۱۴۰۴-۶-۱ شهادت امام رضا ع
اثار تکوینی گناه
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، الصلاه والسلام علی سیدنا
و نبیناو طبیب قلوبناو شفیع ذنوبناالعبد المؤیدالرسول
شنبه، ۱۴۰۴/۶/۱، (شب شهادت امام رضا ع)
موضوع: اثار تکوینی گناه
شب آخر ماه محرم و ماه صفر، و به روایتی شب شهادت امام هشتم، امام رضا (علیه السلام) است.
در قرآن آیهای هست که در مورد اثرات تکوینی اعمال انسانها در عالم میفرماید:
«ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ.»
فساد در خشکی و دریا آشکار شده است؛ به دلیل آنچه که دستان انسانها کسب کردهاند، یعنی کردار مردم. به خاطر کردار مردم، فساد در خشکی و دریا ظاهر شده است.
این آیه نشان میدهد که اعمال ما انسانها در نظام این عالم اثرگذار است. فعل ما به صورت تکوینی بر این عالم تأثیر میگذارد، حتی بدون آنکه خودمان متوجه باشیم؛ ما بر این عالم اثر میگذاریم.
در این زمینه روایات بسیاری از ائمه اطهار (علیهم السلام) وارد شده است. برای مثال، در ابتدای دعای کمیل میخوانیم:
«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ الْبَلَاءَ.»
خدایا بیامرز آن گناهانی را که موجب نزول بلا میشوند. یعنی برخی گناهان، سبب نزول بلا میگردند.
«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ الدُّعَاءَ.»
خدایا بیامرز آن گناهانی را که باعث میشوند دعا حبس شود و بالا نرود. دعا باید به آسمان صعود کند تا اجابت شود و سپس در زمان مشخص نازل گردد. گاهی دعا سریعالاجابه است، یعنی همان روز برآورده میشود؛ و گاهی ده سال بعد. این به شرایط اجابت دعا بستگی دارد. اما برخی گناهان دعا را حبس میکنند و اصلاً اجازه نمیدهند که دعا برای اجابت شدن به بالا برود. سپس فرد میپرسد: «چرا دعای ما مستجاب نمیشود؟»
«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ.»
«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ.»
خدایا بیامرز آن گناهانی را که باعث تغییر نعمت میشوند. یعنی خداوند نعماتی را به انسان میدهد، اما فرد با گناه کردن، آن نعمت را دگرگون میکند؛ آن نعمت از دستش میرود و حتی ممکن است نعمت به نقمت تبدیل شود؛ چیزی که دیروز نعمت بود، امروز به مصیبت بدل میگردد.
همینطور توبه کردن، استغفار و دوری از گناه باعث میشود که برخی چیزها به نعمت تبدیل شوند؛ یعنی آنچه نقمت بوده، نعمت میگردد.
وقتی انسان الهی میشود، میبیند که بسیاری از چیزها تغییر میکنند. اعمال ما نه تنها امور شخصیمان را تحتالشعاع قرار میدهد، بلکه حتی در کل نظام هستی نیز اثر میکند.
دو روایت از امام هشتم (ع)
در امالی شیخ صدوق و امالی شیخ طوسی (حدیث ۱۱۷) آمده است:
«عن أبی الحسن الرضا (علیه السلام) قال: إِذَا کَذَبَ الْوُلَاهُ.»
[امام رضا (ع) فرمود:] «هنگامی که فرمانروایان دروغ بگویند،» چه اتفاقی میافتد؟ وقتی سلطان یا حاکم یک مملکت دروغ بگوید، چه میشود؟ امام هشتم (ع) فرمودند: «حُبِسَ الْمَطَرُ؛» باران نمیبارد. عجب! برخی میگفتند اگر حجاب رعایت نشود، باران نمیبارد؛ اما اینجا میفرماید: «هنگامی که فرمانروایان دروغ بگویند، باران نمیبارد.»
«وَ إِذَا جَارَ السُّلْطَانُ هَانَتِ الدَّوْلَهُ.»
و هنگامی که سلطان، پادشاه ستم کند، «دولت خوار میشود.» مگر امروز شاهد نیستیم که همه به مسئولین گلایه میکنند؟ چه کسی است که تا به حال به مسئولین نقدی نکرده باشد؟ وقتی سلطان ستم کند، دولت خوار میشود. یعنی حتی اگر مسئولی درست عمل کند، باز هم مورد نقد قرار میگیرد.
«وَ إِذَا حُبِسَتِ الزَّکَاهُ مَاتَتِ الْمَوَاشِی.»
و هنگامی که زکات داده نشود، «چهارپایان میمیرند.» وقتی زکات پرداخت نشود – همانطور که میدانید زکات پس از نماز، از فروع دین است. نماز ارتباط با خداست و زکات ارتباط با خلق. زکات باید به فقرا داده شود. خمس و زکات، اینها مال فقراست. نگویید که به علما میدهیم تا مصرف کنند؛ اینها مال فقراست. برخی اشتباه برداشت میکنند و گمان میکنند زکات (که کشاورزان و دامداران از مال خود میپردازند) و خمس (که آن نیز مال فقراست و به امام زمان (عج) تعلق دارد) را باید به شخص خاصی داد. خمس به دو قسمت تقسیم میشود: یک قسمت مربوط به سادات فقیر و قسمت دیگر مربوط به شیعیان فقیر است. اینها به روحانیون و ملاها ارتباط مستقیمی ندارد. البته گاهی افراد آن را به مرجع تقلید میدهند تا ایشان به عنوان نماینده آن را مصرف کند، نه اینکه مال خود مرجع تقلید باشد.
فرمودند وقتی زکات داده نشود، چهارپایان میمیرند؛ یعنی اینها اثرات تکوینی اعمال ما انسانها در این نظام هستی است. با انجام این کارها، چنین اتفاقاتی رخ میدهد. این حدیث امام رضا (ع) است و جنبه سیاسی ندارد.
در زمان امام هشتم (ع) باران نمیبارید. این حدیث را امام رضا (ع) در آنجا گفتهاند. منظور این بود که مأمون به شما دروغ میگوید؛ باران به دلیل دروغهای مأمون حبس شده است. «هنگامی که فرمانروایان دروغ میگویند، باران نمیبارد.» «اِذَا جَارَ السُّلْطَانُ»، وقتی سلطان ستم و جور میکند، چه میشود؟ «هَانَتِ الدَّوْلَهُ.» دولت خوار میگردد. سپس در مورد زکات فرمودند که بخشی از آن مربوط به خود شماست؛ اگر زکات نپردازید، چهارپایانتان میمیرند. یعنی به فکر فقرا باشید تا خداوند نیز به شما رحم کند.
اینها همه اثرات تکوینی اعمال ما در عالم است.
حدیث دیگری از امام هشتم (علیه السلام)، باز هم در امالی شیخ طوسی، حدیث شماره ۴۰۲، از عباس بن علی شامی نقل شده است که گفت: از امام رضا (علیه السلام) شنیدم که میفرمودند:
«کُلَّمَا أَحْدَثَ الْعِبَادُ مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعْمَلُونَ؛» [معمولاً در این حدیث «یعملون» آمده است، نه «یعلمون»] هرگاه بندگان گناهان جدیدی مرتکب شوند که قبلاً انجام نمیدادند، چه اتفاقی میافتد؟ «أَحْدَثَ لَهُمْ مِنَ الْبَلَاءِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعْرِفُونَ؛» بلاهایی جدید برای آنها پدید میآید که پیش از آن نمیشناختند. بلاهای جدیدی میآید، مثلاً بیماریهایی مانند ایدز که قبلاً شناختهشده نبودند. یعنی وقتی انسانها گناهان جدیدی مرتکب میشوند، بیماریهای جدیدی خلق میشود و بلاهای جدیدی بر سرشان میآید؛ چیزهایی که قبلاً وجود نداشتهاند. مگر کرونا را میشناختند؟ کرونا در عالم سابقه نداشت. در آن زمان، هر کشوری تقصیر را به گردن دیگری میانداخت؛ چین به آمریکا، آمریکا به چین، در حالی که همه کشورها مبتلا بودند و هیچ کشوری نبود که گرفتار آن نباشد. همه یکدیگر را متهم میکردند.
یعنی اعمال ما در این عالم اثرگذار است.
یک بار خدمت حضرت آقا و حضرت علامه مشرف بودیم، آقا فرمودند: «آن کس که زنا یا لواط میکند، نمیداند چه اشتباه بزرگی در این عالم مرتکب میشود. زیرا این عالم تماماً بر اساس نظم و حساب است و این اعمال خلاف مسیر جریان نظم عالم هستند.»
همانگونه که اعمال گناه موجب تغییر نعمتها میشوند، کارهای نیک و خیر نیز باعث نزول نعمتها و فراوانی آنها میگردند.
مثلاً چه چیزی؟ یک مسئلهای که اکنون در اینجا فهمیدیم این است که گناهان موجب فساد در عالم میشوند. اصلاً، چه فرد بفهمد و چه نفهمد، گناهش در این عالم اثر میکند. وقتی گناه زیاد شود و انسانهای زیادی مرتکب آن شوند، اثرش بسیار قویتر خواهد شد. مثلاً، روایت داریم که در جامعهای اگر زنا فاش و علنی شود (البته مخفی بودن آن حکمش متفاوت است)، زلزلهها زیاد میشود؛ «لَکَثُرَتِ الزَّلَازِلُ.» یا فرمودهاند جوانمرگی در آن جامعه زیاد میشود؛ جوانها میمیرند.
همانگونه که گناهان چنین فسادی را در عالم ایجاد میکنند، برعکس آن، ««استغفار پادزهر این آفت است.» امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «تعجب میکنم از کسی که در زندگیاش مشکلی پیش آمده و ناامید شده است، در حالی که استغفار را بلد است.» [یعنی، میتوانی بگویی:] «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ.» تعجب میکنم چگونه ناامید شدهای؟ آیا میگویی گرهای باز نمیشود؟ استغفار کن تا ببینی گرهها گشوده میشوند. البته استغفاری که همراه با معرفت باشد؛ بدانی که به پدر و مادرم بدی کردهام، «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ.» ووو……
یک نفر نزد امیرالمؤمنین (ع) آمد و گفت: «فرزند ندارم و فرزند میخواهم.» حضرت فرمودند: «ذکر استغفار را بگو.» زیرا ذکر استغفار آیه قرآن است و کلام حضرت نوح (ع) که فرمود: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ.» تا آنجا که میفرماید: «یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِینَ.» استغفار کنید و توبه نمایید تا خداوند شما را با اموال و فرزندان یاری کند. پس ذکر استغفار باعث فرزنددار شدن میشود. این را روی برخی از کسانی که صاحب فرزند نمیشدند، امتحان کردهایم؛ آنها ذکر استغفار را گرفتند. البته باید مداومت داشته باشد؛ حداقل چهل روز انسان استغفار را ادامه دهد تا هر گره بسته و هر گره کوری را باز کند.
در دستورالعملهای امام صادق (ع) و همچنین روایتی از رسول خدا (ص) آمده است که میفرمایند: «پس از نماز عصر، قبل از اینکه زانوی تو از قبله منحرف شود – یعنی قبل از اینکه برخیزی و با کسی سخن بگویی، همین که نمازت تمام شد – هفتاد مرتبه استغفار کن تا خداوند گناهان هفتاد سالهات را ببخشد.» سپس شخصی پرسید: «ما کجا و هفتاد سال گناه کجا؟ ما اینقدر گناهکار نیستیم.» [حضرت] فرمودند: «اگر خودت گناه نداشته باشی، گناهان پدر و مادرت بخشیده میشود. اگر پدر و مادرت گناه نداشته باشند، گناهان خواهر و برادرانت بخشیده میشود. و اگر آنها هم گناه نداشته باشند، گناهان همسایگانت بخشیده میشود.» یعنی این عمل آنقدر اثرگذار است که نه تنها بر خودت، بلکه بر دیگران نیز تأثیر میگذارد. وقتی گناهان بخشیده شوند، اثراتشان چه میشود؟ [حاضران بگویند:] از بین میرود. آن گناه بود که در این عالم اثر میکرد. گرفتاریهایی که در عالم یا در خود ما وجود داشت، بر اثر گناه بود. استغفار اینها را پاک میکند و اثرات گناه را از بین میبرد. لذا بسیاری از گرفتاریها برطرف میشود.
ذکر استغفار بسیار شگفتانگیز است. اما استغفاری که میکنی، نباید اینگونه باشد که میگویند: «صبح بر کف، توبه بر لب، دل پر از شوق گناه. معصیت را خنده میآید ز استغفار ما.» باید توبه کنی و استغفار نمایی. حتی اگر گرفتاری مالی داری، قرض یا بدهی داری، آیا استغفار را بلد هستی؟ بله. چون فرمود: «یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِینَ.» خداوند شما را با اموال و فرزندان یاری میکند. این [استغفار] به تو اموال میدهد. ذکر استغفار ثروت میآورد و مالت زیاد میشود.
در روایت امام صادق (ع) آمده است، خداوند هیچ نعمتی را از قومی بازنگرداند، مگر اینکه آنها ناسپاسی کرده باشند و شکر به جا نیاورده باشند. اگر بابت نعمتی شکر و حمد کنی، آن نعمت از دستت نمیرود؛ بلکه شکرگزاری، نعمتها را به سوی انسان جلب میکند.
حدیث از امام صادق (ع) هست که باز هم به همین مطلب اثرات تکوینی اعمال ما بازمیگردد. حدیث شماره ۴۰۴ از همین کتاب امالی شیخ طوسی، از امام صادق (ع) است. تا اینجا از امام رضا (ع) خواندیم، این حدیث را نیز بخوانیم:
«عَنْ رِفَاعَهَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَقُولُ أَرْبَعٌ فِی التَّوْرَاهِ وَ إِلَى جَنْبِهِنَّ أَرْبَعٌ.»
[رفاعه میگوید:] شنیدم که امام صادق (ع) میفرمودند: «چهار کلام در تورات هست و در کنار آنها چهار کلام دیگر.»
اولی این است: «مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْیَا حَزِیناً فَقَدْ أَصْبَحَ عَلَى رَبِّهِ سَاخِطاً.»
کسی که صبح را در حالی آغاز کند که به خاطر دنیا محزون باشد (مثلاً بگوید چرا پول ندارم؟ چرا ماشین ندارم؟ چرا وضعم اینگونه است؟)، این شخص نسبت به پروردگار خود خشمگین است. کسی که به وضع دنیای خود غضب کرده و ناراحت است، در واقع از دست خدای خود ناراحت است. [البته] این مطلب شرح و توضیح دارد، اما من اکنون وقت ندارم که توضیح دهم چرا کسی که به خاطر وضع دنیایی خود ناراحت است، از دست خدای خود ناراحت است.
«وَ مَنْ أَصْبَحَ یَشْکُو مُصِیبَهً نَزَلَتْ بِهِ فَإِنَّمَا یَشْکُو رَبَّهُ.»
و کسی که صبح را در حالی آغاز کند که از مصیبتی که به او نازل شده شکایت میکند، در واقع از پروردگار خود شکایت میکند.
«وَ مَنْ أَتَى غَنِیّاً فَتَزَعْزَعَ لَهُ وَ یُصِیبُ مِنْ دُنْیَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِینِهِ.»
و کسی که به پیشگاه انسان ثروتمندی برود و در برابر او تواضع کند، خود را کوچک نماید تا چیزی از دنیای او به دست آورد، دو سوم دینش را از دست میدهد. یعنی اگر کسی نزد فرد ثروتمندی برود و برای به دست آوردن قسمتی از مال او، خود را کوچک کند، دو سوم دینش از بین میرود. بدان که خدا باید به تو بدهد؛ این شخص کیست؟ چرا خود را در مقابل او کوچک کنی؟ تا خدا نخواهد، او نمیتواند کاری انجام دهد، حتی اگر بخواهد. پس در مقابل هیچ ثروتمندی تواضع نکن، فقط برای خدا تواضع کن.
«وَ مَنْ دَخَلَ النَّارَ مِمَّنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَإِنَّمَا هُوَ مِمَّنْ کَانَ یَتَّخِذُ آیَاتِ اللَّهِ هُزُواً.»
و کسی که در حالی که قاری قرآن است، وارد آتش شود، پس او کسی است که آیات خدا را به تمسخر گرفته است. وگرنه قاری قرآن نباید جهنمی شود. اگر کسی کتاب خدا را بخواند و به جهنم برود، به این معناست که آیات خدا را به تمسخر گرفته بوده است؛ حال با صدای عبدالباسط یا هر کس دیگری بخواند. قرآن برای اینها نازل نشده است؛ قرآن نازل شده تا ما به آن عمل کنیم.
«وَ الْأَرْبَعُ الَّتِی إِلَى جَنْبِهِنَّ.»
و آن چهار کلمهای که در کنار اینها نوشته شدهاند:
یک: «کَمَا تَدِینُ تُدَانُ.»
هر گونه که رفتار کنی، با تو همانگونه رفتار میشود. یعنی نظام عالم نیز با تو به همان شیوه برخورد میکند. به قول حافظ: «سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوش.» آنهایی که سختکوشند، دنیا هم برایشان سخت میگذرد؛ و آنهایی که آسانگیرند، دنیا هم برایشان آسان میگیرد. آن کس که دروغ میگوید، دروغ میشنود؛ آن کس که دزدی میکند، از او دزدی میشود؛ آن کس که دنبال ناموس مردم باشد، دنبال ناموسش میافتند. اصولاً نظام عالم، نظام عدل است؛ هرگونه باشی، همانگونه با تو رفتار میشود.
«وَ مَنْ مَلَکَ اسْتَأْثَرَ.»
هر کس چیزی را به تنهایی به دست آورد، آن را برای خود اختصاص میدهد و انحصار میکند. [این کلام اشاره دارد به اینکه] کسی که مالک چیزی شود، آن را پنهان میکند (استئثار) و برای خود نگه میدارد. یعنی کسی که چیزی را به دست بیاورد، محکم به آن میچسبد و دیگر به کسی نمیدهد. لذا بسیاری از کسانی که به حکومت رسیدهاند، تا پای جانشان به آن چسبیدند، حتی با اینکه میدانستند اگر حکومت را رها کنند، زنده میمانند؛ اما آن را رها نکردند و تا لحظه مرگ به آن چسبیدند.
«وَ مَنْ لَمْ یَسْتَشِرْ نَدِمَ.»
کسی که مشورت نکند، پشیمان میشود. همیشه دو عقل بهتر از یک عقل است. مشورت به معنای در هم آمیختن تجربهها و شنیدههای مختلف است. کسی که مشورت نکند پشیمان میشود، زیرا هر کسی تجربه و دانشی دارد.
«وَ الْفَقْرُ هُوَ الْمَوْتُ الْأَکْبَرُ.»
و فقر و نداری بزرگترین مرگ است. گاهی انسان خود به صورت زاهدانه زندگی میکند و گاهی واقعاً فقیر است. این همه تأکید بر رسیدگی به فقرا به این دلیل است که فقر خود مرگ است. در روایات آمده است که از هر دری که فقر وارد شود، از در دیگر ایمان خارج میگردد؛ زیرا انسان باید شرایط حداقلی از زندگی و حیات را داشته باشد تا بتواند به ایمان و معنویات خود بپردازد.
الحمدلله علی الولایه