هفته نامه ۹۳/۰۲/۱۸
بسم الله الرحمن الرحیم
نکات جلسه ۹۳/۰۲/۱۸
نکته۱: در آغاز این حدیث پربرکت امام صادق(ع) فرمودند: کان امیرالمؤمنین یقول… یعنی حضرت امیرالمؤمنین این حدیث را بسیار می فرمود. بله،انسان اگر یک حدیث را در خود پیاده کند سعادتمند است. که باز فرموده اند اگر یک حدیث ما، از صادقی به صادقی برسد، بهتر است از آنچه خورسید بر آن می تابد، ازجمیع دنیا و مافیها بهتر است.
و ذخیرته إجتناب الذنوب
نکته۲: انسان در دنیا برای روز مبادایش که مبادا چنین روزی بیاید پولی را غیر از سرمایه ای که در دست دارد کنار می گذارد تا در روز گرفتاری به دردش بخورد. عالم هم برای روز مبادا ذخیره ای دارد و آن دوری از گناهان است. آن روزی که انسان گرفتار می شود، چیزی که خیلی به دردش می خورد دوری از گناه است.
نکته۳: بارها شاهد بودیم که از آقاجان دستورالعمل می خواستند و ایشان می فرمود: “این سه چیز را انجام بده: ۱. واجبات خود را انجام بده ۲. و این دومی خیلی مهم است که هر کس به جایی رسید از این دومی رسید و آن ترک گناه است”. بعد می فرمود: “خیلی ها عبادت می کنند اما پای گناه که پیش بیاید هیچی سرشان نمی شود لذا عبادتشان به مفت نمی ارزد.” در حدیث قدسی به حضرت داود (ع) است که: “گاهی بنده ای هست که نمازش را با تمام شرایط به جا می آورد اما نزد من فتیلی (چرک فتیله شده کف دست) نمی ارزد؛ چون این در قلبش هست که اگر زن صاحب جمالی خودش را به او عرضه کند به راحتی می پذیرد.” یعنی آنچه به عبادات ارزش می دهد و انسان را بالا می برد دوری از گناه است. و روایت خواندیم که در قیامت هفتاد گناه از جاهل بخشیده می شود تا بخواهد یک گناه از عالم بخشیده شود. چرا که عالم با جاهل یکسان نیست. هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون یکی در حساب و کتاب است که برابر نیستند. و سوم هم می فرمود: ” کسب حلالتان را محترم بدارید.” چون روزیت از آنجاست که روزیت حلال باشد.
نکته۴: روز مبادایی که همه مردم محتاج اند در آن روز آخرت است که با مرگ آغاز می شود. آنجا حسرت انسان گُل می کند و فقر خودش را می بیند چون آنطرف فقر(حقیقی) است؛ اگر انسان چیزی با خودش نبرد، نه می تواند از کسی بگیرد، نه می تواند دزدی کند، نه می تواند تحصیل کند.
نکته۵: روزی که پرونده انسان بسته می شوند و همه حسرت می خورند و وقتی عطمت اعمال را در آنجا می بینند و اینکه در دنیا عمل صالحی انجام نداده اند، رب ارجعون می گویند که خدایا مرا برگردان تا اعمال صالحی را که ترک کرده بودم انجام دهم؛ در چنین روز فقری عالم ذخایری دارد. دوری از گناه.
نکته۶: دوری از گناه حتی در همین دنیا هم ذخیره انسان است. وقتی که انسان جاهایی مجبور می شود خدا را التماس کند، چیزی را که می تواند ارائه کند به خدا، دوری از گناه است.
نکته۷: در این باره در روایتی از امیر المومنین(ع) دارد که فرمود: جوانی که چشمش به نامحرم می افتد و به خاطر خدا چشمش را می بندد خداوند در بهشت حوریه ای را تزویجش می کند. ( یعنی ذخیره می شود برای او )
نکته۸: انسان وقتی احوالات اولیاء الله را مطالعه می کند، می بیند آنجایی که درهایی به رویشان باز شده است جایی است که گناه پیش آمده و دست کشیده اند. که از آن جمله قضیه ای که برای جناب شیخ جعفر آقا مجتهدی پیش آمد که خانمی خودش را در جایی به ایشان عرضه کرد و ایشان به پشت بام گریختند و خود را به ناچار به پایین انداختند. می فرماید وقتی پریدم ناگهان دو دست را در کف پاهایم احساس کردم که مرا به آرامی به زمین گذاشت. که پس از این واقعه حالت و مطالبی برای ایشان پیش می آید. و می فرمودند که هنوز هم در کف پاهایم آن دو کف دست رااحساس می کنم. یا واقعه مشابهی که برای جناب ابن سیرین عالم بزرگ و معبر خواب مشهور پیش آمد و ایشن با مالیدن فضولات مزبله به سر و صورت خودشان موجب کراهت آن زن می شوند و اینگونه از معرکه می گریزند و از همین جا درهایی برویشان گشوده می شود. یا شمس الدین ساوجی که اهل ساوه بوده است و مریدان زیادی داشته که تا سالیانی از طریقت او پیروی می کرده اند، گفته اند که ایشان بسیار زیبا بوده است و به همین جهت در قضیه ای که برایشان پیش آمد تیغ به ابروها و موهای جلوی سرشان انداختند تا زشت به نظر برسند و به گناه آلوده نشوند…
نکته۹: گناه عرض عریضی دارد از شهوت و غضب و… و اگر خدا برای انسان ارزش داشته باشد انسان از نواهی الهی اجتناب می کند و اینها می شود ذخایر او.
و زاده المعروف
نکته۱۰: در روایت دارد که روز خود را با صدقه آغاز کنید. از طرف دیگر فرموده اند: کل معروف صدقه یعنی هر کار خوبی صدقه است. لذا روز خود را با یک کار خوب آغاز کنیم.
نکته۱۱: اگر عالمی اهل کار خیر نبود، خیرش به کسی نرسید زاد و توشه ندارد. عالم بودن خیلی سخت است یعنی خوب است ولی زحمت می خواهد ازخودگدشتگی می خواهد. اگر در محله یا فامیل فقیری بود به او رسیدگی کنیم. به اندازه ای که می توانیم. به فکر دیگران باشیم. آقاجان می فرمود در دوران طلبگی گاهی شهریه خودمان را با اساتیدمان نصف می کردیم. آقاسیدمهدی قاضی از عراق بدون هیچ گونه وسایل زندگی به ایران آمدند، می فرمود همه لوازم منزل را با ایشان تقسیم کردیم از پتو و بشقاب و… همه را. بارها بنده خودم شاهد بودم که شبانه افرادی می آمدند و برنج و روغن و سایر چیزهایی که بود می گرفتند و می رفتند.
و ماؤه الموادعه
نکته۱۲: اولیای خدا آزارشان که به خلق نمی رسد، آزار دیگران را هم تحمل می کنند. مثل آب، گوارایند. بعضی ها مثل خارند و نمی شود فرویشان برد. اما بعضی مثل آب گوارایند از اینها راحت به انسان می رسد. امر به معروف ونهی از منکرشان هم از روی سازگاری است که هیچ کس با زبان تند به راه خدا نمی آید. کونوا دعاه الناس بغیر ألسنتکم یعنی مردم را با غیر زبانتان به خدا دعوت کنید. مگر پیامبر خدا مردم را چطور به طرف خدا دعوت می فرمود؟ با مهربانی. حتی با دشمنان.
نکته۱۳: خودمان را حساب بکشیم؛ آبیم یا خار. مرد با زن و فرزندش. زن با همسرش، باعث دلگرمی هستیم یا رنجش خاطر. با پدر مادر. بل الانسان علی نفسه بصیره (آیه ۱۴ سوره قیامه) (بلکه انسان بر نفس خویش بیناست.) و فرموده اند آخرین مرحله پل صراط رضایت خانواده است.
نکته۱۴: قولوا للناس حسناًیعنی با مردم به نیکی سخن بگویید. چیزی نگو ناراحت شوند. دل مردم خیلی مهم است عزیزان که انسان چیزی بگوید که دل دیگران را بشکند.
و دلیلُه الهُدیٰ
نکته۱۵: عالم همیشه راهنما دارد؛ سر خود اینطرف و آنطرف نمی رود.
نکته۱۶: حضرت امیر(ع) به کمیل فرمودند: مردم سه صنف اند؛ عالمٌ ربّانیّ، متعلّمٌ علیٰ سبیل النّجاه و مابقی هَمَجٌ رعاء یتبعُ کُلّ ناعقٍ و یمیل مع کلّ ریحٍ. یعنی یا طرف باید استاد کامل باشد یا باید استاد کامل داشته باشد و گرنه هر جوی و هر تبلیغاتی او را به سمتی می کشد و در این کوره راهها گم می شود؛ در همین اصول کافی است که : هلک من لیس له حکیمٌ یرشده یعنی کسی که حکیم ارشادکننده ای نداشته باشد هلاک است.
و رفیقه محبّه الأخیار
نکته۱۷: در عربی کلمت زیادی به معنای دوست وجود دارد که هر کدام معنای خاصی در خود دارد. مثل رفیق، صدیق، شفیق، ولی و… اما رفیق آن دوستی است که با انسان مدارا کند.
نکته۱۸: عالم هرجا برود محبت خوبان در دلش هست، دنبال خوبها می گردد، با خوبان رفیق می شود. و انسان خوب هم فرق نمی کند در چه لباسی باشد. شاید خوبی در لباس یک سپور باشد.
که رسول اکرم فرمودند: رُبَّ أَشْعَثَ أَغْبَرَ ذِی طِمْرَیْنِ مُدَفَّعٍ بِالْأَبْوَابِ[۱] لَوْ أَقْسَمَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَأَبَرَّهُ. یعنی ای بسا ژنده پوش خاک آلود ژولیه مویی که از درها رانده می شود ولی اگر خدای سوگند دهد خداوند خواسته اش را برآورد.
نکته۱۹: گاهی اخیار در لباس اشرارند. در قرآن از قول آنهایی که وارد آتش می شوند می فرماید: مالنا لا نری رجالاً کنّا نعدّهُم مِن الأشرار. یعنی ما را چه شده که آنهایی را که ما از اشرار می پنداشتیم در آتش نمی بینیم!
نکته۲۰: اگر انسان خودش خوب باشد و در درونش آن آهنربا را داشته باشد هر جا که برود این آهنربا خوبها را به طرفش جذب می کند و خودش هم جذب آنها می شود.
نکته۲۱: در روایت داریم که : أنتم نورُ الأخیار. یعنی معصومین علیهم السلام نور بینش خوبان اند.
پایان حدیث.
[۱]( ۳). فی نسخه( و)« مرقع بالاثواب» و فی نسخه( ط)« یدفع بالابواب» و فی نسخه( ج)« مدفع بالابواب مرقع للاثواب».