم توحید پیاده نشده
توحید درس میخواهد وو
الحمدلله علی الولایه