ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۳-۶-۲۹ شرح اصول کافی

شأن انا انزلناه فی لیله القدر وتفسیر آن

بسم الله الرحمن الرحیم

🌹 «الحمدالله رب العالمین الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا و طبیب قلوبنا و شفیع ذنوبنا العبد المؤید الرسول المسدد المحمود الاحمد ابوالقاسم المصطفی محمد»

پنجشنبه۱۴۰۳/۶/۲۹، اصول کافی، جلد اول، کتاب حجت

🧿موضوع: باب در شأن انا انزلناه فی لیله القدر وتفسیر آن

🖊 نکته در بحث حجت و ربط آن با انا انزلناه…

🖊  قرآن می‌فرماید:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ ﴿۱﴾

وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ ﴿۲﴾

یْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿۳﴾

تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿۴﴾

سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿۵﴾

🖊 شب قدری که قرآن در آن نازل شده و ملائکه و روح در آن نازل می‌شوند.

🖊 سوال: این لیله القدر فقط در زمان پیامبر بوده است یا بعد از پیامبر هم هست!!!

شیعیان قائل هستند که بعد از پیامبر هم هست، خیلی از اهل سنت هم قائل هستند که هست.

تنزل،  (فعل مضارع است نازل می‌شوند ملائک و روح یعنی ادامه دارد)

🖊 حالا که نازل می‌شود بر چه کسی نازل می‌شود؟؟؟

🖊 ظرف نزول فرشتگان در لیله القدر کجاست!! چون زمین که نیست، فرشته که در روی زمین نازل نمی‌شود.

🖊 فرشته و روح باید بر قلب انسان نازل بشود.

🖊 نزول فرشته در عالم ماده معنا ندارد!!!

🖊باید برقلب کسی نازل شود همانطور که در زمان پیامبر بر قلب پیامبر نازل می‌شد.

بعد از پیامبر بر چه کسی نازل می‌شود!!!

🖊من کل امر است! یعنی از همه امور نازل می‌کند.

🖊اینجاست بحث حجت خدا پیش می‌آید، که محل نزول فرشتگان است لذا اینجا بابی باز شده در باب انا انزلنا فی لیله القدر.

❎️ اما برای ورود به این باب مخصوصاً حدیث اول یک نکته است که این حدیث از چه کسی روایت شده؟ محمد بن ابی عبدالله و محمد بن حسن یعنی دوتا  و سهل بن زیاد و محمد بن یحیی باز هم دوتاست و احمد بن محمد جمیعاً همه و حسن بن عباس حریش کتاب داشته در تفسیر سوره انا انزلنا و از امام جواد روایت کرده و این آقای عباس بن حریش امام جواد را درک کرده و خودش مستقیم از ایشان روایت می‌کند اما علمای ما این آقای عباس را موثق نمی‌دانند و گفتند که او آدم قابل اعتمادی در نقل حدیث نیست و ضعیف است.

حالا در حدیث استدلالاتی آمده است که درست است و با سوره انا انزلنا حقانیت اهل بیت را استدلالا اثبات می‌کند اما داستانی تعریف می‌کند که در آن داستان اشکالاتی است که به خاطر این بعضی‌ها گفته‌اند این حدیث موضوعی و مجعول است.

🖊در کل این حدیث سندش ضعیف است و توضیحاتی داده شده که صوتی آن در سایت ادبستان معرفت آمده است.

⬅️روایت (۱)

ترجمه:

امام جواد علیه السلام فرماید: امام صادق علیه السلام فرمود: در آن میان که پدرم طواف کعبه می‏نمود، مردی نقاب زده ناگهانی پیدا شد و هفت شوط او را قطع کرد و او را بخانه کنار صفا آورد و دنبال من هم فرستاد تا سه نفر شدیم، آن مرد بمن گفت خوش آمدی پسر پیغمبر! سپس دستان را بر سرم نهاد و گفت: خیر و برکت خدا بر تو باد ای امین خدا پس از پدرانش! (سپس متوجه پدرم شد و گفت) ای ابا جعفر! اگر می‏خواهی تو به من خبر ده و اگر می‏خواهی من به تو خبر دهم، می‏خواهی از من بپرس یا من از تو بپرسم، می‏خواهی تو مرا تصدیق کن یا من تو را تصدیق کنم، پدرم فرمود: همه اینها را می‏خواهم (و با هیچیک مخالف نیستم) آنمرد گفت: پس مبادا که در جواب سؤال من زبانت چیزی گوید که در دلت چیز دیگر باشد، فرمود: این کار را کسی می‏کند که در دلش دو علم مختلف باشد و خدای عزوجل از علمی که در آن اختلاف باشد امتناع دارد (پس علم ما هم که از علم خدا سرچشمه می‏گیرد اختلاف ندارد).

آنمرد گفت: سؤال من همین بود که شما یک سرش را گفتی، بمن خبر دهید: این علمیکه در آن اختلاف نیست، چه کسی آن را می‏داند، پدرم فرمود: اما تمام این علم نزد خدای جل ذکره می‏باشد و اما آنچه برای بندگان لازمست، نزد اوصیاء است، آنمرد نقابش را باز کرد و راست نشست و چهره‏اش شکفته شد و گفت: من همین را می‏خواستم و برای همین آمدم. داود بین زمین و آسمان، عذاب می‌کنند و ارواح زندگان مانند ایشانرا (که در زمین هستند) به آنها ملحق می‏نمایند.

آنمرد شمشیری بر آورد و گفت: هان ای شمشیر از همان شمشیرها است، پدرم فرمود: آری بحق خدائیکه محمد را بر بشر برگزید، آنمرد نقابش را کنار زد و گفت: من الیاسم، اینکه از وضع شما پرسیدم بخاطر بی‏اطلاعیم نبود، بلکه می‌خواستم این حدیث، موجب قوت اصحاب شما باشد و بشما خبر خواهم داد آیه‏ئی را که خود می‌دانید و اصحاب شما اگر به آن آیه احتجاج کنند، پیروز شوند. پدرم فرمود: اگر می‌خواهی من آن آیه را بتو بگویم؟ گفت: می‌خواهم، فرمود: شیعیان ما اگر بمخالفین ما (اهل سنت) بگویند: خدای عزوجل پیغمبرش می‏فرماید،: ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم تا آخر سوره (که معنی آیات اینست: تو چه دانی که شب

 

قدر چیست؟ شب قدر از هزار ماه بهتر است، در شب قدر فرشتگان و جبرئیل باجازه پروردگار خود، برای هر مطلبی نازل شوند و تا دمیدن صبح آنچه نازل می‌شود سلام است (برای هر مطلب سلامتی نا سپیده دم نازل شوند). آیا رسولخدا صلی الله علیه و آله چیزی می‌دانست که در آنشب نداند و در غیر آنشب هم جبرئیل علیه السلام برای او نیاورد؟ (یعنی آیا پیغمبر علمی از غیر طریق وحی هم داشت؟) مخالفین خواهند گفت: نه، به آنها بگو: آیا آنچه را پیغمبر می‌دانست، جایگزینی برای اظهارش داشت؟ (یعنی چاره جوئی داشت که دعوتش را تبلیغ نکند؟) خواهند گفت: نه، به آنها بگو: آیا در آنچه پیغمبر صلی الله علیه و آله از علم خدای عز ذکره‏اظهار می‌کند (و بمردم می‌گوید،) اختلافی هست؟ اگر گویند: نه، بایشان بگو: پس کسیکه بر مسند حکم خدا نشسته و در حکمش اختلاف می‌باشد (مانند اجتهادات متناقص اهل سنت) آیا مخالفت پیغمبر صلی الله علیه و آله کرده است؟ خواهند گفت: آری، و اگر بگویند: نه، سخن اول خود را باطل کرده‏اند (که گفتند: علم پیغمبر تنها از طریق وحی و مأخوذ از علم بی‏اختلاف خداست).

سپس به آنها این آیه را تذکر بده (۷ سوره ۳) (((تأویل قرآن را جز خدا و راسخین در علم نمی‏دانند))) اگر بگویند: او کیست؟ بگو: پیغمبر صلی الله علیه و آله دارای این علم بود، ولی آیا پیغمبر علم خود را تبلیغ کرد یا نه؟ اگر بگویند: تبلیغ کرد، بگو: آیا پیغمبر صلی الله علیه و آله که وفات کرد، جانشین پس از او، آن علم بی‏اختلاف را می‌دانست؟ اگر بگویند: نه، بگو: جانشین پیغمبر صلی الله علیه و آله (مثل خود پیغمبر از جانب خدا) مؤید است و نیز پیغمبر جانشین خود نکند، جز کسی را که بحکم او حکم کند و در همه چیز مانند او باشد، جز منصب نبوت و اگر پیغمبر صلی الله علیه و آله (مثل خود پیغمبر از جانب خدا) مؤید است و نیز پیغمبر جانشین خود نکند، جز کسی را که بحکم او حکم کند و در همه چیز مانند او باشد، جز منصب نبوت و اگر پیغمبر صلی الله علیه و آله کسی را جانشین علم خود معین نکند، کسانی را که در پشت پدرانند و پس از او بدنیا می‏آیند ضایع کرده (و بدون رهبر دینی گذاشته) است. (پس از تمهید این مقدمات، چنین نتیجه می‏گیریم که جانشین پیغمبر باید مثل خود او عالم بتأویل قرآن و مصون از خطا و اشتباه بوده، اختلاف در حکم و فتوی نداشته باشد و مؤید از طرف خدا باشد. اگر به تو بگویند: علم پیغمبر تنها از قرآن بود (و از راه دیگری در شب قدر برایش علمی پیدا نمی‏شد) تو به آنها بگو: (همان قرآن در سوره ۴۴ فرماید) (((حم قسم باین کتاب روشن که ما آنرا در شبی مبارک نازل کرده‏ایم، ما بیم دهنده‏ایم (سپس می‏فرماید: در آنشب هر امر محکم و درستی فیصل داده شود، فرمانیست از جانب ما، همانا ما فرستنده رسولانیم))) این آیه دلالت دارد که علم پیغمبر و جانشینانش در شب‌های قدر زیاد می‏شود، زیرا فیصل دادن هر امر محکم به آنها ابلاغ می‏شود) اگر بتو بگویند: خدای عزوجل این امر را جز بسوی پیغمبر نفرستد، تو بگو: آیا این امر محکم که فیصل داده می‏شود و بتوسط فرشتگان و جبرئیل فرود می‏آیید آنها از آسمانی به آسمانی نزول کنند یا از آسمان به زمین؟ اگر گویند: تنها از آسمانی به آسمانی نزول کنند، (درست نیست) زیرا در آسمان کسی نیست که از اطاعت بمعصیت گراید (و فیصل دادن در مورد گناه و طغیان و اختلافست) و اگر بگویند: از آسمان بزمین آیند و اهل زمین بفیصل دادن احتیاج زیادی دارند، تو بگو: پس ایشان چاره‏ئی جز این دارند که سید و بزرگ‌تری داشته باشند و نزدش محاکمه کنند؟

اگر گویند: خلیفه وقت حاکم ایشانست، تو بگو (۲۵۶ بقره) (((خدا سرپرست کسانی است که که ایمان آوردند، ایشان را از تاریکی‌ها بسوی نور برد تا آنجا که فرماید -: در دوزخ جاودانند))) بجانم قسم که در زمین و آسمان، سرپرستی از طرف خدای عز ذکره نیست، جز اینکه مؤید است و کسیکه تأیید شود خطا نکند و در روی زمین دشمنی برای خدا نباشد، جز اینکه بی‏یاور باشد و هر که بی‏یاور باشد، بحق نرسد همچنانکه لازمست از آسمان برای مردم زمین فرمان و قانون نازل شود، لازمست حاکمی هم باشد. اگر گویند: آن حاکم را نمی‏شناسم، به آنها بگو. هر چه خواهید بگویید، خدای عزوجل نخواسته است که بندگان را بعد از محمد صلی الله علیه و آله بدون حجت گذارد.

امام صادق علیه السلام فرماید: الیاس ایستاد و گفت: ای پسر پیغمبر در اینجا موضوعی است مشکل، بمن بفرمائید: اگر آنها گویند حجت خدا تنها قرآنست، (چه باید گفت؟) فرمود: آنگاه من به آنها می‏گویم: قرآن زبان ندارد که امر و نهی کند ولی قرآن اهلی دارد که آنها امر و نهی می‏کنند (و جزئیات و مصادیق کلی قرآن را تفسیر و تعیین می‏کنند) و نیز می‏گویم: گاهی برای بعضی از اهل زمین، بلا و فتنه‏ئی پیش آمد کند که در سنت پیغمبر و حکم مورد اجماع امت وجود نداشته باشد و در قرآن هم نباشد، برای علم خدا روا نیست که چنین فتنه‏ئی در زمین پیدا شود و در محکمه عدالت او کسیکه آن فتنه را رد کند و

 

بگرفتاران فرج بخشد، وجود نداشته باشد.

الیاس گفت: در اینجا شما پیروز می‏شوید ای پسر پیغمبر! گواهی دهم که هر بلا و معصیتی که در زمین به مخلوق رسد، یا نسبت به جان ایشان در موضوع دین یا غیر دین، پیش آمد کند، خدای عز ذکره می‏داند و قرآن را راهنمای آنها قرار داده است، سپس گفت: ای پسر پیغمبر! می‏دانی که قرآن دلیل چیست؟ امام باقر علیه‏السلام فرمود: آری کلیات حدود خدا در قرآنست و تفسیر آنها نزد حاکم (حجت معصوم خدا) است.

الیاس گفت: خدا امتناع دارد که بنده‏ای بمصیبتی نسبت بدین یا جان و یا مالش گرفتار شود و در روی زمینش حاکمیکه نسبت به آن مصیبت بدرستی قضاوت کند، وجود نداشته باشد. آنمرد (الیاس) گفت: در این موضوع شما بکمک برهان پیروزی دارید، مگر اینکه دشمن شما دروغی بخدا ببندد و گوید: برای خدای جل ذکره‏حجتی نیست:

بمن خبر دهید از تفسیر (۲۰ سوره ۵۷) (((تا برای آنچه از دستتان رفته غم مخورید))) (امام باقر علیه السلام فرمود:) این از مختصات علی است (((و نسبت به آنچه بدستتان آمده شادی نکنید))) درباره ابی‏فلان و یاران اوست که یکی در جلو و یکی دنبالست (((برای آنچه از دستتان رفته غم مخورید))) مخصوص علی علیه السلام است و برای آنچه بدستتان آمده شادی نکنید، راجع بفتنه ایست که بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله پیش آمد، آنمرد (الیاس) گفت: گواهی دهم که شما دارندگان همان حکمی هستید که در آن اختلاف نیست، سپس آنمرد برخاست و رفت و من او را ندیدم. خواهید رسید. پس معلوم شد که آنچه امام باقر علیه‏السلام قبلاً فرمود (راجع بمصیبت در دین و جان و مال) اشاره بتأویل صدر همین آیه بوده و بدینجهت الیاس هم از بقیه آیه پرسید.

 

الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.