۱۴۰۳-۷-۲۶ شرح اصول کافی در شان لیلهالقدر
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 الحمدالله رب العالمین الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا و طبیب قلوبنا و شفیع ذنوبنا العبد المؤید الرسول المسدد المحمود الاحمد ابوالقاسم المصطفی محمد🌹
پنجشنبه۱۴۰۳/۷/۲۶، اصول کافی جلد اول،
باب: در شان انا انزلناه فی لیلهالقدر و تفسیر آن
🧿موضوع: روایات در شان سوره قدر و ائمه
🖊نکته:
احادیث این باب از نظر بنده مورد تایید نیست
و آن راوی محترم روایات را جعل کرده است
و اشکال دارد، گفتیم این باب بعضی از مطالبش درست است اما راوی مطالب خود را استناد داده است به امام معصوم ع، و داستانسرایی کرده است.
⬅️روایت (۷)
🖊ترجمه:
امام محمد تقی علیه السلام فرمود: خدای جل ذکره شب قدر را در ابتدای خلقت دنیا آفرید و در آنشب نخستین پیغمبر و نخستین وصیی که باید باشد (آدم و شیث را) (وجود آنها را مقدر ساخت) و حکم فرمود که در هر سالی شبی باشد که در آنشب تفسیر و بیان امور تا چنان شبی در سال آینده فرمود آید، هر که آنشب را انکار کند، علم خدای عزوجل را رد کرده، زیرا پیغمبران و رسولان و محدثان جز بوسیله حجتی که در آنشب به آنها میرسد با حجتی که جبرئیل علیه السلام (در غیر آنشب) برای آنها میآورد، قائم نشوند و بپا نایستند (زیرا برنامه رهبری خلق و علم بدون اختلاف را در آنشب بدست میآورند)
راوی گوید: عرضکردم: جبرئیل یا ملائکه دیگر نزد محدثان هم میآیند؟ فرمود: اما نسبت به پیغمبران و رسولان صلی الله علیهم که شکی نیست و نسبت بغیر ایشان، ناچار باید از نخستین روز آفرینش زمین، تا پایان جهان حجتی برای اهل زمین بوده باشد که خدای تعالی تفسیر امور را در آنشب بر محبوبترین بندگانش نازل فرماید. بخدا سوگند که جبرئیل و ملائکه در شب قدر آن امر را برای آدم امر خدا در شب قدر میآید، و برای وصی پس از او هم مقرر شد. بخدا سوگند که هر پیغمبری از آدم تا محمد صلی الله علیه و آله در آنشب مأمور میگشت که بفلان کس وصیت کند (شخصی را وصی خود کند).
و خدای عزوجل در قرآنش نسبت بخصوص والیان امر بعد از محمد صلی الله علیه و آله فرماید (۵۴ سوره ۲۴) (((خدا بکسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده کرده که در این سرزمین جانشینان کند، چنانکه پیشینیان ایشان را جانشین کرد. تا آنجا که فرماید (و دینی را که برای ایشان پسندیده استقرار دهد و از پی ترسشان امنیت بدل آرد، تا تنها مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نسازند، آنها که پس از این کافر شوند) خودشان گنه پیشگانند، یعنی شما را پس از پیغمبرتان جانشین علم و دین و عبادت خود کنم، چنانکه اوصیاء آدم علیهالسلام پس از او جانشین میشدند تا پیغمبر بعد مبعوث میگشت (((مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نسازند))) یعنی مرا عبادت کنند با ایمان باینکه پیغمبری بعد از محمد صلی الله علیه و آله نیست، کسانیکه جز این گویند (((خودشان گنه پیشگانند))) خدا هم والیان امر را بعد از محمد در علم استقرار بخشید و ما هستیم آن والیان.
پس از ما بپرسید، اگر بشما راست گفتیم، اعتراف کنید ولی شما اعتراف نخواهید کرد اما علم ما ظاهر است (زیرا اگر شما از ما نپرسید، دیگران میپرسند و اگر شما از روی لجاج و عناد اعتراف نکنید، مردم بیغرض چیز فهم دیگر هستند) و اما وقت و زمانی که دین خدا بوسیله ما در آن ظاهر گردد بطوریکه میان مردم هیچگونه اختلافی نباشد، آنرا مدتی است که با گذشت شبانه روزها سپری شود، و چون وقتش رسد آشکار گردد و امر یکی شود (اختلاف از میان مردم رخت بر بندد).
بخدا سوگند که فرمان خدا جاری شده که میان مؤمنین اختلافی نباشد و به همین جهت ایشان را گواه مردم قرار داده است، بدین ترتیب که محمد صلی الله علیه و آله گواه ما باشد و ما گواه شیعیان خود و شیعیان ما گواه مردم دیگر خدای عزوجل هرگز نخواسته که در حکم او اختلافی باشد و میان اهل علمش تناقضی وجود داشته باشد، سپس امام علیه السلام فرمود: برتری مؤمنیکه (((انا انزلناه))) را با تفسیرش باور کند، بر کسیکه در ایمانش به آن سوره چون او نیست، مانند برتری انسانست بر چهار پایان و خدای عزوجلبوسیله مؤمنان به آن سوره از منکرین آن در دنیا بر میدارد، آنچه را (یعنی تسلط کفار را بر مسلمین) که بوسیله جهاد کنندگان، از خانه نشستگان بر میدارد، تا عذاب آنهائیکه خدا میداند از انکار خود توبه نمیکنند، در آخرت کامل باشد و (چون سخن از جهاد بمیان آمد، برای اینکه گمان نکنی در این زمان هم جهادی واجبست میگویم) من در این زمان جهادی جز حج و عمره و همسایگی خوب سراغ ندارم.
توضیح مراد از همسایه، کسی است که در منزل با او همسایگی دارد و یا هر آشنا و نزدیکی که با او معاشرت دارد و خوبی با همسایه اینستکه حق او را رعایت کند و بر اذیت او شکیبائی ورزد و بر عهد و پیمان و امان خویش محافظت داشته باشد و در حقیقت حج و عمره و خوش همسایه داری جهاد نفسی است که بجای جهاد با شمشمیر گذاشته شده حاصل کلام مجلسی ره…
🖊منظور اینست که نبوت و وصایت با لیله القدر درست میشود یعنی با اتصال به ملکوت.
🖊میگوید زمانی میآید که علم ما آشکار میشود و در آن نمیتوان اختلافی کرد و دیگر اختلافی در آن نیست؛
درحالیکه میبینید الآن چقدر اختلاف هست بین فرقهها و عقاید مختلف مثل وهابیت، سلفیه،
شیعه، سنی ووو
وقتی امام زمان عج میآیند همه ی اختلافها کنار میرود.
🖊فرمود :
کسی که تفسیر اناانزلناه را آنچنانکه باید میداند
نسبتش به کسی که نمیداند مانند نسبت
انسان به حیوان (چهار پا) است.
یعنی کسی که معرفت به مقام امامت و ولایت
دارد قابل قیاس نیست با کسی که معرفت ندارد.
🖊فرمود:
جهاد شما حج و عمره است و مراقب باشید همسایه خود را اذیت نکنید و اگر آنها شما را اذیت کردند سعی کنید تحمل کنید،
این میشود جهاد در راه خدا.
🖊بعد از امام سجاد ع پسرش زید قیام کرد و
کشته شد؛ زیدیه میگویند بعد از زید هر کس
از اولاد فاطمه قیام کند میشود امام!
🖊امام صادق ع فرمود:
خدا بوسیله اینها از شما بلا را دفع میکند
لذا فرمود شما ساکت باشید؛ زیدیه سپر جان شماست.
یعنی بگذار آنها بروند کتکش را بخورند!
🖊شما تا آمدن قائم عج سکوت کنید و کاری نکنید؛ وقتی امام غائب است آیا اگر شما حاکم شوی به عدل حکومت میکنید؟! نخیر
🖊 امامتان امر به سکوت داده است.
⬅️ روایت (۸)
🖊 (این حدیث؛ از نظر من باطل است
مگر بگوییم امام ع نمیخواسته جواب
بدهد و طفره میرفته از جواب درست دادن!!! و اصلاً معلوم نیست پرسنده از امام چه کسی است!!)
🖊ترجمه:
مردی بامام محمد تقی علیه السلام عرضکرد: پس پیغمبر! بر من خشم مکن، فرمود: برای چه! عرضکرد: برای آنچه میخواهم از شما بپرسم. فرمود: بگو: عرضکرد: خشم نمیکنی؟ فرمود: خشم نمیکنم، عرضکرد، بفرمائید اینکه راجع بشب قدر معتقدید که فرشتگان و جبرئیل بسوی او صیاء نازل میشوند، آیا برای آنها امری میاورند که پیغمبر صلی الله علیه و آله آنرا نمیدانسته یا امری میاورند که پیغمبری صلی الله و علیه و آله آنرا میدانسته است؟ با آنکه شما میدانید که چون پیغمبر صلی علیه و آله وفات کرد، علیهالسلام تمام علوم او را فرا گرفته بود؟ امام فرمود: ای مرد مرا با تو چکار است چه شخصی ترا نزد من آورد؟ عرضکرد: سرنوشت مرا برای طلب دین نزد تو آورد. فرمود: پس آنچه را بتو میگویم خوب بفهم.
همانا چون رسولخدا صلی الله و علیه و آله را بمعراج بردند، فرود نیامد تا اینکه خدای جل ذکره علم گذشته و آینده را باو آموخت و مقدار زیادی از آن علم مجمل و سر بسته بود که تفسیر و توضیحش در شب قدر میاید، علی بن ابیطالب علیه و السلام هم مانند پیغمبر بود، علوم مجمل را میدانست و تفسیرش در شبهای قدر میاید، مانند آنچه برای پیغمبر صلی علیه و آله بود، مرد سائل گفت، مگر در آن علوم مجمل و سر بسته تفسیرس نبود؟ فرمود: چرا، ولی در شبهای قدر از طرف خدایتعالی بپیغمبر صلی علیه و آله و اوصیاء نسبت به آنچه میدانند دستور میاید که چنین و چنان کن و در آنشب دستور میگیرند که نسبت به آنچه میدانند چگونه رفتار کنند.
مرد سائل گوید، عرضکردم: این مطلب را برایم توضیح دهید، فرمود: پیغمبر صلی الله و علیه و آله وفات نکرد، جز اینکه علوم سر بسته و تفسیر آنها را فرا گرفته بود، عرضکردم: پس آنچه در شبهای قدر برایش میاید چه علمی بود؟ فرمود: فرمان و تسهیلی بود نسبت به آنچه میدانست (جزئیات و مصادیق بر کلیات منطبق میگشت و دستور اجرایش میاید و این خود تسهیلی بود برای پیغمبر و امام صلی الله علیه و آله.)
مرد سائل گفت: پس برای ایشان در شبهای قدر چه علمی غیر از آنچه میدانستند پدید میاید؟ فرمود: این مطلب از چیزهائی است که ایشان مأمور بکتمانش باشند و تفسیر آنچه را پرسیدی جز خدای عزوجل نداند.
مرد سائل گفت: مگر اوصیاء میدانند آنچه را که پیغمبران نمیدانند؟ فرمود، چگونه میشود که وصی علمی جز آنچه باو وصیت شده بداند؟!!.
مرد سائل گفت: ما را میرسد که بگوئیم یکی از اوصیاء چیزی که وصی دیگر آن را نمیداند؟ فرمود: نه، هر پیغمبری که بمیرد علمش در قلب وصیش باشد و فرشتگان و جبرئیل در شب قدر فقط آنچه را که وصی باید میان بندگان حکم کند فرود میاوردند.
مرد سائل گفت: مگر ایشان آن حکم را نمیدانند؟ فرمود: چرا میدانند ولی نمیتوانند مطلبی را اجرا کنند تا در شبهای قدر دستور یابند که تا سال آینده چگونه رفتار کنند.
مرد سائل گفت: من نمیتوانم این موضوع را انکار کنم؟ امام فرمود: هر که انکار آن کند، از ما نیست.
مرد سائل گفت: ای اباجعفر بفرمائید که آیا برای پیغمبر صلی الله علیه و آله در شبهای قدر علمی میآید که آنرا نمیدانست؟ فرمود: این سؤال برای تو روا نیست، اما نسبت بعلم گذشته و آینده، هر پیغمبر و وصیی که بمیرد پس از وی آنرا میداند و اما این علمی که تو میپرسی خدای عزوجل نخواسته که جز خود اوصیاء از آن اطلاع یابند،
مرد سائل گفت: پسر پیغمبر! از کجا بدانم که شب قدر در هر سالی هست؟ فرمود: چون ماه رمضان فرا رسد، در هر شب سوره (((دخان))) راصد مرتبه بخوان، چون شب بیست و سوم رسد، آنچه را پرسیدی تصدیقش را میبینی.
توضیح پیداست که عمده مشکل این مرد سائل در این حدیث شریف اینستکه: بامام علیه السلام میگوید شما میگوئید: بمحض اینکه پیغمبر صلی الله علیه و آله یا امام سابق بمیرد، جانشین او تمام علوم او را ولو بطور کلی و سربسته میداند و باز در شبهای قدر هر سال فرشتگان برای او علمی میآورند، اگر پیغمبر و امام صلوات الله علیهم همه چیز را میدانند، پس آنچه در شبهای قدر میآورند چیست؟ و اگر در شبهای قدر چیز تازهای میآورند، پس پیغمبر و امام علیهم السلام پیش از آنشب همه چیز را نمیدانستهاند؟
مرد سائل این مشکل را هشت مرتبه بعبارت مختلف سؤال میکند و حضرت جوابش میدهد که: آنچه را میدانند علوم و قوانینی است حقیقی و بتصویب رسیده ولی در شبهای قدر فقط دستور اجراء آنها را دریافت میکنند (شاید کیفیت اجراء هم در آنشبها ابلاغ شود.)
و اما راجع باینکه امام علیه السلام باو میفرماید: این سؤال برای تو روا نیست جهتش اینستکه آن سائل بیش از آن مقدار ظرفیت و استعداد نداشته و بر امام لازمست که جواب را بمقدار فهم و استعداد سائل گوید چنانچه در حدیث ۵۴۰ توضیح دادیم و یا جهتش اینستکه چون هشت مرتبه جوابش را فرمود و او نفهمید، امام علیه السلام با آنجمله خواست باو بفهماند که فهم دست خداست و من فقط بیان میکنم و یا آنکه مقصود سائل خصوصیات و جزئیات شب قدر بوده بطوریکه فرشتگان برای امام میگویند، او هم برای آنمرد بگوید و پیداست که اگر دانستن آن خصوصیات برای آنمرد جایز میبود. خدا فرشتگان را در شبهای قدر بر او نازل میکرد.
🖊سوالی که روای کرده یک سوال فنی است.
🖊جواب درست این است که:
لیله القدر یک حقیقت ثابت است که محیط به عالم خلق است و اصلاً همه چیز در آن مرتبه ی لیله القدر تقدیر میخورد و این نیست که فقط یک شب باشد! فقط ظهورش در دنیا میشود یک شب خاص در سال.
🖊روایت:
امام صادق ع فرمودند:
لیله القدر؛ اتصال دائم و لحظهای به ملکوت است، که فرشتگان دائماً به قلب امام ع نازل میشوند و بالا میروند.
این میشود لیله القدر؛ نه اینکه فقط یک شب باشد که فرشتگان بیایند و بروند؛ لیله القدر علم حضوری امام ع است، این نیست که امام ع چیزی را حفظ بکند در آن شب!
🖊روایت:
وقتی پیامبر اکرم به معراج رفتند خداوند
علم آنچه بود (ما کان) و آنچه بعداً میشود
(وما هو کائن) را به پیامبر آموخت.
وپیامبر ص از دنیا نرفت مگر اینکه علمش
را داد به وصی خودش علی ابن ابیطالب ع .
🖊لیله القدر اتصال دائم امام به ملکوت عالم است و امام تقدیرات عالم را در لیله القدر مشاهده میکند و میداند باید چه کند و چه نکند.
میداند برود کربلا یا نرود!!!
صلح کند با معاویه یا نکند!
⬅️روایت (۹)
🖊نکته:
مطالبی که در این حدیث هست قابل اعتنا نیست.
🖊ترجمه:
امام محمد تقی علیه السلام فرمود: آنچه از لشکریان و همسران (و ارواح) شیاطین را که خدای عزوجل برای شقاوت بر گمراهان گماشته میبینید، بیشتر از فرشتگانی باشند که خلیفه خدایند و آنها را برای عدالت صواب فرستاده است عرض شد: ای اباجعفر! چگونه میشود چیزی از ملائکه بیشتر باشد؟ فرمود: چنانچه خدای عزوجل خواسته است، مرد سائل گفت: ای اباجعفر! من اگر این حدیث را ببعضی از شیعیان گویم، انکار میکنند، فرمود: چگونه انکار میکنند؟ عرض کرد میگویند: فرشتگان علیهالسلام از شیاطین بیشترند، فرمود: راست گفتی ولی آنچه میگویم خوب بفهم:
در هر روز و شب تمام جن و شیاطین، پیشوایان گمراهی را زیارت میکنند و بشماره ایشان فرشتگان هم پیشوای هدایت را زیارت میکنند، تا آنکه شب قدر فرا رسد و فرشتگان در آنشب بسوی ولی امر (امام زمان) فرود آیند، خدای عزوجل بشماره آنها از شیاطین خلق کنند یا فرمود: آماده کند سپس ایشان رئیس گمراهی را زیارت کنند و برایش دروغ پردازی کنند، تا چون صبح شود، او هم بگوید چنین و چنان دیدم، اگر او از صاحب الامر در این باره بپرسد، به او میفرماید که: شیطانی را دیدی که بتو چنین و چنان خبر داد تا آنجا که آن موضوع را بخوبی برایش شرح دهد و او را از گمراهیش آگاه سازد.
بخدا سوگند کسی که شب قدر را باور دارد میداند که آنشب مخصوص ماست، زیرا چون وفات پیغمبر صلی الله علیه و آله رسید، درباره علی (ع) (بامتش) فرمود: ولی و سرپرست شما پس از من این علی است، اگر از او اطاعت کنید، بهدایت رسید، اما کسیکه بشب قدر ایمان ندارد، منکر است (امامت ما را و اختصاص شب قدر را بما) و کسی که بشب قدر ایمان دارد و با ما هم رأی نیست (آنرا مختص ما نمیداند) در راستگوئی راهی ندارد، جز اینکه بگوید: آنشب مختص بماست، و هر که نگوید دروغگوست، زیرا خدای عزوجلبزرگتر از آنستکه آن امر بزرگ را توسط جبرئیل و فرشتگان بسوی کافر فاسقی فرو فرستد
و اگربگوید: بخلیفه گمراهی (بخلیفه پیشوای او) نازل میکند، گفتارشان یاوه و بیارزش است و اگر گویند: بهیچ کس نازل نمیشود، ممکن نیست که چیزی بسوی هیج چیز نازل شود و اگر بگویند و خواهند گفت شب قدر حقیقت ندارد، بگمراهی دوری افتادهاند.
توضیح مجلسی (ره) گوید: بنظر ما کلمه (((ترون))) که در دو موضوع از این خبر نقل شد، در اصل، (((یزور))) بوده و تصحیف گردیده است، چنانچه دنباله خبر شاهد این مدعیست.
🖊روایت:
عدد فرشتگان خیلی زیاد است و با هر قطره باران
که میآید چندین فرشته نازل میشود که همراهی اش میکند.
🖊روایت:
پیامبر ص فرمودند:
در معراج جایی قدم نمیگذاشتم مگر مملو از
فرشتگان بود.
➖➖پایان باب➖➖
🖊 بحث امامت و ولایت یک بحث خلافت ظاهری نیست که فقط چه کسی خلیفه بشود؟
اصلاً این نیست که فقط بگوییم آقای ما علی ابن ابیطالب ع باید خلیفه میشد! بله این درست است اما داستان یک چیز دیگر است.
باید امامی که معصوم است و دائم متصل به ملکوت است زمام جامعه را به دست میگرفت بعداز رسول الله که همگان را به طرف هدایت میبرد.
🖊در منابع اهل سنت هست که وقتی علی ع خلیفه شد و نمازجماعت خواند همه مردم میگفتند ما بعد از سالیانی نماز رسول خدا ص
به یادمان آمد؛
با غصب خلافت اصلاً همه چیز از بین رفته بود
و همه برگشته بودند به دوران جاهلیت خودشان!
که اگر زمام جامعه بدست امام معصوم ع بود
و اگر سکان این کشتی را امام معصوم ع هدایت
میکرد وضع مردم این نبود؛ وضع عالم این نبود!!!
🖊خانم فاطمه الزهرا ع فرمودند:
اگر حق علی را غصب نمیکردید دو نفر نبودند
که در مورد خدا اختلاف کنند.
🖊و امام صادق ع فرمودند:
به اندازه شاخ گاو؛ که یک لیوان میگیرد
هر جای این عالم خون به ناحقی ریخته شود
گردن اولی و دومی است که غصب کردند
حق امیرالمومنین ع را و الا عدالت باید عالم
را میگرفت و مردم به کمال میرسیدند.
🖊صدیقه طاهره ع به شهادت رسید که سند
مظلومیت امیرالمومنین ع بشود و برای دفاع از
امیرالمومنین ع جانش را فدا کرد.
او کسی است که خداوند به پاکی و طهارتش
شهادت داده است و تا الآن هم قبرش ناپیداست.
و با همین کار به روش جنگ سرد و جنگ نرم اثبات کرد که امیرالمومنین ع مظلوم است.
/یا فاطمه هر کس که تورا دوست ندارد
روح بشری در رگ و در پوست ندارد /
الحمدلله علی الولایه