بسم الله الرحمن الرحیم
شهر فاطیما
آئینه پاکی که در او نور خداست
پیداست که دختر محمد زهراست
تنها نه که سرور زنان درشرق است
بانوی جهان غرب هم فاطیماست
این رباعی را بجهت معرفی شهر فاطیما در کشور پرتغال سرودم
شهر فاطیما داستان عجیبی دارد
خلاصه داستان اینکه سه کودک روستایی در حالت مکاشفه ای بانویی را که تسبیح در دست داشته زیارت میکنند که سراسر نور بوده وبه آنان میگوید من فاطیما دختر پیامبر خدا هستم
واین داستان چند بار اتفاق می افتد وهر بار کودکان آن بانو را در مکانی مشخص زیارت میکنند واین امر باعث میشود که افراد زیادی در سیزدهم ماه همراه کودکان به آن مکان بروند
مردم عادی آن بانو را نمی بینند اما گویی نورانی در آسمان به چرخش می آید که همه مردم آن را می بینند
وآن بانوهم اخباری از آینده به کودکان می گوید که همگی تحقق می یابد
در آن مکان بنایی برپا میشود که تا هم اکنون زیارتگاه است ومعجزات زیادی در آن اتفاق افتاده
لکن کلیسا آن بانو را حضرت مریم ع معرفی میکند درحالیکه به دستور خود کلیسا سه بار آن بنایی که در آن مکان ساخته شده بوده تخریب میشود ودر آخر هم کلیسایی در آن جا بنا میکنند
نکته مهم اینکه بانوی تسبیح یا بانو فاطیما پیامی را توسط کودکان به پاپ میدهد که برای مردم قرائت نماید ولی هیچگاه آن پیام برای مردم قرائت نگردید وظاهرا بصورت مهر وموم درخزانه کلیسا باقیست
خلاصه تا هم اکنون آن مکان زیارتگاهیست که معجزات زیادی در آن اتفاق افتاده است
تسبیحات خانم فاطمه زهرا س که پیامبر خدا ص به ایشان تعلیم نمودند عبارت است از
۳۴ الله اکبر
۳۳الحمدلله
۳۳سبحان الله
یافاطمه هرکس که تو را دوست ندارد
روح بشری در رگ ودر پوست ندارد
سایت ادبستان معرفت-استاد محمد مهدی معماریان ساوجی.