ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

دود و غبار

بسم الله الرحمن الرحیم

دودی به هوا میرفت و گرد و غباری به زمین می نشست
در راه به هم رسیدند و احوال هم پرسیدند
غبار گفت:من عازم زمینم و رو به پائینم واینست مرام و دینم
دود گفت :من چون دودم عاشق صعودم وشائق عروجم

پس هر کدام از قصد ومرام خویش گفتندو درر معانی از کار وبار خویش سفتند

عارفی به احوال واقوال آنان مینگریست
پس گفت شما دو تن نسبت به خویش کورید و از حقیقت دورید و چون نادانید هیچ یک ندانید که آنکه بالا میرود نه به اختیار خویش است و آنکه به پائین می آید نه به جهد خود
که دود را طبیعت به سوی بالاست و غبار را زمین ماوی ست
و محجوبان را گمان آنست که خود رونده راه اند و از خویش آگاهند
اگر چنین ست که شما انگارید و اگر میتوانید خلاف راه خویش روید و راه دیگری سپرید آنگاه خواهید دید که
کل میسر لما خلق له

سایت ادبستان معرفت-استاد محمد مهدی معماریان ساوجی.

۵/۵ - (۱ امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.