۱۴۰۳-۱۱-۲۳ شرح فص فاطمیه جلسه ۱۵۱ (آخر) شعر جناب کمپانی در مدح خانم فاطمه زهرا س
بسم الله الرحمن الرحیم
سه شنبه، ۱۴۰۳/۱۱/۲۳، درس فص فاطمیه
جلسه ۱۵۱ (آخرین جلسه)
🧿موضوع: مثنوی جناب کمپانی در مدح صدیقه طاهره سیده النساء سلام الله علیها.
➖➖الرزیه الکبری➖➖
/لَهفِی لَها لَقدْ أُضیعَ قَدرُها
حتَّی تَواری بالحِجابِ بَدرُها/
🖋 ناله من برای اوست که قدر او را ضایع کردند تا جایی که در حجاب رفت ماه وجود او
/تَجرَّعَتْ مِن غُصَصِ الزَّمانِ
ما جَاوزَ الحَدَّ مِن البَیانِ/
🖋جرعه جرعه نوشید غصههای زمانه را تا حدی که از بیان خارج است.
/و مَا أصَابَها مِن المُصابِ
مِفتاحُ بَابِهِ حَدیثُ البَابِ/
🖋و آنچه اصابت کرد به او از مصیبتها کلید درب آن حدیث درب خانهای است که آتش زدند.
🖋 حتی اهل سنت هم در روایتشان دارند، البته تا آنجا که عمر گفت هیزم بیاورید درب خانه را آتش بزنیم و گفتند در خانه حسنین هستند و او گفت هرکه میخواهد باشد.
و از اینجا به بعد را شیعه روایت کرده، که هیزم آوردند و درب خانه را آتش زدند و به فاطمه زهرا جسارت کردند و او را زخمی کردند و امیرالمؤمنین را با طناب بردند.
/إنَّ حَدیثَ البَابِ ذُو شُجونِ
بِما جَنَتْ بهِ یدُ الخَؤونِ/
🖋به درستی که حدیث درب، صاحب اندوه است که جنایت کردند به آن دستهای خائنین.
درب خانهای که جبرئیل به گدایی به آنجا میآمد. (خود اهل سنت هم روایت دارند و از روایت از «ابو الحمراء» میگوید: «به مدت چهل روز پیامبر صلی الله علیه و آله را دیدم که هر روز صبح به طرف درب خانه علی و فاطمه میآمد و دستگیره در را میگرفت و میفرمود: «السلام علیکم اهل البیت و رحمه الله و برکاته. الصلاه یرحمکم الله. انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا.»
/أَ یهْجمُ العِدا علی بَیتِ الهُدی
و مَهبطِ الوَحی و مُنتدی النَّدی/
🖋 آیا دشمن هجوم میبرد بر بیت هدایت، این خانه مهبط وحی است و نهایت جود و کرم است.
➖➖الضرم فی الباب➖➖
/أ یضْرَمُ النَّارُ ببابِ دَارِها
و آیهُ النُّورِ عَلی مَنَارِها/
🖋 آتش به پا میکند به درب خانهای که آیت نور بر مناره آن است.
/و بَابُها بَابُ نبی الرَّحمَه
و بَابُ أبوابِ نَجاهِ الأُمّه/
🖋و درب آن درب خانه نبی رحمت است و باب ابواب نجات امت است.
/بَل بابُها بابُ العلی الأعلی
فثَمَّ وَجهُ اللهِ قَد تَجلَّی/
🖋بلکه آن باب باب خداوند علی اعلا است، درب خانه خدا است که به هر طرف رو کنید وجه الله است.
🖋آنها وجه خدایند و اگر آنها از کسی رو برگردانند یعنی خدا رو برگردانده است و اگر آنها از کسی راضی باشند خداوند هم از آنها راضی است.
🖋رضایت فاطمه رضایت خدا است.
🖋 پیامبر اکرم فرمود خدا لعنت کند قاتل فاطمه زهرا (س) را.
/مَا اکتَسبوا بالنَّارِ غَیرَ العَارِ
و مِن ورائِهِ عَذابَ النَّارِ/
🖋 کسب نکردهاند با آتش غیر از بیآبرویی و بعد از آن میچشند عذاب جهنم را.
/مَا أَجهلَ القَومِ فإنَّ النَّارَ لا
تُطفِئُ نُورَ اللهِ جلَّ و عَلا/
🖋چقدر جاهل هستند این قوم، چرا که آتش، نور خدا را خاموش نمیکند.
اینها میخواستند وحی را از بین ببرند، خدا لعنت کند دشمنان اهل بیت را.
🖋 حضرت زینب سلام الله علیها فرمود به یزید هر کاری انجام بدهی نمیتوانی وحی و ذکر ما را خاموش کنی.
🖋 امام صادق علیه السلام فرمود این دشمنان ما به اندازه چشم بر هم زدنی به خدا ایمان نیاورده بودند.
➖➖الضلع المکسور➖➖پهلوی شکسته➖➖
/لکنَّ کسرَ الضِّلعِ لیسَ ینجَبِرْ
إلَّا بِصِمْصَامِ عَزیزٍ مُقتدِرْ/
🖋اما اون پهلوی شکسته بهبود پیدا نمیکند مگر با شمشیر عزیز مقتدر که بیاید و انتقام پهلوی شکسته را بگیرد.
🖋 انتقام پهلوی شکسته چگونه گرفته میشود؟؟ آنچه که باید ولایت و ادامه نبوت پیاده میکرد در اجتماع باید پیاده بشود و آثار سوء پاک شود در جامعه.
/إذْ رَضُّ تِلک الأضْلُعِ الزَّکیه
رَزیهٌ لا مثلها رَزیه/
🖋 هنگامی که آن پهلوی پاک شکست که مصیبتی مثل آن مصیبت نیست.
/و مِنْ نُبوعِ الدَّمِ مِن ثَدییها
یعرفُ عُظمُ ما جَری عَلیها/
🖋از تراویدن خون از سینهاش دانسته میشود چه مصیبتی بر او رفته است.
/و جَاوَزُوا الحدَّ بِلطمِ الخدِّ
شُلَّتْ یدُ الطُّغیانِ و التَّعَدِّی/
🖋 از حد گذراندند با لطمهای که به صورت ایشان زدند، بریده باد دست طغیان و تعدی.
حدیث از رسول خدا فرمود: گریه میکنم برای سیلی که به دخترم فاطمه خورده میشود.
➖یالثارات فاطمه➖ای خون خواهان فاطمه➖
/فَاحمرَّت العَینُ و عَینُ المَعرِفَه
تَذرِفُ بالدَّمعِ عَلی تلک الصِّفَه/
🖋 آن چشم قرمز شد، چشمانی که دائماً اشک میریزد.
/و لا تُزیلُ حُمرهَ العَینِ سِوی
بِیضُ السُّیوفِ یومَ ینشَر اللِّوا/
🖋و این سرخی چشم زائل نمیشود مگر به سفیدی شمشیر، روزی که پرچم گشوده گردد ((پرچم امام عصر عجل الله گشوده شود))
🖋 این مصیبت مصیبت یک فرد معمولی نیست مصیبت انسان کامل است که مظلوم واقع شده و اثر آن در عالم میماند.
/و للسِّیاطِ رنَّه صَداهَا
فی مَسمعِ الدَّهرِ فمَا أشْجَاهَا/
🖋 برای تازیانهها نالهایست که صدای آن در گوش دهر باقی است.
/و الأثَرُ البَاقی کمِثلِ الدُّملُجِ
فی عَضُدِ الزَّهراءِ أقوی الحُجَجِ/
🖋با اون اثری که باقی ماند به مانند ورم که بر اثر ضربه بر بازوی ایشان باد کرده بود قویترین دلیل است.
/و مِن سَوادِ مَتنِها اسودَّ الفَضا
یا سَاعدَ اللهُ الإمامَ المُرتضَی/
🖋 و با سیاهی صورتش فضا سیاه شد، ای دست خدا، امام مرتضی.
/وَ وَکزُ نعلِ السَّیفِ فی جَنبَیها
أتَی بِکلِّ ما أتَی عَلیها/
🖋 و خوردن غلاف شمشیر به پهلویش آورد آنچه را که آورد بر سر او.
/و لَستُ أدری خَبرَ المِسمارِ
سَلْ صَدرَها خُزانهَ الأَسرار/
🖋من خبری از میخ در ندارم، از آن سینهای بپرس که خزانه اسرار است.
🖋(سینهای کز معرفت گنجینه اسرار بود
کی سزاوار فشار آن در و دیوار بود)
/و فی جَنینِ المَجدِ مَا یدمِی الحَشا
و هَلْ لَهُم إِخفاءُ أمرٍ قَدْ فَشَا/
🖋و جنینی بزرگ در بطن ایشان کشته شد آیا میتوان مخفی کرد چیزی را که افشا شده است؟
یک سوم سادات کشته شدند با کشته شدن حضرت محسن علیه السلام.
/و البَابُ و الجِدارُ و الدِّماءُ
شُهودُ صِدقٍ مَا بِها خَفَاءُ/
🖋درب و دیوار و خون، اینها بهترین شاهدان هستند، هیچ خفایی در آن نیست.
/لقد جَنَی الجَانِی علی جَنینِها
فَاندَکتِ الجِبالُ مِن حَنینِها/
🖋 به درستی که آن جنایتکار جنایت کرد بر محسن او که کوهها از ناله او مندک شدند.
/أ هَکذا یصْنعُ بِابنهِ النَّبی
حِرصاً علی المُلک فَیا للعَجبِ/
🖋 آیا اینگونه رفتار میکنید با دختر پیامبر به خاطر حرص سلطنت، ای عجب.
/أ تُمنعُ المَکروبهُ المَقروحه
عَن البُکا خَوفاً مِنَ الفَضیحَه/
🖋آیا انسان دل شکسته که قلب او مجروح است آیا او را از گریه باز میدارند از ترس آبروریزی؟
/تاللهِ ینبغی لها تَبکی دَماً
ما دَامتِ الأرضُ و دَارتِ السَّما/
🖋 به خدا شایسته است که خون گریه کرد برای فاطمه تا زمانی که آسمان و زمین پابرجا است.
/لِفَقدِ عِزِّها أبِیها السَّامی
و لاهتِضامِها و ذُلِّ الحَامِی/
🖋 بخاطر نبودن پدر بزرگوارش که حامی او بود و به خاطر خرد کردن او و خوار کردن حامی او امیرالمؤمنین علیه السلام.
🖋 (ابوطالب) که رفت امیرالمؤمنین حامی رسول الله بود و زمانی که رسول خدا از دنیا رفت این حامی خودش بیحامی ماند، پناه عالمیان خود بیپناه شده بود.
➖➖ فاطمه سلام الله علیها والنحله➖➖
/اتستباح نحله الصدیقه
و ارثها من اشرف الخلیقه؟/
🖊آیا هبه و بخشش (پیامبر صلی الله علیه و آله به) حضرت صدیقه علیهاالسلام، وارث اشرف مخلوقات مباح میگردد؟
🖋(عقل از روز ازل این نکته را باور نکرد
حق زهرا بردن دین پیمبر داشتن)
🖋 فقط فدک نبود که غصب کردند بلکه خیلی چیزها را از اهل بیت به زور گرفتند.
🖋داستان حضرت زکریا
آیه قرآن ((فَهَبۡ لِی مِن لَّدُنک وَلِیࣰا، یرِثُنِی وَیرِثُ مِنۡ ءَالِ یعۡقُوبَ))
اینجا هم ارث مال است و هم علم و دلیل قرآنی هم آورده شد، یرثنی و یرث، دو بار این ارث را آورد، ارث از من و ارث از آل یعقوب.
و خود حضرت زکریا جزو آل یعقوب هم هست پس دو بار ارث میبرد ارث از من و ارث از آل یعقوب، ارث از آل یعقوب مقامات معنوی است، و ارث از زکریا مال و اموال ایشان است (دو ارث است ارث مادی و معنوی)
🖋 چطور است که عایشه و حفصه ارث میبرند و دختر پیامبر ارث نمیبرد.
🖋 پیامبر اکرم اشاره کرد به خانه عایشه و فرمود هر فتنهای از اینجا بلند میشود و فتنهها به اینجا بازمی گردند.
فتنه غصب خلافت هم از خانه عایشه بلند شد.
/کیف یرد قولها بالزور
اذ هو رد آیه التطهیر/
⤴️چگونه سخن وی به بهانهٔ این که سخن دروغ است، رد میشود؟ در حالی که این کار رد آیهٔ تطهیر است.
/ایوخذ الدین من الاعرابی
و ینبذ المنصوص فی الکتاب/
⤴️آیا دین باید از یک جاهل بدوی گرفته شود و نص کتاب خدا به کناری افکنده شود.)
(قرآن به پاکی فاطمه زهرا شهادت میدهد)
/فاستلبوا ما ملکت یداها
وارتکبوا الخزریه منتهاها/
⤴️پس آن چه را در دست او بود از وی گرفتند و رسوایی را به نهایت خود رساندند.
/یا ویلهم قد سالوها البینه
علی خلاف السنه المبینه/
⤴️و ای بر آنان! که بر خلاف سنت روشن پیامبر صلی الله علیه و آله از وی بینه و دلیل خواستند.
🖊داستان ذو الشهادتین (گواهی خزیمه درباره اسبی بود به نام «مُرْتَجِز» که پیامبر اکرم در بازار بطحاء آن را از یک اعرابی خرید و چون بازگشت تا بهای آن را بپردازد، آن اعرابی در اثر اغوای عدهای از منافقان، معامله را انکار کرد. خزیمه که با گروهی از اصحاب در آنجا حضور داشت، به نفع رسول خدا شهادت داد. اعرابی اعتراض کرد که او شهادت میدهد در حالی که حضور نداشته است. چون پیامبر از خزیمه پرسید که آیا هنگام خرید و فروش حضور داشته است، خزیمه پاسخ داد نه اما میداند که پیامبر آن را خریده است، به این استدلال که «آیا پیامبر را به آنچه از سوی خدا آورده است تصدیق کند، اما وی را علیه این اعرابی تصدیق نکند؟». پیامبر از جواب او تعجب کرد و به او گفت شهادتش همچون شهادت دو نفر است. پس از آن، پیامبر فرمود: هر که خزیمه به نفع یا برضد وی برای او شهادت دهد، او را بس است.
/و ردهم شهاده الشهود
اکبر شاهد علی المقصود/
⤴️و رد کردن آنان شهادت شهود را، بزرگترین شاهد را بر مقصود است.
/و لم یکن سد الثغور غرضا
بل سد بابها و باب المرتضی/
⤴️آری مقصود (آنان از این کار) حفظ مرزها نبود بلکه مقصود، بستن در خانهٔ او و (علی) مرتضی بود.
🖋شرح (اصل نیت آنها این بود که جنگ به پا کنند و علی علیه السلام را از بین ببرند و علی علیه السلام دست به شمشیر نشد و در خطبه شقشقیه فرمود اگر دست به شمشیر میشدم کسی جز خودم و خانوادهام نبود که بجنگد)
/صدوا عن الحق و سدوا بابه
کانهم قد آمنوا عذابه/
⤴️از حق روی گردان شدند و درب خانهٔ حق را بستند گویا که خود را از عذاب خدا در امان میدیدند.
/ابضعه الطهر العظیم قدرها
تدفن لیلا و یعفی قبرها؟/
⤴️آیا پارهٔ تن پیامبر پاک که منزلتش عظیم است باید شبانه دفن شود و قبرش بی نشان باشد.
🖋شرح (در اخبار آمده است که خانم فاطمه زهرا به امیرالمؤمنین فرمود اگر وصیت مرا انجام نمیدهی به دیگری بگویم که شبانه مرا دفن کنیدووو…..)
🖋 در اخبار آمده عایشه حتی به بدن پاک و مطهر فاطمه زهرا هم حسادت میکرد وخدا در قرآن به کجی قلب او و دشمنی این زن با پیامبر شهادت داده است.
/ما دفنت لیلا بستر و خفا
الا لوجدها علی اهل الجفا/
⤴️و ی به شب و در پوشیدگی و خفا دفن نشد مگر به خاطر غضبش بر اهل جفا.
🖋 خانم فاطمه زهرا از ابوبکر پرسید آیا شهادت نمیدهی که رسول الله فرمود که فاطمه زهرا پاره تن من است و…؟ گفت بله
و خانم فرمود خدایا شاهد باش من از اینها راضی نیستم.
و تا آخر عمر با آنها قهر بود و و قسم خورد به خدا بعد از هر نمازی آنها را نفرین میکنم.
/ما سمع السامع فیما سمعا
مجهوله بالقدر والقبر معا/
⤴️هیچ شنوندهای این را نشنیده است که کسی هم قدر و هم قبرش مخفی باشد.
/یا ویلهم من غضب الجبار
بظلمهم ریحانه المختار/
⤴️وای بر آنان از غضب خدای جبار، به خاطر ظلمی که بر ریحانهٔ پیامبر برگزیدهٔ خدا) انجام دادند.
««پایان شعر»»
یونس
دَعْوَاهُمْ فیها سُبْحَانَک اللَّهُمَّ وَتَحِیتُهُمْ فیها سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
[آغاز] نیایششان در آنجا [این است که]: خدایا! از هر عیب و نقصی منزهی، و درود خدا در آنجا به آنان عطا کردن سلامتی کامل است، و پایان بخش نیایششان این است که همه ستایشها ویژه خدا مالک و مربی جهانیان است. (۱۰)
🕋آیه قرآن ((وَقُضِی بَینَهُمْ بِالْحَقِّ وَقِیلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ))
⤴️و در میان اهل محشر به حق داوری شود، و [پس از پایان کار قیامت] گویند: همه ستایشها ویژه خداست که پروردگار جهانیان است.
🖋 در آخرت زمانی الحمدلله گفته میشود که کار تمام میشود.
🖋 در هر کاری اول بسم الله الرحمن الرحیم و در آخر آن کار الحمدلله رب العالمین بگویید.
🖋 این کتاب پرنورترین کتاب
آقاجان (علامه حسنزاده آملی) است و یک نورانیتی در این کتاب است که سوای بقیه کتابها است.
🖋علامه حسن زاده آملی در ۱۴ قرن بعد از پیامبر اکرم دو کار عظیم انجام دادهاند در مورد صدیقه طاهره.
اول نوشتن همین کتاب فص فاطمیه است که در عصمت صدیقه طاهره و مقام ایشان و قدر پوشیده ایشان است.
دوم اعلام و شهادت بر عصمت صدیقه طاهره در اذان است، که بعد از اشهد ان علی ولی الله گفته شود أشهد أنَّ فاطمه بنت رسول الله عُصمَهُ الله الکبری و حجِه الله عَلَی الحُجَج.
که هر دوی اینها در کشف توسط شاگردان ایشان دریافت شده است.
🖋در خواب و بیداری به ما گفته شد این کتاب را درس بده و خیلی تاکید کردند که بلد هستی درس بده، بلد نیستی درس بده، بارها و بارها تاکید شد بر تدریس کتاب «فص فاطمیه» که الحمدلله انجام شد و به پایان رسید.
🤲إنشاءالله بیش از این، از مادر عالم و مادر خاتم انبیا برکاتی نصیب ما بشود.
الحمدلله رب العالمین
(پایان کتاب فص فاطمیه در سه شنبه شب ۱۴۰۳/۱۱/۲۳ مصادف با دوازدهم شعبان)
الحمدلله علی الولایه