بسم الله الرحمن الرحیم
تئوری و نظریه حاکمیت و حکومت در اسلام
در این زمینه در عالم اسلام اعم از شیعه و سنی چند نظریه کلی وجود دارد
نظریه اول که اکثرا علمای اهل سنت بدان قائلند میگوید
حق حاکمیت بعد از نبی اکرم اسلام متعلق به کسیست که به هر نحوی حکومت را بدست آورد
خواه از طریق شورا و رای گیری باشد مثل ابوبکر که در سقیفه برخی صحابه به خلافت او رای دادند
خواه به زور شمشیر حکومت را بدست گیرد مثل معاویه که به حکومت رسید
خلاصه حاکم به هر نحوی که بحکومت برسد اطاعت او واجب است و سرپیچی از حکم او معصیت است حتی اگر خلاف حکم خدا و رسول حکم نماید
نظریه و تئوری دوم که قلیلی از علمای سنت قائل بدان هستند (مثل علی عبدالرزاق از علمای الازهر در کتاب الاسلام و اصول الحکم)
در این تئوری هیچگونه حکومتی در اسلام تعریف نشده یعنی اساسا اسلام چیزی بنام حکومت و حاکمیت ندارد حتی حکومت خود نبی اکرم ص نیز مربوط به اسلام نبوده بلکه مردم زمان پیامبراکرم با اطاعت از او خود حاکمیت پیامبراکرم ص را بوجود آوردند! و گرنه در اسلام چیزی بنام حاکمیت و حکومت وجود ندارد وگرنه میبایست در قرآن و روایات نبوی شرط و شروط آن تبیین میشد
(البته این نظریه طرفداران زیادی در بین اهل سنت نیز ندارد)
تئوری سوم که نظریه اکثر علمای مکتب اهلبیت ع است میگوید
حکومت و حاکمیت مختص به نبی اکرم ص و اوصیای آن حضرت است که همان امامان اثنی عشر باشند و حکومتی غیر از حکومت آنان از نظر اسلام مشروعیت ندارد (بهمین دلیل شیعیان از تمامی خلفا بیزاری جسته و از آنان اعلام برائت میکنند زیرا آنان را غاصب این منصب میدانند)
البته تئوری چهارمی هم هست که متعلق به فقهای متاخر امامیه است که قائل به ولایت فقیه بوده و برای فقیه حق حاکمیت قائل است و این نظریه توسط امام خمینی ابداع شده گرچه مخالفینی هم دربین علما داشت ولکن به منصه ظهور رسید
سایت ادبستان معرفت-استاد محمد مهدی معماریان ساوجی.