ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۱-۶-۱۰ اسرار عطش کربلا

شب سوم حضرت رقیه س

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه ۱۴۰۱/۶/۱۱) شب سوم حضرت رقیه

موضوع: # اسرار _عطش _کربلا

#بحث_ تطابق _کونین، آنچه در بیرون هست در وجود انسان جمع است.

جناب مولانا

ای نسخهٔ نامهٔ الهی که توئی

وی آینهٔ جمال شاهی که توئی

بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست

در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی

سیر انفسی یعنی در وجود خود بگردی،

روایت: «قُبورُنا قُلُوبُ شِیعَتِنا» (مزارهای ما قلب‌های شیعیان ما است)،

این همان بحث عرفان عاشورا است.

کربلا در وجود همه هست، وجود انسانها که عالم است و هر عالم با عالم دیگر متفاوت است. در یک عالمی امام کشته شده ولی در یک عالمی از انسانها امام حکومت می‌کند.

سلام بر سرهای که از بدنها جدا افتاد،

باید سر را پیدا کنید و متصل به بدن کنید، سر ولایت است و تن شریعت است، وقتی سر به بدن متصل شد، امام در وجود انسان حی می‌شود.

نور امام در وجود انسان ظهور می‌کند و وجود انسان نورانی می‌شود برای رسیدن به نور مطلق یک چیز می‌خواهید آن هم عطش است،

در اینجا سقایش تشنه لب است.

سقا اینجا عطش می‌دهد، تشنگی لقاء، تشنگی دیدار خدا، تشنگی وصل شدن به نور الله،

سقا لب آب و تشنه باشد

این جاست که غرق حیرتم من

یک عطش حضرت علی اصغر ع است که شأن خاصی دارد، همه کاروان ابا عبدالله عطشان لقاء بودند.

قاسم بن الحسن که آمد اجازه بگیرد حضرت اجازه میدان رفتن را نداد. روی دست و پای حضرت افتاد و می‌بوسید و حضرت اجازه رفتن نمی‌داد می‌خواست آتش عطش را در وجودش شعله ور کند.

گاهی وقت بعضی چیزها را به انسان نمی دهند تا عطش بیشتر شود.

اقاجان، علامه حسن زاده فرمودند: آن کسانی که دیرتر می‌گیرند، پخته‌تر می‌گیرند که اگر زودتر بدهند قدر آن را نمی‌داند،

لذا قاسم بن الحسن دست به دامن مادرش نجمه خاتون شد و مادرش را به شفاعت آورد و این که مادر را به شفاعت آورد خودش رمزی دارد و تا مادرش نگفت امام حسین ع اجازه نداد به میدان برود،

مقام مادر مقامی است که گاهی وقت طرف در آخرت اگر مستحق جهنم باشد با شفاعت مادر نجات پیدا می‌کند

الان هم در میان ائمه شفاعت کبری با فاطمه الزهراست،

محبت و رحمتی که در وجود مادر است یک امر دیگر است

حدیث: شخصی آمد خدمت رسول الله و حاجتی داشت، رسول الله از ایشان سؤال کرد مادرت زنده است، گفت خیر و فرمود پدرت چطور گفت بله، به ایشان فرمود برو به پدرت بگو برایت دعا کند، وقتی که رفت رسول الله فرمود، ای کاش مادرش زنده بود که بیشتر به کارش می‌آمد،

قاسم بن الحسن انقدر گریه کرده بود و التماس کرده بود که راوی می‌گوید در موقع به میدان رفتن هنوز از چشمهایش اشک می‌آمد.

آتش عطش که هر چه آن شعله ور تر باشد

و عطش شدیدتر باشد شوق به لقاء الله بیشتر است راه می‌برد انسان را مثل مرکب برای انسان است

لذا قاسم بن الحسن را حضرت آتش عطشش را باد زد تا شعله ور شود

اما بعضی از نفوس هستند اینها بر اثر طهارت و پاکی اصلاً احتیاج به هیچ چیز ندارند

روح هر چه پاکتر باشد زودتر شعله می‌گیرد وصل می‌شود مثل علی اصغر ع طفلی که روح هنوز از این عالم رنگ نگرفته پاک پاک است

در آیه نور که جزو آیاتی است که در بحث ولایت است:

النور: اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کمِشْکاهٍ فی‌ها مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ الزُّجَاجَهُ کأَنَّهَا کوْکبٌ دُرِّی یوقَدُ مِن شَجَرَهٍ مُّبَارَکهٍ زَیتُونَهٍ لَّا شَرْقِیهٍ وَلَا غَرْبِیهٍ یکادُ زَیتُهَا یضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَیٰ نُورٍ یهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یشَاءُ وَیضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ

مثل نور خدا امام است: “الامام نور الله ” امام نور خدا است یکادُ زَیتُهَا یضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نزدیک است که روغنش بدرخشد از شدت صفا بدون این که آتش به او برسد

بهترین روغن برای چراغ روغن زیتون صاف بود یعنی لب مرز اتصال به حق بدون آتش دارد متصل می‌شود از شدت صفایی که دارد

از شدت آن زلالی که دارد

علی اصغر ع از آن عطشی که دراو بود به حالت تلظی بود اگر تیر به او نمی‌خورد هم مفارقت می‌کرد

تلظی: آن حالتی که ماهی از آب بیرون افتاده دهانش را باز و بسته می‌کند، یعنی نزدیک مفارقت است

روح هر چه زلال‌تر باشد قویتر می‌شود

یک بحثی که فلاسفه مطرح کرده‌اند:

این که ارواح هم سنخ بعد از مفارقت از بدن با هم متحد می شوند و یک نحو اتحادی بین آنها بر قرار می‌شود

در بعضی از دعاها می‌خوانیم:

خدایا ما را در زمره اهل بیت محشور کن یعنی متحد با نور آنها بشویم.

الآن چطور مردم گروه گروه‌اند یک عده جمع می‌شوند. یا یک عده نماز می‌خوانند یا یک عده برای امام حسین ع جمع می‌شوند.

هر چه این اتحاد قویتر باشد لذتشان قویتر می‌شود و روی صندلی‌ها روبروی هم دیگر می نشینند.

و بر عکس اهل جهنم که هر گاه یک گروهی داخل جهنم می‌شوند هم شکل‌های آنان لعنت می‌کنند آنها را

وقتی روح لطیف می‌شود بدون زحمت آن اتحاد و اتصال با امام برقرار می‌شود

با آن نور الهی این در بحث عطش حضرت علی اصغر ع است

جناب ابن عربی در کتاب فصوص الحکم

در فص موسوی یک بحث خیلی عجیبی دارد و خودش گفته است که این بحث از آن طرف برایم کلمه به کلمه گفتند در داستان حضرت موسی ع بنی اسرائیل زمان حضرت یوسف ع به مصر رفتند و مصر هم یک تمدن خیلی پیشرفته بود درحالی که حضرت یعقوب ع عشایر بودند بیابان گرد بودند ووو خلاصه با وجود یوسف ع مردم مصر موحد شده بودند تا زمانی که حضرت یوسف ع از دنیا رفت فرعون بعدی آمد علناً بت پرست شد و… و چون بنی اسرائیل موحد بودند از اینها بیگاری می‌کشیدند و اینها همین جور دعا می‌کردند خدایا منجی را برسان ووو پیشگوها گفتند امسال پسری بدنیا می‌آید که فرعون را هلاک می‌کند ووو لذا فرعون شروع کرد پسران بنی اسراییل را می‌کشت وو

تمام آن بچه‌ها را به این نیت کشتند که شاید موسی است و چون به این نیت این ذبح و کشته شدن صورت گرفت که این موسی است

لذا آن اطفال مذبوح با هم یک روح عظیمی را تشکیل دادند و این روح عظیم شد مدد کار موسی ع موید روح موسوی

چون موسی ع می‌خواهد در مقابل یک ابر قدرت بایستد که دم از انا ربکم الاعلی می زند

“صد هزاران طفل سر ببریده شد

تا کلیم الله صاحب دیده شد”

تمام آن ارواح آن بچه‌هایی که ذبح شدند یاری کننده موسوی امداد کننده موسوی شدند که بروند به جنگ فرعون لذا معجزاتی که ما از حضرت موسی ع می‌بینیم تمام قهر است عصا می‌اندازد اژدها می‌شود ووو معجزات موسی ع نابود گر است

و اما معجزات حضرت عیسی ع خیلی‌هایش لطف است مرده زنده میکند و…

در این امت یک منتقمی هست یک منجی

أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ

کجا است آن منتقم خون به ناحق ریخته در کربلا – در کربلا چقدر از انبیاء را کشتند امیرالمؤمنین ع بر کربلا رسید قبل از واقعه عاشورا فرمودند این جا جایی است که جوانانی از بنی هاشم به خون می‌غلتند ۰ ودویست پیغمبر و سبط پیغمبر هم این جا کشته شده‌اند به شهادت رسیده‌اند.

حالا یک منتقمی می‌خواهد بیاید انتقام خون تمام اینها را بگیرد خون کسانی که در راه ولایت کشته شده‌اند این‌ها تماماً می‌شوند یاری کننده آن منتقم یکی از اسراری که چرا غیبت حضرت صاحب طول می‌کشد

حضرت فرمودند:

علت غیبت ما را کسی نمی‌داند تا ما بیاییم غیبت حضرت علت‌هایی دارد حکمت‌هایی دارد مومنینی که هنوز در صلب کفار هستند که بایدبیرون بیایند

بحث عطش: آن نفوسی که رنگ نگرفته‌اند پاک‌اند وقتی عطش این‌ها را می‌گیرد نزدیک است آن روغن نور بدهد آتش آنها را بگیرد

با کمترین سلوک متصل می‌شوند با کمترین عبادت و ریاضت متصل می‌شوند

مثل حضرت علی اصغر ع که بنا به بعضی از روایات آن طفل شیر خوار اسمش عبدالله است

و عجیب این که عبدالله که معصوم باشند بی گناه باشند یعنی زیر سن بلوغ باشند دوتا هستند در کربلا یکی عبدالله ابن الحسین ع یعنی علی اصغر یکی عبدالله ابن الحسن ع که یازده سالش بود که ابا عبدالله ع به خانم زینب س سفارش کرد که مراقب این باش اما وقتی صدای هل من ناصر ینصرنی کسی هست بیاید در راه من فانی بشود را شنید از خیمه‌ها زد بیرون ووو

” از شراب جام آخر مست شد

هم چو سقای حرم بی دست شد”

نکته: شباهت این عبدالله ابن حسین ع و عبدالله ابن حسن ع این که هر دو عبدالله بودند وعبدالله عندالله است و دیگر اینکه مقتل آنها آغوش ابا عبدالله الحسین ع بود وقتیکه به شهادت رسیدند همه شهدای کربلا این قربانی‌ها را یکی یکی ابا عبدالله ع تقدیم می‌کرد روانه می‌کرد

اما یک نکته هست خود ابا عبدالله ع را کی تقدیم کرد؟

سلام علی قلب زینب صبور …

وقتی خانم زینب س رفت به دنبال بدن ابا عبدالله ع و پیدا نمی‌کرد یک صدا از حلقوم بریده شنید خواهرم من این جایم رفت دید بدن حضرت را گفت.. آیا تو برادر منی … آیا تو پسر مادر منی دست انداخت زیر بدن برد بالا و فرمود:

“اللهم تقبل منا هذا القربان”

خدایا این قربانی را از آل محمد قبول کن یعنی خود اباعبدالله را خانم زینب تقدیم کرد

سلام علی قلب زینب صبور …

الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

۵/۵ - (۵ امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.