ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۹۸-۸-۲ اصول کافی حدیث ۳۴۷

بسم الله الرحمن الرحیم

پنج شنبه (۹۸/۸/۲) اصول کافی (باب جوامع التوحید) (حدیث ۳۴۷)

اگر کل سند نباشد حدیث مرسل است
اگر قستمی از سند نباشد مرفوع است

و قد سأله ذعلب الیمانی فقال هل رأیت ربک یا أمیر المؤمنین فقال: (علیه السلام) أ فأعبد ما لا أری فقال و کیف تراه قال (علیه السلام) لَا تُدْرِکهُ الْعُیونُ بِمُشَاهَدَهِ الْعِیانِ وَ لَکنْ تُدْرِکهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِیمَانِ

مردی به نام ذعلب سؤال کرد از امیرالمؤمنین ع که ایا خدا را دیده‌اید یا امیرالمؤمنین ع!
حضرت فرمود وای بر تو پرستش نمی‌کنیم خدای را که نبینم
ذعلب گفت ای امیرالمؤمنین ع چطور دیده‌ای خدا را!
حضرت فرمود چشمها با رویت بصری خدا را نمی‌بیند – اما قلبها با حقایق ایمان خدا را می‌بیند.
همانطور که برای دیدن اجسام چشم می‌خواهید. قلب برای دیدن خدا به حقایق ایمان نیاز دارد.

فرق مؤمن و غیر مؤمن! ایمان حقیقت پیدا می‌کند در قلب و ثمراتی دارد که ثمراتش می‌شود حقایق الایمان
بالاترین مرتبه ایمان و حقیقت ایمان که ظهور می‌کند! رویت حق است.
حضرت فرماید خداوند در عظمت خود عظیم است بدون بزرگی جسمی
در کبریای خود بزرگ ولی به بزرگی اجسام وصف نمی‌شود

چطور می‌شود گفت که قبل از خدا چیزی نیست! همه زیر سر این است که خداوند محدود نیست
هیچ چیز قبل از او نیست چون محدود نیست
*کجایی* را خدا خلق کرد و خدا محیط است به *کجایی *
خداوند بعدی ندارد بعد ازآن چیزی است که حد داشته باشد.

خواست اشیا را خواستن خدا مثل خواستن تو نیست
همت می‌کنی کاری انجام بدهی خدا اینطور نیست، همت یکی از کیفیات نفسانی است. این عالم حضور حق است. صفحه علم الهی است.
خداوند در همه اشیاء است بدون اینکه با آنها ممزوج باشد چون دوئیت در کار نیست – همه جلوات حق هستند و حق در همه انها ساری و جاری است و از اشیاء جدا نیست و ممزوج با اشیاء هم نیست – همه اشیا ء جلوات حق هستند.
خداوند ظاهر است و ظاهر از اسماء خداست

آیه قران
الحدید
هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ
《 یا خفیا لفرط الظهور 》ای که از شدت ظهور نا پیدایی
خدا هست که اشیاء هستند ما ز هستی او هستیم
(ای همه هستی ز تو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده)
خداست که تجلی کرده، هر جا نگاه می‌کنی جلوه حق است.
خدا دور است اما نه به مسافت و نزدیک است بدون همجواری – همه زیر سر این است که خدا را مادی ندانیم- حقیقت خدا غیر دسترس است این معنی دوری خداوند است

لطیف است بدون لطافت جسمانی
خداوند خیلی لطیف است حتی در عین و بینایی ما نفوذ دارد – چون دیده تو جلوه اوست.
(موجود لا بعد عدم) فلاسفه روی این بناها ساخته‌اند
خداوند موجود است نه بعد از عدم – در بحث حدوث عالم
حادث به موجودی می گویند که مسبوقیت به عدم داشته باشد – نبوده – بوده شده است
انواع حدوث (حدوث زمانی: در یک زمان نبوده بوجود آمده).

جناب ابن سینا از راه حدوث ذاتی پیش می اید برای اثبات واجب
موجودات ذاتشان فقیر است (عدم مجامع)
اینجا عالم زمان و زمانیات است.
عالمی داریم به نام عالم دهر، موجودات دهری باطن موجودات زمانی‌اند
نسبت متغیر به متغیر زمان
نسبت متغیر به ثابت، دهر
نسبت ثابت به ثابت، سرمد
دهر به زمان سبقت دارد، عدم موجودات در دهر می‌شود مسبوقیت عدم دهری به وجود زمانی بنا بر مطلب حدوث دهری میرداماد

واجب الوجود آنست که عدم بر وجودش سبقت ندارد – هیچ زمانی نیست که واجب الوجود نباشد. ذاتش اقتضای وجود می‌کند. چون حق تعالی عین وجود است. شیء را نمی‌شود از عین خودش جدا کرد
خداوند محض وجود و وجود محض است و هیچ گونه عدمی در حریم خداوند راه ندارد.
آیا عدم مکانی دلیل برحدوث می‌شود! یعنی چیزی در یک مکانی نیست ودر یک مکانی هست

ایا عدم قبل از وجود محسوب می‌شود
تعریف: سبقت عدم بر وجود شیء حدوث است
خطبه امیرالمومنان ع: (من وصفه فقد حده، و من حده فقد عده، و من عده فقد ابطل ازله)
عدم مکانی در خدا راه ندارد، نمی‌شود جایی رفت که خدا نباشد
خداوند فاعل است، فاعل مضطر نیست
فاعل دو جور داریم (فاعل مختار مثل اینکه این کنیم یا ان کنیم-
فاعل مضطر مثل، سوزندان آتش همه را می‌سوزاند استثنا ندارد آتش فاعل مضطر است
فاعل مختار – اختیار دراصل نقص است. نقص در حریم خدا راه ندارد
این که گویی این کنم یا ان کنم
خود دلیل اختیارست ای صنم
بخاطر جهل ماست که می گویم این کنیم یا ان …چون نمی‌دانیم کدام خوبست وکدام بد
خداوند فاعل بالعنایه است – از روی حکمت وعلم خود، خلق می‌کند
فاعل کننده کار است و تمام این عوالم فعل خداست
اقاجان در الهی نامه می‌فرماید: الهی به خود می‌بالم که صنع تو هستم.

حضرت موسی ع: خدایا فرعون ادعای خدایی می‌کند چرا روزی اورا قطع نمی‌کنی!
خداوند فرمود اگر او ترک بندگی کند من که ترک خدایی نمی‌کنم
خداوند تقدیر زده است، قدر یعنی اندازه، مقدر کسی که اندازه می زند – تمام این عالم بر اساس هندسه است – اعضای بدن داخلی و خارجی همه بر اساس اندازه هست – هندسه دارد.

خداوند مهندس و مقدر است – خداوند تقدیر زننده هست نه با حرکت
خداوند مرید است، یعنی اراده کننده است، یکی از اسماء خداوند مرید است.
خداوند شنوا است نه با آلت (گوش) خداوند ادارک کننده تمام اصوات است – ادارک کننده تمام جزئیات هر چیز شنیدنی چه با گوش دل و چه با گوش سر – و چه قابل شنیدن نباشد مثل امواج رادیویی
خداوند بیناست نه با آلت چشم، مکان خدا را در بر نمی‌گیرد – ما مکان در مکانیم – مکان‌ها خدا را در بر نمی‌گیرد این خداست که مکانها را در بر می‌گیرد.

خداوند در ضمن اوقات نمی اید – موجودی نیست که بر او زمان نگذرد
انسانها درطول زمان حرکت می‌کنند ۶۰ الی ۷۰ الی …. سال در این دنیا
خداوند اوقات او را در بر نمی‌گیرد – زمان مخلوق خداست و خداوند محیط به زمان است، صبح و شب بر خدا نمی‌گذرد
زمان بر ما که تحت زمان هستیم می‌گذرد تمام قطعات زمان از – گذشته و آینده برای خدا حضور دارد
خداوند با حرکت زمان حرکت نمی‌کند خداوند خالق زمان است

آیه قران الروم
فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِینَ تُمْسُونَ وَحِینَ تُصْبِحُونَ
پس خدا را هنگامی که وارد شب می‌شوید و هنگامی که به صبح در می‌آیید، تسبیح گویید، (۱۷)

الروم
وَلَهُ الْحَمْدُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِیا وَحِینَ تُظْهِرُونَ
همه ستایش‌ها در آسمان‌ها و زمین ویژه اوست و شب و آن گاه که وارد ظهر می‌شوید [نیز خدا را تسبیح گویید.](۱۸)
این عالم عجب در عجب است
الحمدالله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

 

۵/۵ - (۱ امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.