ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۰-۹-۲۷ آیا جنگهای خلفا مشروعیت داشت؟

ایام فاطمیه 3

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه ۱۴۰۰/۹/۲۷ ((ایام فاطمیه شب سوم))

روایت: امام صادق ع فرمودند: لایبالی الناصب صلی‌ام زنا

بحال دشمن ما اهل بیت فرق نمی کند نماز بخواند یا زنا کند

حضرت امام صادق فرماید ناصبی کسی است که با شما شیعیان دشمنی می‌کند بخاطر محبتی که به ما دارید و بغض دارند به شیعیان بخاطر محبتی که به اهل بیت دارید.

امیرالمؤمنین ع سه جنگ داشتند

۱ جنگ جمل ۲ جنگ صفین ۳_جنگ نهروان که هرسه جنگ با مسلمانان بود

بیان فضیلت امام علی (ع) در حدیث خاصف النعل: در سنن ترمذی آمده است که روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) مشرکان قریش را مخاطب ساخت و فرمود: «لَتَنْتَهَنَّ اَوْ لَیَبْعَثَنَّ اللهُ عَلَیْکُمْ مَنْ یَضْرِبُ رِقابَکُمْ بِالْسَّیْفِ عَلَی الدّینِ قَدِ امْتَحَنَ اللهُ قَلْبَهُ عَلَی الاِْیمانِ»؛ (یا از عقاید و کارهای خلاف خود دست بردارید یا خداوند کسی را برمی انگیزد که با شمشیر، به خاطر دفاع از اسلام، گردن شما را می زند؛ کسی که خداوند قلب او را بر ایمان آزموده و مملوّ از ایمان به خودش ساخته است).

حاضران سؤال کردند: «آن شخص کیست؟». ابوبکر پرسید: «آن شخص کیست؟». عُمر پرسید: «آن شخص کیست؟»

پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: «هُوَ خاصِفُ النَّعْلِ»؛ (او کسی است که مشغول وصله کردن کفش است). این در حالی بود که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نعلین خود را به علی (علیه السلام) داده بود تا آن را وصله کند.

روایت دیگر رسولخداص فرمود

بعضی از شما می‌جنگید برای تأویل قران انچنانکه من جنگیدم برای تنزیل قران ابوبکر گفت آن منم؟ رسولخداص فرمود نه، عمر گفت منم؟ رسولخداص فرمود نه، بعد فرمودند آن کسی که برای تأویل قران می‌جنگد دوزنده کفش من است یعنی علی ع

روایت: از کتب اهل سنت، در مسجد نشسته بودیم، ایشان به مسجد امدند پیش ما انگار روی سر ما پرنده نشسته است (متظور همه ساکت و بی حرکت بودند) و رسول الله فرمود یک نفر می‌جنگد برای تأویل قران همانطور که من جنگیدم برای تنزیل قران

و آن کسی است که کفش را در حجره وصله می‌کند در این هنگام علی آمد در حالیکه کفش رسول الله ص را وصله زده بود

از این احادیث که گفته شد مطالبی برداشت می‌شود,

مطلب اول )) یکی محدود کردن جنگهای مشروع، یعنی خدا و رسول خدا اجازه داده باشد، یعنی برای تأویل قران بجگند

و تأویل قران یعنی پیاده کردن قران در متن جامعه و یا زندگی فردی

رسول الله فرمودند من برای صورت ظاهری قران که قران را که کتاب اسمانی است پذیرا باشید جنگیدم

و تنزیل قران تازه شروع داستان است باید تازه قران تأویل بشود

در معنی تأویل مثلاً داستان حضرت یوسف ع که در رؤیا دید

إِذْ قَالَ یوسُفُ لِأَبِیهِ یا أَبَتِ إِنِّی رَأَیتُ أَحَدَ عَشَرَ کوْکبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ

و بعد از ۴۰ سال این رؤیا به تحقق پیوست یعنی تأویل شد

رسول الله شمشیر زد برای تنزیل قران و امیرالمؤمنین ع شمشیر زد برای تأویل قران که داستان برادرش عقیل آمد پول بگیرد و….

مطلب دوم)) اینکه جنگ‌های امیرالمؤمنین ع از سنخ جنگهای رسول الله بود و یک جنگ واحد بود

پس کسانیکه در رکاب امیرالمؤمنین ع شهید شدندمثل کسانی بودند که در رکاب رسول الله شهید شدند.

((بشارت بعد از جنگ جمل شخصی نزد امیرالمؤمنین ع آمد و گفت ایکاش برادرم بود ودر این خوشحالی شریک می‌شد

اقا امیرالمؤمنین فرمود ایا برادرت ما را دوست داشت گفت بله امام فرمود پس برادرت با ما بود و با ما بودندکسانی که در صلب پدران و در شکمهای مادرشان هستند ))

مطلب سوم )) که دشمن رسولخداص با دشمن امیرالمؤمنین یکیست ابوسفیان علم دار شرک بود و بخاطر نجات جانش به ظاهر اسلام آورد

طلحه و زبیر و عایشه هر کدام در روبروی علی ایستادند یعنی روبروی قران ایستاده‌اند

مطلب چهارم)) مطلب قابل برداشت از این حدیث که خود امیرالمؤمنین ع خبر داشت از این اتفاقات که رسول الله ص به او خبر داده بود

امام علی ع با ۳ گروه می‌جنگد، ناکثین، قاسطین، مارقین.

که در جنگ نهروان خوارج پیشانی انها پینه بسته بود از سجده و امیرالمؤمنین ع فرمود اگر من نبودم کسی جرات جنگیدن با انها را نداشت.

مطلب پنجم)) قتال بر تأویل قران را شبیه بر قتال تنزیل قران قرار داد.

مطلب ششم)) این جنگ‌های امیرالمؤمنین ع وعده الهی است رسول الله آمد و به اصحابش می گویدتا خط خود را پیدا کنید که بعد از من سراغ چه کسی بروید

و رسول الله فرمود اگر معاویه را بالای منبر من دیدید شکم او را پاره کنید.

رسول الله همه چیز را فرمود این امت ظالم گوش نکردند.

مطلب هفتم )) وقتی فقط جنگ‌های امیرالمؤمنین ع مشروع است یعنی بقیه فتوحات خلفا غیر مشروع بوده و هیچکدام از جانب خدا و رسول خدا نبوده

روایت، اقا امام رضا ع فرمودند کسیکه در رکاب اینها (بنی العباس) کشته شود به مرگ جاهلیت مرده است، فکر نکنید در راه اسلام کشته شده‌اند.

(پایان مطالب برداشت شده)

چرا رسول الله فرمود خاصف النعل (دوزنده کفش یعنی علی) چرا مستقیم نگفت علی ع

رمز ورازش اینست کفش برای راه رفتن است و برای سلوک است،

پیامبر تجسم ونماد اسلام است.

راه و روش با کفش است. و این اسلام چون تأویل و اصلاح آن بدست امیرالمؤمنین است.

اینکه آن لحظه می‌گفت دوزنده کفش یعنی کسی است راه و روش مر اصلاح می‌کند.

عمر و ابوبکر آنچه رسول الله آورده ازبین بردند و امیرالمؤمنین ع فقط اصلاح کننده اسلام و پیاده کننده قران است. و برای حفظ همین اسلام چه زحمتی کشیده و چه سلوکی کرد

در مورد مظلومیت امیرالمؤمنین ع می‌فرماید وقتی ریسمان به گردنش انداختند بطرف مسجد به زور می‌بردند یک نفر یهودی این صحنه را که دید اسلام آورد و گفت (أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلٰهَ إِلَّا ٱللَّٰهُ) اشهد ان محمد رسول الله )…

واز او سؤال کردند چرا الان ایمان آوردی؟ گفت من خودم شاهد بودم ایشان درب قلعه خیبر را به تنهایی جدا کرد الان که ریسمان به گردنش می‌برند و هیچ نمی‌گوید فهمیدم که بر حق است.

حق با علیست. و سلام بر اول مظلوم عالم

الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

به این نوشته امتیاز دهید
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.