بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت علامه حسن زاده آملی در کتابهای خود عنوان نموده اند که (لا اله الا الله معجونی است مرکب از نفی واثبات )
و این سخن را ظاهریست و باطنی اما ظاهر آن اینکه لا اله نفی است که ماسوای الهی را نفی میکند و برای هیچ شئ استقلال باقی نمیگذارد
و الا الله اثبات است که تمامی کمالات را منحصر در ذات الهی میکند
اما باطن این جمله اینست که: لااله الاالله مرکب است و مرکب درمقابل بسیط است پس این کلمه طیبه در توحید صرافت محضه را ندارد بقول عارفی
رسد بمرتبه ای خواجه پایه توحید
که عین شرک بود لا اله الا الله
و مراد اینست که در نظر قائل این سخن هنوز غیری هست که باید آنرا نفی کرد و حقی که آنرا اثبات نمود در حالیکه در شهود صرف توحید غیری نمیگنجد تا بخواهی آنرا نفی یا اثبات کنی
لاجرم در توحید بسیط و صرف، ترکیب نفی و اثبات منتفی است و کلمه طیبه الله مقدم بر لا اله الا الله ذکرمیشود لذا میگویی الله لا اله الا هو ،تا جلالت و قهر الله مرکب بودن لا اله الا الله را بزداید
و البته در شهودی خالص تر هو مقدم بر الله ذکر میگردد بدین صورت که ،هو الله الذی لا اله الا هو ،که ابتدا و اختتام آن به نام هوست بلکه خود همه اوست و توهّم دوئیت بکلی منتفی است
وعارف در این شهود بر قله اعلای توحید مستقر است،
رزقنا الله بمحمد و آله
و صد البته این از اسراریست که باید آنرا از اهل و نااهل پوشیده داشت چراکه سرّ مستسر است
سایت ادبستان معرفت-استاد محمد مهدی معماریان ساوجی.