۱۴۰۳-۹-۱ شرح اصول کافی جلد ۱ علم غیب
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا و طبیب قلوبنا و شفیع ذنوبنا العبد المؤید الرسول المسدد المحمود الاحمد ابوالقاسم المصطفی محمد»
پنجشنبه ۱۴۰۳/۹/۱، اصول کافی، جلد اول
موضوع: باب نادر _ علم غیب.
یکی از مباحثی که برخی مخالفین به شیعه ایراد میگیرند اینست که میگویند علم غیب مختص خداست، که شما شیعیان برای امامان علم غیب قائل هستید و این شرک است.
آیا علم غیب مختص خداست و هیچ احدی حتی انبیای خدا علم غیب ندارند؟!!
آیاتی در قرآن هست که علم غیب را نسبت میدهد به خدا و آیاتی هم هست که علم غیب را به غیر از خدا نسبت میدهد.
به اذن الله غیر خدا هم میتواند علم غیب داشته باشد.
إِلَّا مَنِ ٱرۡتَضَىٰ مِن رَّسُولࣲ فَإِنَّهُۥ یَسۡلُکُ مِنۢ بَیۡنِ یَدَیۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ رَصَدࣰا
رسول، هم میتواند نبی باشد هم میتواند غیر پیامبر باشد، رسول یعنی فرستاده.
جان پیامبر امیرالمومنین است به حکم قرآن آیه مباهله:
فَمَنْ کَایَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَکْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا یَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ
پس هر که با تو درباره او [عیسی] پس از آنکه بر تو [به واسطه وحی، نسبت به احوال وی] علم و آگاهی آمد، مجادله و ستیز کند، بگو: بیایید ما پسرانمان را و شما پسرانتان را، و ما زنانمان را و شما زنانتان را، و ما نفوسمان را و شما نفوستان را دعوت کنیم؛ سپس یکدیگر را نفرین نماییم، پس لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
اگر رسول الله علم غیب دارد پس امیرالمومنین هم دارد.
در داستان حضرت یوسف و حضرت یعقوب ع: ایشان بوی پیراهن حضرت یوسف را فرسخها استشمام کرد و این جزو علوم اذواق است که علم غیب است.
و در داستان حضرت خضر و حضرت موسی ع در سه قضیه کشتی و قتل کودک کافر و ساختن دیوار نشان داد که حضرت خضر ع دانا به علم غیب است.
و یا در داستان ذوالقرنین که زبان آن اهالی را میدانست به علم غیب الهی.
پس با وجود این آیات اگر علم غیب را به کسی نسبت بدهیم کافر نیستیم.
روایت (۲)
سید صیرفی گوید: شنیدم که حمران بن اعین از امام باقر علیهالسلام راجع بقول خدای عزوجل (۱۰۱ سوره ۶) (((خدا ایجاد کننده آسمانها و زمین است))) میپرسید: امام فرمود: خدای عزوجل همه چیز را با علمش ایجاد کرد، بدون آنکه نمونه قبلی داشته باشد، آسمانها و زمینها را آفرید در صورتیکه پیش از آن آسمان و زمین نبود، مگر نمیشنوی گفتار خودش را (۷ سوره ۱۱) (((و عرش خدا روی آب بود))) (پس اگر آسمان و زمین میبود، عرش خدا روی آبها قرار میگرفت) حمران عرضکرد: بفرمائید معنی گفتار خدای جل ذکره را (۲۷ سوره ۷۲) (((خدا غیب میداند و کسی را بر علم غیب خود آگاه نکند))) امام علیه السلام (دنبال آیه را) فرمود: (((مگر پیغمبری که مورد پسند او باشد))) بخدا که محمد از پسندیدگان او بود و اما اینکه فرماید: (((خدا غیب میداند))) همانا خدای عزوجل عالم است به آنچه از خلقش غایب است نسبت به آنچه در علمش تقدیر میکند و حکم میدهند پیش از آنکه آنرا بیافریند و فرشتگانش اضافه کند، ای حمران! این علم نزد او نگهداشته است و نسبت به آن مشیت دارد، هرگاه بخواهد طبق آن حکم دهد (و آنرا بمورد اجرا گذارد) و گاهی نسبت به آن بدا حاصل شود و بمورد اجرایش نگذارد: و اما علمی که خدای عزوجل آنرا نقدیر و حکم و امضاء فرموده علمیست که اولاً پیغمبر صلی الله علیه و آله و سپس بما رسیده است.
شرح: هر چیزی را که انسان درست میکند از روی مثالی که دیده است ساخته میشود، اما خداوند از روی چه مثالی اشیا را ایجاد کرد و از روی چه نقشهای ما را اینطور طراحی کرده است؟!؟!
از روی علم خودش.
علم خداوند از کجاست؟!!
علم ما از بیرون است اما علم خداوند از ذات خودش است، علم او عین ذاتش است.
هر کدام از ما یک «DNA» داریم که تمام برنامهی طراحی ما در این کتاب خدا نوشته شده است که هر کس باید چگونه باشد و با چه مشخصاتی!!!
هر سلول ما DNA دارد که طولش هزاران کیلومتر است و بدن ما میلیاردها سلول دارد. سبحان الله…
همهی اینها ظهور علم الهی اند.
بَدِیعُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ….
خداوند همه چیز را ابداع و نوآوری کرده است از ذات خودش…
وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ وَکَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ…
عرش خدا بر آب بود یعنی چه؟
پس آسمانها و زمین نبود که میگوید بر آب بود.
عالم الغیب یکی از اسماء الهی است.
خداوند عالم است به آنچه پنهان است از خلق.
و همه اشیا اندازه دارند و اول تقدیر خوردهاند بعد ایجاد شدهاند، عمر ما هم اندازه دارد.
قبل از خلق اندازه و تقدیر میزنند.
قبل از تقدیر زدن و قبل از اطلاعِ فرشتگان خداوند داناست به خلقتش.
خواست خداست که چه کند و چه زمانی ایجاد کند، جلو بیندازد یا عقب، قبل از اینکه به فرشتگان اعلام کند.
روایت: دعا قضا را رد میکند اگرچه ابرام (پافشاری) شده باشد.
آنچه میخواهد تقدیر بخورد و امضا شود اول میرسد به دست رسول الله و بعد به امامان اهل بیت.
حالا قبل از مرتبه قضا و امضا چطور؟!! بحث عالم الغیب بود، غیب آن مرتبهای است که تقدیر خورده است ولی امضا نشده است.
غیب آن مرتبهای از علم خداست که میخواهد نازل بشود بر فرشتگان.
روایت (۳)
سدیر گوید: من و ابوبصیر و یحیای بزاز و داود بن کثیر در مجلس نشسته بودیم که امام صادق علیه السلام با حالت خشم وارد شد، چون در مسند خویش قرار گرفت فرمود: شگفتا از مردمی که گمان میکنند ما غیب میدانیم!! کسی جز خدای عزوجل غیب نمیداند. من میخواستم فلان کنیزم را بزنم، او از من گریخت و من ندانستم که در کدام اطاق منزل پنهان شده است.
سدیر گوید: چون حضرت از مجلس برخاست و بمنزلش رفت، من و ابوبصیر و مسیر، خدمتش رفتیم و عرض کردیم: قربانت گردیم، آنچه درباره کنیزت فرمودی، شنیدم و ما میدانیم که شما علم زیادی دارید و علم غیب را بشما نسبت ندهیم(؟).
فرمود: ای سدیر! مگر تو قرآن را نمیخوانی؟ عرض کردم: چرا، فرمود: در آنچه از کتاب خدای عزوجلخواندهئی؟ این آیه (۴۰ سوره ۲۷) را دیدهای؟ (((مردمی که به کتاب دانشی داشت: گفت: من آنرا پیش از آنکه چشم بهم زنی نزد تو آورم))) عرض کردم: قربانت گردم، این آیه را خواندهام. فرمود: آن مرد را شناختی و فهمیدی چه اندازه از علم کتاب نزد او بود؟ عرض کردم: شما بمن خبر دهید. فرمود: باندازه یک قطره آب نسبت بدریای اخضر (بحر محیط) عرض کردم: قربانت گردم، چه کم!! فرمود: ای سدیر! چه بسیار است آن مقداری که خدای عزوجل نسبت داده است بعلمی که اکنون بتو خبر میدهم (چه بسیار است آن مقدار برای کسیکه خدای عزوجل او را بعلمی که اکنون بتو خبر میدهم نسبت نداده است.)
ای سدیر! باز در آنچه از کتاب خدای عزوجل خواندهئی این آیه (۴۳ سوره ۱۳) را دیدهئی؟ (((بگو (ای محمد) گواه بودن خدا و کسیکه علم کتاب نزد اوست میان من و شما بس است))) (کسیکه علم کتاب نزد اوست علی و امامان از فرزندان او میباشند چنانچه در حدیث ۴۹۳ گذشت) عرض کردم: قربانت، این آیه را هم خواندهام. فرمود: آیا کسیکه تمام علم کتاب را میداند آنگاه حضرت با دست اشاره بسینهاش نمود و فرمود: بخدا تمام علم کتاب نزد ماست، بخدا تمام علم کتاب نزد ماست.
ابن عربی: عارف جبرئیلی ۲۴ هزار قوه دارد که اگر یکی از قوهها را به کار ببرد میتواند آسمان و زمین را منعدم کند.
عارف جبرئیلی امام صادق است که میگوید تمام علم کتاب در نزد ماست.
داستان جاریه پس چیست؟!!
امام میخواهد بگوید قرار نیست ما به همه بگوییم که علم غیب داریم، علم ظاهر یک چیز دیگر است!!
امام قرار نیست در هر جایی از علم غیب استفاده کند و مثل بقیه انسانها زندگی میکند در میان مردم.
و حالا اگر امام در یک جایی تصرفی میکند این حکمت خاصی دارد.
روایت (۴)
عمار ساباطی گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم که آیا امام غیب میداند؟ فرمود: نه، ولی هرگاه بخواهد چیزی را بداند خدا آنرا باو بیاموزد.
امام همیشه به اندازه فهم راوی صحبت میکند.
«حدّ عقل مردمان رادر سخن ملحوظ دار
در دویدن پابپای طفل میباید دوید»
(استاد محمد مهدی معماریان)
اینکه میفرماید هرگاه بخواهیم، میدانیم، این یکی از مراتب علم امام است.
پایان باب
باب ائمه ع هر گاه خواهند بدانند بدانند.
روایت (۱)
امام صادق علیه السلام فرمود: امام هرگاه خواهد بداند، بداند.
روایت (۲)
و فرمود: امام هر گاه خواهد بداند، بوی اعلام شود.
روایت (۳)
و فرمود: هر گاه امام بخواهد چیزی را بداند، خدا آن را (به وسیله الهام یا روح القدس) به وی اعلام کند
امام باید اینگونه باشد اگر مثل بقیه مردم عادی باشد که دیگر برای ما ارزشی ندارد.
//کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم//
الحمدلله علی الولایه