۱۴۰۳-۱-۱۰ تفسیر سوره هود جلسه ۱۱
بسم الله الرحمن الرحیم
««الحمدالله رب العالمین الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا و طبیب قلوبنا و شفیع ذنوبنا العبد المؤید الرسول المسدد المحمود الاحمد ابوالقاسم المصطفی محمد»»
شنبه ۱۴۰۳/۱/۱۰ تفسیر قران سوره هود
موضوع: تفسیر ایات ۸۹ تا ۹۳ سوره هود
رسول الله ص: «سوره هــــــود مرا پیر کرد»
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
ادامه داستان حضرت شعیب
نکته (اگر دیگران را از کاری نهی کنید ولی خود آن را مرتکب شوید، در نزد خداوند، خشمش سنگین است)
هود
وَیَا قَوْمِ لَا یَجْرِمَنَّکُمْ شِقَاقِی أَن یُصِیبَکُم مِّثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِّنکُم بِبَعِیدٍ
ﺍﻱ ﻗﻮم ﻣﻦ! ﺩﺷﻤﻨﻲ ﻭ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﻣﻦ، ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﺮﺳﺎﻧﺪ، ﻛﻪ [ﻋﺬﺍﺑﻲ] ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﻗﻮم ﻧﻮﺡ ﻳﺎ ﻗﻮم ﻫﻮﺩ ﻳﺎ ﻗﻮم ﺻﺎﻟﺢ ﺭﺳﻴﺪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﺳﺪ، ﻭ ﻗﻮم ﻟﻮﻁ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ [ﭼﻪ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﭼﻪ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﻣﻜﺎﻥ] ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺩﻭﺭ ﻧﻴﺴﺖ. (٨٩)
طبق عبارت انتهای آیه، از نظر زمانی حضرت شعیب به حضرت ابراهیم نزدیک بوده است.
بجرم منکم.. جرم در اصل لغت، کندن میوه از درخت است و برای هر کار خلافی، استعاره گرفته شده است.
شقاق، یعنی جدا افتادن.
کاری نکنید اصابت کند به شما عذابهای که به قوم هود و لوط…. اصابت کرد.
اگر از من جدا بیفتید، عذاب شما را میگیرد.
آیه قرآن
ص وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ (۱) بَلِ الَّذینَ کَفَرُوا فی عِزَّهٍ وَ شِقاقٍ
کافران در عزت و شقاق هستند. عزت یعنی نفوذ ناپذیر، حرف در آنها اثر نمیکند، نفوذ ناپذیر هستند.
جدایی مقدمه دشمنی است.
معنای شقاق هم جدا شدن و هم دشمنی است.
نکته (شقاق و جدا شدن از من، موجب میشود به عذاب خدا مبتلا شوید)
«تا دل مرد خدا نامد به درد
هیچ قومی را خدا رسوا نکرد»
ایشان هر خطا که میکردند خداوند به آنها کاری نداشت تا تصمیم به قتل پیامبر گرفتند که عذاب خدا بر آنها نازل شد.
آیه ۴۸ سوره نمل
وَکَانَ فِی الْمَدِینَهِ تِسْعَهُ رَهْطٍ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَلَا یُصْلِحُونَ
و در شهرستان قوم صالح نه (نفر از رؤسای) قبیله بودند که دائم در زمین به فتنه و فساد میپرداختند و هرگز قدمی به صلاح (خلق) بر نمیداشتند.
آنها تصمیم به قتل کسی گرفتند که آنها را هدایت میکرد تا عذاب بر آنها نازل نشود.
به قوم نوح طوفان اصابت کرد و غرق شدند. قوم هود با باد و قوم صالح با صیحه و جیغ و قوم لوط با باران سنگ عذاب شدند…
هود
وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ
ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺑﻄﻠﺒﻴﺪ، ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻭ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﻳﺪ; ﺯﻳﺮﺍ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺩﻭﺳﺘﺪﺍﺭ [ﺗﻮﺑﻪ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ] ﺍﺳﺖ (٩٠)
در مورد استغفار و توبه صحبت شد که چه خواص و برکاتی دارد و چه گرههایی را باز میکند.
نکته (در مورد رحیم و ودود) رحیم یعنی مهربان
بسم الله الرحمن الرحیم، مهربان و دلسوز است در زبان فارسی.
«ودود» از «ود» است مثل حب یعنی دوست داشتن و اسم فاعل است. خداوند بندگان را خیلی دوست میدارد.
تفاوت حب و «ود»!!! «ود» محبتی است دائمی که کم و زیاد نمیشود.
«قل لا اسالکم علیه اجرا الا الموده فی القربی»
مودت ذی القربی کم و زیاد نمیشود.
رحیم یعنی مهربان و دلسوز.
رحیم باعث «ود» یعنی دوست داشتن میشود.
قرآن در مورد ازدواج آیه ۲۱ سوره روم
وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَرَحْمَهً ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ
و باز یکی از آیات (لطف) او آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار فرمود. در این امر نیز برای مردم بافکرت ادلهای (از علم و حکمت حق) آشکار است.
رحمت غیر از دوست داشتن است، یک حالت رحم کردن و دلسوزی است.
یک موقع انسان طرف را دوست دارد یک موقع در رابطه، دلسوز است، خداوند دو چیز را فرمود مودت و رحمت.
پروردگار ما رحیم و ودود است. یعنی دلسوز و رحم کننده و دوست دارنده است. برخی ودود را مفعولی یعنی محبوب معنا کردهاند. اکثراً گفتند معنای فاعلی میدهد اینجا معنای فاعلی میدهد.
اسم الودود دو بار در قرآن آمده است:
۱-وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلۡوَدُودُ
و او بسیار آمرزنده و دوستدار [مؤمنان] است
۲-وَٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّکُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَیۡهِۚ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٞ وَدُودٞ
از پروردگارتان آمرزش بطلبید، سپس به سوى او بازگردید؛ زیرا پروردگارم مهربان و بسیار دوستدار [توبه کنندگان] است.
«وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ..» استغفار کنید پروردگارتان را و فرمود انی ربی رحیم و دود
پروردگار من رحیم و ودود است. چرا نفرمود: پروردگار شما رحیم است؟ از این نمونه در سخنان حضرت ابراهیم هم آمده است:
قَالَ سَلَامٌ عَلَیْکَ ۖ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی ۖ إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیًّا
باز ابراهیم گفت: سلامت باشی، من از خدای خود برای تو آمرزش خواهم خواست، که او بسیار در حقّ من مهربان است (سوره مریم آیه ۴۷)
نکته (حضرت شعیب فرمود رحیم و ودود با من است نه با همه)
رحیم مخصوص مومنان است ولی رحمان برای عام است. او به مومنان رحیم است. اگر پروردگار شما میگفت کلمه رحمان میآمد. پروردگار شما رحمان است پروردگار من رحیم است.
اگر به من ایمان بیاورید پروردگار من به شما رحیم و ودود میشود.
قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
بگو: «اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است.
انی ربی رحیم و ودود…. این نکته در مورد انبیاء دیگر هم آمده است. درباره حضرت هود و صالح، آیه ۶۱ سوره هود، (انی ربی قریب و مجید)
کار من میشنود و اجابت میکند
پروردگار من با من مهربان است.
شرط اتصال به خدا، شرط اتصال به انبیا و اولیا است
«نماز بى ولاى او عبادتى است بى وضو
به منکر على بگو نماز خود قضا کند»
هود
قَالُوا یَا شُعَیْبُ مَا نَفْقَهُ کَثِیرًا مِّمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاکَ فِینَا ضَعِیفًا وَلَوْلَا رَهْطُکَ لَرَجَمْنَاکَ وَمَا أَنتَ عَلَیْنَا بِعَزِیزٍ
ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﻱ ﺷﻌﻴﺐ! ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻣﻄﺎﻟﺒﻲ ﻛﻪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻲ نمیفهمیم، ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ [ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ] ﺧﻮﺩ، ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﻭ ﺿﻌﻴﻒ میبینیم، ﻭ ﺍﮔﺮ عشیرهات ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺳﻨﮕﺴﺎﺭﺕ میکردیم، ﻭﺗﻮ ﺑﺮ ﻣﺎ ﭘﻴﺮﻭﺯ ﻧﻴﺴﺘﻲ. (٩١)
شعیب در جواب آنها که چنین گستاخانه سخن گفتند، خیرخواه بود. ایشان را میترساند که عذاب بدیشان اصابت نکند.
گفتند ای شعیب ما نمیفهمیم، فقه به معنی فهمیدن است. فقه دین فهمیدن دین است.
قوت بار سنگینی است.
به درستی که هر آینه تو را ضعیف میبینیم (وَإِنَّا لَنَرَاکَ فِینَا ضَعِیفًا) این کلام برمیآید این مردم در اوج بیادبی صحبت میکردند.
حضرت شعیب خطیب انبیا بود خیلی سخنور بود از طرفی در اخبار آمده ایشان نابینا بود و یا بر اثر گریه زیاد از عشق الهی نابینا شده بود و خداوند دوباره چشمهای او را او برگردانده بود.
رهط در عرب به ۱۰ نفر گویند.
و اگر «وَلَوْلَا رَهْطُکَ لَرَجَمْنَاکَ» و اگر (ملاحظه) طایفه تو نبود(از این برمیآید افراد با صلابت دور و ور او بودند که از این رهط میترسیدند.
کاری را که با رسول الله در لیله المبیت انجام دادند میخواستند با حضرت شعیب انجام بدهند و او را بکشند.
نکته(ما در اسلام حکم سنگسار نداریم چون در قرآن سنگسار نیامده است. آنچه در فقه اسلامی آمده به خاطر بعضی از روایات است. در حالی که حدیث داریم روایات را ارجاع بدهید به قرآن اگر اصل آن در قرآن باشد درست است. پس وقتی هیچ آیهای در مورد سنگسار نیامده، روایات پذیرفته نیست. برعکس در قرآن هر جا سخن از سنگسار آمده، از زبان کفار و مورد پسند ایشان بوده که علیه مؤمنین به میان آمده است. روایات سنگسار مجعول و از یهود وارد شده است.
وَمَا أَنْتَ عَلَیْنَا بِعَزِیزٍ، که تو را نزد ما عزت و احترامی نیست.
عزیز غالبی که مغلوب نمیشود یا کسی که نمیشود به او نزدیک شد به خاطر حرمتش.
برای ما عزیز زیستی یعنی حرمتی نداری. اگر فامیل تو اطرافت نباشند ما تو را میکشیم همانطور که اگر جناب ابوطالب و جناب حمزه نبود پیامبر اکرم را میکشتند.
شرک عاملی است که هر فسادی از آن صادر میشود مثل بیرحمی قتل زنا دزدی…
هود
قَالَ یَا قَوْمِ أَرَهْطِی أَعَزُّ عَلَیْکُم مِّنَ اللَّهِ وَاتَّخَذْتُمُوهُ وَرَاءَکُمْ ظِهْرِیًّا إِنَّ رَبِّی بِمَا تَعْمَلُونَ مُحِیطٌ
ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﻗﻮم ﻣﻦ! ﺁﻳﺎ ﻋﺸﻴﺮﻩ ﻛﻮﭼﻜﻢ ﻧﺰﺩ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻋﺰﻳﺰﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺶ کردهاید؟! ﻳﻘﻴﻨﺎً ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻋﻤﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺍﻧﺠﺎم میدهید، ﺍﺣﺎﻃﻪ ﺩﺍﺭﺩ. (٩٢)
حرمت خدا را نگه نمیدارید حرمت اطرافیان مرا نگه میدارید؟!!! میدانید از جانب خدا هستم ولی خدا برای شما ارزش ندارد.
گفتن اگر خانواده تو نبود سنگسارت میکردیم، یعنی اگر خانواده تو نبودند خدا هم ارزش نداشت!!!
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود اگر جناب حمزه و جعفر بودند کسی جرات نمیکرد خلافت را از من بگیرد.
ارهطی اعز علیکم… خدا را رعایت نکردند حرمت رسول خدا را رعایت نکردند…
وَاتَّخَذْتُمُوهُ وَرَاءَکُمْ … شما خدا را پشت سر انداختهاید به درستی پروردگار من بر آنچه میکنید احاطه دارد. قوم حضرت هود خیلی قدرتمند بودند فرمود امر خود را جمع کنید و هر کیدی میخواهید انجام دهید. منتهی من به پروردگارم توکل میکنم و هیچ کاری نمیتوانید انجام دهید.
خدا را پشت سر انداختید. خدا بر هر کاری که انجام میدهید، احاطه دارد لذا اگر فامیل من هم نباشند شما هیچ کاری نمیتوانید بکنید.
هود
وَیَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَىٰ مَکَانَتِکُمْ إِنِّی عَامِلٌ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَمَنْ هُوَ کَاذِبٌ وَارْتَقِبُوا إِنِّی مَعَکُمْ رَقِیبٌ
ﻭ ﺍﻱ ﻗﻮم ﻣﻦ! ﺑﻪ اندازهای ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﺗﻮﺍﻥ ﺷﻤﺎﺳﺖ، ﻋﻤﻞ ﻛﻨﻴﺪ، ﻣﻦ [ﻫﻢ] ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ [ﺑﻪ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﺍﻟﻬﻲ ﺧﻮﺩ] ﻋﻤﻞ میکنم; ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺩﺍﻧﺴﺖ، ﭼﻪ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻋﺬﺍﺏ ﺭﺳﻮﺍ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ ﻛﻴﺴﺖ؟! ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻤﺎﻧﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮم. (٩٣)
و ارتقبوا.. منتظر باشید من هم منتظر هستم.
رقیب به معنای رگ گردن است. وقتی با دقت نگاه میکنید گردن خود را میکشید که عرب مراقب و رقیب را از همین لفظ گرفته است.
مراقب باشید من هم مراقب هستم پس خیلی زود میآید.
اعْمَلُوا عَلَىٰ مَکَانَتِکُمْ، یک مکان داریم و یک
مکانت. مکانت جایگاه است مثل ریاست که مکانت است.
شما کار خود را بکنید من هم کار خود را میکنم. دیگر هدایت اثر ندارد اینجا وعده عذاب میدهد.
سَوْفَ تَعْلَمُونَ… به زودی میبینید عذابی خوار کننده میآید و به زودی میفهمید چه کسی دروغ میگوید.
( وَمَنْ هُوَ کَاذِبٌ) آن موقع دیگر دیر است.
وَارْتَقِبُوا إِنِّی مَعَکُمْ رَقِیبٌ. چهارچشمی منتظر باشید من هم منتظر هستم در ذیل این آیه، روایت هست که افضل اعمال، انتظار فرج است. در داستان حضرت لوط (آلیس الصبح بقریب)
نکته: همیشه فرج بعد از ناامیدی و یاس میآید اگر ناامید نشوی فرج نیست.
صدق الله العلی العظیم
خدایا توفیقی بده ما در مورد قرآن تو کوتاهی نکنیم
و سهم و بهره ما از قرائت بیش از این باشد.
امین.
الحمدلله علی الولایه