بسم الله الرحمن الرحیم
عصمت و امامت
مولانا شیخ نجم الدین طبری آملی در پندنامه فرزند که ابتدایش اینگونه آغاز میشود
اول نامه نام یزدانا
به تبرک شده است عنوانا
تا بدانجا که در امر عصمت وامامت فرماید
صلوات و سلام حق هردم
به نبی و به آل ایشانا
سر یس و رمز طاهایش
شد اشارت بدان عزیزانا
سمت عصمت و امامت را
حق بدیشان بکرد احسانا
رتبت و منصب امامت را
ننهی بر عبید اوثانا
در شرح ابیات فوق گوییم
صحبت از منسب عصمت و امامت است و به اختصار باید دانست که عصمت مصونیت از گناه بلکه هرگونه خطا و اشتباه است که طبیعت و فطرت انسان از آن تنفر داشته باشد
و همچنین عصمت تنزه و پاکی از هر نقص و عیب است! که صاحب عصمت را نشاید که ناقص در علم و عمل و کردار و گفتار باشد
بلکه جهل و شک هم در حریم عصمت بار ندارد و سهو و غفلت با ولی معصوم کار ندارد
لذا صاحب عصمت را نرسد که در پاسخ سوالی جواب، نمی دانم، بدهد و یا به ظن و گمان رایی صادر نماید
عصمت تنها گناه نکردن و ظلم ننمودن نیست چرا که بسیار افراد ناتوان هستند که گناه نمیکنند و برکسی ظلم روا نمی دارند
خلاصه عصمت پاکی از هرگونه عیب و نقص، و طهارت از هر رجس و پلیدیست در عین اتصال به ملکوت عالم و فنای در ذات اقدس ربوبی و مظهریت تامه اسماء الهی
و این مقام و منزلت را در ظاهر امر علامت و نشانی نیست تا بتوان به آن علم حاصل نمود و صاحب عصمت را شناخت
بلکه مقام عصمت و امامت بمانند ستاره ایست که از دسترس منجمان بدور است و حقیقتش از مردمان مستور است
و راه شناخت آن فقط از طریق نص صاحب وحی یعنی رسول خدا ص میسور است که از جانب حق تعالی بر معرفی آن ذوات مقدس مامور است
و آیت (یاایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک ) در واقعه غدیر خم متن این دستور است
رسول خاتم ص از جانب خدای عالم امامت و عصمت امیر جهانیان علی ع را به عالم و آدم ابلاغ فرمود و از شاهدان در ابلاغ این امر بر غایبان پیمان گرفت و راه هرگونه اما و اگری را بر دیگران مسدود نمود
معرف شخص معصوم باید خود، معصوم باشد و در غیر اینصورت رای و نظر او خود محل تامل و نظر است بلکه خود از مقام عصمت بی خبر است
نکته ای عرشی “در واقعه غدیر نفوسی قدسی شاهد و حاضر بودند و بر این ابلاغ نبوی ناظر بودند که هنوز در صلب پدران و رحم مادرانشان بسر می بردند و خطاب رسولخدا ص که شاهدان به غایبان برسانند متوجه همین ذوات نورانی بود که شاهدان این مشهد عظیم و مشهود کریم باید که در طول تاریخ حامیان ولایت و ناشران منشور امامت باشند و قبسی از این نار الهیه را به غایبان از این نور تجلی برسانند (…..إِذْ رَأَىٰ نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ…)
و حمد از آن خدائیست که لطیفه روحانیت مارا در آن مشهد تجلی اقامه بنمود و اجازت شهود فرمود تا مبلغ مناقب و فضایل صاحبان عصمت و امامت باشیم
الحمدلله اولا واخرا وظاهرا وباطنا
سایت ادبستان معرفت-استاد محمد مهدی معماریان ساوجی.