۹۹-۶-۱۷ فص فاطمیه جلسه ۳۲
بسم الله الرحمن الرحیم
(درس فصوص شرح فص حکمه عصمتیه فی کلمه فاطمیه “دوشنبه ۹۹/۶/۱۷)
موضوع درس فصل سوم شرح ابیات شعر
در مورد دنیا و بی وفایی دنیا کسی مثل امیرالمومنان ع زیبا سخن نگفته است.
اول باید برای انسان معرفت دنیا باز شود تا انسان از دنیا دل بکند و بعد راه برود.
اهل معرفت در اول راه به سالکان طریقت یاد مرگ را ذکر میدهند.
ودر ادعیه آمده:
اللّهُمَّ ارزُقنی التَجافِی عَن دار الغُرور وَ الاِنابَۀِ اِلی دارِ الخُلود وَ الاِستِعداد لِلموت قَبل حُلول الفَوت
خدایا دورى از خانه فریب، و بازگشت به خانه جاویدان، و آمادگى براى مرگ پیش از رسیدن آن را روزی ام گردان
تجافی یعنی جا خالی کردن از دنیا و رو کردن به دار الخلود، آن هم با ذکر موت حاصل میشود.
کار دنیا شکار انسانهاست و هیج گریزی از آن نیست.
دنیا را دوست خود مگیر انسان هوشمند دشمن را دوست خود نمیگیرد، دشمنی دنیا پا بر جاست.
در روایات و اخبار آمده: حواریون حضرت عیسی ع به ایشان گفتند یا روح الله یک عمل به ما بیاموز تا با آن یک عمل به خدای واحد مهر بوریزیم و محبوب خدا باشیم!
حضرت عیسی ع فرمود: دشمن دنیا شوید تا محبوب خدا شوید.
حدیث در اصول کافی
شناخت دوستان و دشمنان
امیرالمؤمنین (ع) در حکمت ۲۸۷
وَ قَالَ علیه السلام – أَصْدِقَاؤُک ثَلَاثَهٌ وَ أَعْدَاؤُک ثَلَاثَهٌ فَأَصْدِقَاؤُک صَدِیقُک وَ صَدِیقُ صَدِیقِک وَ عَدُوُّ عَدُوِّک وَ أَعْدَاؤُک عَدُوُّک وَ عَدُوُّ صَدِیقِک وَ صَدِیقُ عَدُوِّک
(و فرمود:) – دوستان تو سه کسند و دشمنانت سه کس. امّا دوستان تو، دوست تو و دوست دوست تو و دشمن دشمن توست، و دشمنانت: دشمن تو و دشمن دوست تو و دوست دشمن توست.
دوست ما عقل ماست و انکسی که با عقل ما دشمن است، دنیاست
امام صادق (ع): «حب الدنیا رأس کل خطیئه» عشق به دنیا ریشه هر گناه است.
داستان (پادشاهی از وزیر خود تقاضای کرد گفت روی انگشترم چه حک کنم که هر وقت ناراحت میشوم روی آن نگاه کنم از ناراحتی خلاص شوم
وزیر گفت روی آن حک کن
《 این نیز بگذرد 》
“اگر انسان این جمله را در نفس خود ملکه کند دنیا نمیتواند شکارش کند ”
حدیث نبوی:
اَعْدی عَدُوّک نَفْسُک الَّتی بَینَ جَنْبَیک.
دشمنترین دشمنانت، نفس (أمّاره بالسّوء) توست که در میان دو پهلویت قرار دارد.
نفس دشمن خانگی انسان است و دشمن حقیقی توست.
حدیث نبوی:
«إنَّ النّبی صلی الله علیه و آله بَعثَ بسَرِیه، فلَمّا رَجَعوا قالَ: مَرْحَبا بقَومٍ قَضَوُا الجِهادَ الأصْغَرَ و بَقِی الجِهادُ الأکبَرُ. قیلَ : یا رسولَ اللّه ِ، و ما الجِهادُ الأکبَرُ؟ قالَ: جِهادُ النَّفْسِ.» پیامبر صلی الله علیه و آله سپاهی را به جنگ گسیل داشت؛ وقتی برگشتند فرمود: خوشامد می گویم به گروهی که جهاد اصغر را انجام دادند، اما جهاد اکبر همچنان مانده است. عرض شد: ای پیامبر خدا! جهاد اکبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفْس
نفس حاکم و قاهر است هر چیز میخواهد بدست بیاورد نفس و عقل باهم در تضاد هستند.
خصوصیت نفس این است هر چقدر با او مخالفت کنی کوچکتر میشود و ضعیف میشود و عقل قوی میشود و در برابر ازمایشهای دنیا پیروز میشود.
در اصول کافی: از اقا موسی بن جعفر ع:
حجت ظاهری انبیا و امامان هستند و حجت باطنی عقل است. عقل امام درون است.
آیه قران: إِنَّ الَّذِینَ یکفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَیقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ حَقٍّ…
ان کسیکه عقل خود را زیر پای نفس میگذارد انبیا را ذلیل کردهاند.
اگر انبیاء باطنی کشته شود امام بیرون نمیتواند کاری کند.
حالا چطور از دست نفس خلاص شویم؟
نفس تو دیو است، جریان جن و بسم الله …. است.
کسیکه دنبال قران و شریعت است و عقل عملی داشته باشد دیو از او فرار میکند.
بسم الله …. وجود ما عقل است و کسی که بسم الله …. وجودش قوت پیدا کند شیطان جرأت نمیکند طرف او برود.
روایت داریم مؤمن که نمازه های پنجگاه خود را سر وقت بخواند و اهمیت بدهد شیطان جرأت نمیکند به او نزدیک شود.
نکته مهم: اگر کسی نماز بخواند و خطا کند مال نفس اوست چون نفس از شیطان جداست.
شریعت چیست؟ اصل دین محبت حضرت فاطمه است و اصلاً دین راه و روش انسان کامل است.
آیه قران
وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَی الطَّرِیقَهِ لَأَسْقَینَاهُمْ مَاءً غَدَقًا
اگر بر طریقت استقامت میکردند به آنان آب فراوان بدهیم
این طریقت ولایت امیرالمؤمنین ع است و آب فراوان علم است. کسیکه در مسیر ولایت امیرالمومنان و خانم صدیقه طاهره حرکت کند علم کثیر به او داده میشود.
روایت: «هل الدّین الّا الحبّ و البغض» دین، عبارت از محبت و کینه است.
داستان (شخصی به امام جعفر صادق ع فرمود وقتی ما مشغول زن و دنیا وووو میشویم دلمان کدر میشود و بعد به یاد شما می افتیم دلمان ارام می گیرد و صفا پیدا میکنیم ایا این درست است؟ یعنی خیالات نیست…
امام فرمود: ایا دین جز محبت ما است؟
شعر حافظ
واعظ شهر چو مهر ملک و شحنه گزید
من اگر مهر نگاری بگزینم چه شود
وقتی دیگران عاشق سلطان و …. هستند من اگر عاشق اهل بیت باشم چه اشگالی دارد؟
شفاعت
گشاینده باب شفاعت رسول الله ص است.
و شفاعت کبری با صدیقه طاهره است که ام المومنین است و محبت مادر بیشتر است پس باید شفاعت ایشان شفاعت کبری باشد
جفت …..
همسر امیرالمؤمنین ع و سیدین… اشاره به حدیث امام حسن و امام حسین دو سید جوانان بهشت هستند.
روایت نبوی: اگر علی ع نبود کفوی برای خانم فاطمه زهرا نبود.
در حدیث کساء محوریت با خانم فاطمه است.. هُم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها
از پیامبر اکرم ص در مورد شجره نبوت سؤال شد
فرمودند: انا الشجره و فاطمه حملها و علی لقاحها و الحسن و الحسین ثمرها و المحبون لأ هل البیت ورقها من الجنه حقا حقا.
و اولیاء الله میوه درختی هستند که اصل آن رسول الله و حمل آن صدیقه طاهره است.
اشاره به درختی که از آن خداوند با موسی ع صحبت کرد انی انا الله.
در روایت آمده این شجره، شجره محمدی است.
واسطه آن درخت بود یا نور محمدی؟
آیا درخت میتواند انا الله بگوید و از انسان کامل نمیتواند صدای خدا بیرون بیاید!
روا باشد انا الحق از درختی
چرا نبود روا از نیک بختی
فاطمه فانی فی الله است کسی که فانی میشود همه وجود او حقانی میشود میشود لسان الله.
هرچه از او بیرون می اید و صادر میشود الهی است لذا محبت به او محبت بخداست و دشمنی با او دشمنی با خداست
در قرب نوافل خداوند میشود دست و چشم و گوش بنده و در قرب فرایض بنده با انجام واجبات میشود دست و گوش و چشم خداوند
قرب فرایض بالاتر است چون در قرب نوافل ما محدودیت داریم و چشم و گوش ما محدود است ولی در خداوند حد وجود ندارد. و چشم و گوش خدا را حدی نیست
امیرالمومنان ع یدالله است. عین الله است …که صفات الهی در او بروز میکند.
جناب صغیر اصفهانی در مدح علی ع گفتهاند
شاه اورنگ انماست علی
حق و حق بین و حق نماست علی
ید حق عین حق لسان حق است
پای تا سر همه خداست علی
جز خدایش نمیتوان خواندن
چکنم اینکه نارضاست علی
***
همه وجود علی ع حق است
علی مع الحق و الحق مع علی
آیه قران ماکان محمد ابا احد من رجالکم…
رسول الله پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما پدر یک زن است.
مریم و هاجر……
مریم و هاجر دو زن کامله خدمتگزار خانم فاطمه الزهرا هستند
محبت خانم قلعهی نگه دارنده از هول و ترس قیامت است.
برای اینکه به این دژ راه پیدا کنی باید علم و عمل کسب کنی
اگر شیعه ما هستید باید عامل باشید و راه علم و عمل است.
خداوند هیچ جاهلی را ولی خود نمیگیرد
(پایان شعر)
اول قصیده با درد شروع کرد با اینکه از باغ و بهار میگوید
چرا با درد شروع کرد؟ اشاره دارد به درد کشیدن و مصیبتهایی که بر سر خانم صدیقه طاهره آمده.
الحمدالله علی کل حال