۱۴۰۳-۱۲-۹ شرح اصول کافی ائمه صلوات الله علیهم در علم و شجاعت و اطاعت برابرند
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا و طبیب قلوبنا و شفیع ذنوبنا العبد المؤید الرسول المسدد المحمود الاحمد ابوالقاسم المصطفی محمد»
پنجشنبه ۱۴۰۳/۱۲/۹، اصول کافی، جلد اول
🧿موضوع: باب: ائمه صلوات الله علیهم در علم و شجاعت و اطاعت برابرند.
⬅️ این باب را آورد که بگوید ائمه همه مقاماتشان یکسان است؟!! یا با هم تفاوت دارند؟!!
🖋 در قرآن آمده است که انبیا بر هم تفاضل دارند و بعضی رسولان بر بعضی برتری دارند.
🕋 تِلْک الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَیٰ بَعْضٍ ۘ مِنْهُمْ
🖋 آیا انبیا و رسولان با هم متفاوت هستند؟!!
🕋 لَا نُفَرِّقُ بَینَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ…
🖋 آیا ائمه همه یک طور هستند یا تفاضل دارند و برتری دارند؟!!
🖋 میفرماید در بعضی از شئون همه یکسان هستند، در علم همه یکسان هستند، و در بعضی از مقامات تفاضل است بین آنها.
اینکه یک امام از دیگری شجاعتر باشد اینطور نیست و یا اطاعت کردن از آنها در همه یکسان است.
تفاضل بین ائمه در مقاماتی فراتر از اینهاست.
⬅️روایت (۱)
امام صادق علیه السّلام درباره آیه (((کسانیکه ایمان آوردند و فرزندانشان هم در ایمان از آنها پیروی کردند، فرزندانشان را به ایشان ملحق کنیم و از عملشان چیزی کمشان ندهیم (یعنی بحساب فرزندانشان نگذاریم) (((- ۲۱ سوره ۵۲ -))) فرمود: کسانیکه ایمان آوردند، پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و امیر المؤمنینند، و فرزندان او، ائمه و اوصیاء صلوات الله علیهم باشند که خدا فرماید: به آنها ملحق میکنیم و جحتی را که محمد صلی اللّه علیه و آله درباره علی آورده، نسبت به اولادش کاهش ندهیم و حجت همه یکی است و طاعتشان هم یکی است.
⤴️ انسان مؤمن فرزندانش به او میپیوندند.
🖋 در اینجا یک مصداق آیه دیگر را بیان میکند آن کسانی که ایمان آوردند، منظور (پیامبر خدا و امیرالمؤمنین است)
🖋آمَنَ الرَّسُولُ…
پیامبر خودش مؤمن است و در مورد خود خداوند که مؤمن است در قرآن آمده:
🕋 «هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِک الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیمِنُ..».
🖋 آنچه رسول خدا ص برای امیرالمؤمنین ع گفته است بدون هیچ نقصی برای امامان بعد از ایشان هم فرموده است.
🖋 اینجا مراد از ایمان آورندگان رسول خدا و امیرالمؤمنین است.
🖋در روایت داریم من و علی دو پدر این امت هستیم و بهترین فرزندان ما ائمه هستند.
🖋 آنچه رسول خدا ص برای امیرالمؤمنین ع گفته است، بدون کم و کاست برای ذریه امامان اهل بیت هم گفته است. لذا حجت و طاعت آنها یگانه است همانطور که از امیرالمؤمنین اطاعت شود، باید از امام رضا ع هم اطاعت شود. حرف ائمه یکی بر دیگری برتری ندارد.
⬅️روایت (۲)
حضرت ابوالحسن علیه السّلام فرمود: ما خانواده در علم و شجاعت برابریم و در بخشیدن (علم و مال به مردم) بهر اندازه که دستور داریم، میبخشیم.
⤴️ ائمه در شجاعت و علم یکسان هستند.
🖋 ائمه در تمام امور از جانب خدا دستور دارند.
🖋 سخاوت ائمه یکسان است و طبق امر الهی میبخشند و اگر به کسی نمیدهند علت دارد، و از آن طرف اگر به کسی همیشه بلا میخورد حتماً باید بخورد و یا اگر کسی زیاد مریض میشود باید مریض باشد و یا اگر کسی فقیر است اینطور باید باشد تا ایمان او حفظ شود.
🖋 عطا میکنند به اندازه آنچه امر میشوند.
🖋گفته شده امام که چنین قدرتهایی دارد چرا در بعضی از جنگها شکست میخورد یا چرا امام حسین علیه السلام شهید شد!!!
بنا نیست امام از قدرت خود به نفع دنیای خود استفاده کند.
⬅️روایت (۳)
حارث بن مغیره گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام میفرمود رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ابن مسکان، عن الحارث بن المغیره، عن أبیعبدالله علیه السلام قال: سمعته یقول: قال رسول الله صلی اللّه علیه و آله فرمود: ما نسبت به امر و فهم و حلال و حرام در یک روش هستیم و اما پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و علی فضیلت خود را دارند.
شرح:
مقصود از امر یا امر امامت و خلافتست و یا فرمانیست که به مردم میدهند و اطاعتش واجب است و نسبت بفضیلت علی علیه السلام بر امامان دیگر روایاتی وارد شده که از جمله آنها همین روایت است و روایت دیگریست که لقب امیر المؤمین را منحصر و مختص به آنحضرت بیان میکند و نیز از روایاتی استفاده میشود که بعد از آن حسنین و پس از آنها امام دوازدهم علیهم السلام فضیلت دارد، و بقیه هشت امام دیگر برابرند.
⤴️ تمام امامان یک حقیقت واحد هستند اما رسول خدا و امیرالمؤمنین افضلیت دارند.
🖋 در کتب اهل سنت آمده است که رسول خدا از امام حسن و امام حسین تعریف کردند اما فرمودند پدرشان از آن دو بهتر است.
➖➖پایان باب➖➖
🧿باب: امام علیه السلام امام پس از خود را میشناسد.
🕋 آیه ((خدا به شما فرمان میدهد که امانات را به اهلش بپردازید، درباره آنها نازل شده است))
⬅️برید عجلی گوید: از امام باقر علیه السلام درباره قول خدای عزوجل (((خدا بشما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش برسانید و چون میان مردم داور شدید بعدالت حکم کنید – ۶۲ سوره ۴))) پرسیدم فرمود: خدا ما را قصد کرده است، که باید امام پیشین کتابها و علم و سلاح را به امام بعد از خود برساند (((و چون میان مردم داور شدید به عدالت حکم کنید))) یعنی به آنچه دست شماست (از احکام و قوانین خدا حکم کنید) سپس خدای تعالی به مردم فرماید: (((کسانیکه ایمان آوردهاید! خدا را اطاعت کنید و رسول و والیان امر از خودتان را اطاعت کنید – ۶۳ سوره ۴ – خدا خصوص ما را قصد کرده، (مائیم والیان امر) خدا همه مؤمنین را تا روز قیامت به اطاعت از ما امر فرموده (((و چون از نزاع و اختلاف درباره امری ترسیدید، آن را به خدا و رسول و والیان امر از خود ارجاع دهید – آیه ۵۹ سوره ۴))) این گونه نازل شده است – چگونه ممکن است خدای عزوجل به اطاعت والیان امر فرمان دهد و نزاع و اختلاف با ایشان را رخصت فرماید،؟!! همانا امر بارجاع نسبت به مأمورینی است که به آنها گفته شده (((اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول و والیان امر از خود را))).
⤴️ نکته: امام، امام بعد خود را میشناسد اما گاهی وقت امامان در تقیه بودند و امام بعدی را معرفی نمیکردند چون خوف ازدست دادن جان میرفت.
🖋 در مورد این آیه که خداوند امر کرد امانات خود را به اهلش برگردانید یک معنای ظاهری همان است که امانت را اگر از کسی میگیرید به او پس بدهید و در روایت است اگر کسی را میخواهید ببینید که ایمان دارد یا ندارد ببینید دو چیز در وجود او هست یا نه:
اول صدق و دوم امانت داری
🖊در قرآن آمده است که از خدا و رسول و صاحبان امر اطاعت کنید.
و آمده است که امر مسرفان را اطاعت نکنید پس مسرفان اولی الامر نیستند مثلاً در قرآن میفرماید فرعون از مسرفان است پس نمیشود از او اطاعت کرد.
⚠️این حدیث قسمت آخرش جعلی است زیرا امام خلاف قرآن حرف نمیزند و قرآن هم تحریف نشده است. این جعل است که میگوید این آیه تغییر دارد و کلمه اولی الامر در آیه آمده بوده است.
⬅️روایت (۲)
⤴️احمد بن عمر گوید: از امام رضا علیه السلام درباره قول خدای عزوجل (((خدا شما را امر میکند که امانتها را بصاحبانش رد کنید ۵۲ سوره ۴-))) پرسیدم، فرمود: ایشان ائمه از آل محمد صلی اللّه علیه و آله میباشند که باید هر امامی امانت را به امام بعد از خود بسپارد، به دیگری ندهد و از امام هم دریغ ندارد.
⤴️ خداوند امر کرده امانت را به امام بعدی بدهید و به کس دیگر ندهید امام مأمور است امانت را به امام بعدی بدهد و امامت از جانب خداست نه به اختیار ما.
⬅️روایت (۳)
⤴️امام رضا علیه السلام درباره قول خدای عزوجل (((خدا به شما امر میکند امانتها را بصاحبانش رد کنید))) فرمود: ایشان ائمه هستند. هر امامی باید آنرا به امام بعد از خود بسپارد، به دیگری ندهد و از او هم دریغ ندارد.
⬅️روایت (۴)
⤴️معلی بن خنیس گوید: از امام صادق علیه السلام درباره قول خدای عزوجل، خدا شما را امر میکند که امانتها را بصاحبانش رد کنید، پرسیدم فرمود: خدا امام پیشین را دستور میدهد که هرچه (از علائم امانت) نزد اوست به امام بعد از خود رد کند.
🖋 تماماً هرچی که هست امام باید به امام بعدی بسپارد.
⬅️روایت (۵)
⤴️امام صادق علیه السلام فرمود: امام نمیمیرد تا امام بعد از خود را بشناسد و به او وصیت کند.
⬅️روایت (۶)
⤴️و فرمود: امام، امام بعد از خود را میشناسد و به او وصیت میکند.
⬅️روایت (۷)
⤴️عالمی (امامی) نمیرد تا خدای عزوجل به او بیاموزد که به چه کس وصیت کند.
🖋 بعضیها تصور میکردند امام، امام بعدی را تعیین میکند ولی تک تک امامان از طرف خداوند مشخص میشود.
➖➖پایان باب➖➖
🧿موضوع: امامت عهدیست از جانب خدا که برای هر یک از ائمه بسته شده است.
⬅️مقدمه: امامت عهد و پیمان خداست و امامت چیزی نیست که مردم انتخاب کنند.
🖋 در قرآن آمده: «وَأَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکمْ..»
به عهد من وفا کنید تا به عهد شما وفا کنم.
عهد خدا امامت است.
🕋وَإِذِ ابْتَلَیٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِنْ ذُرِّیتِی ۖ قَالَ لَا ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ
⤴️و هنگامی که ابراهیم را پروردگارش به اموری [دشوار و سخت] آزمایش کرد، پس او همه را به طور کامل به انجام رسانید، پروردگارش [به خاطر شایستگی ولیاقت او] فرمود: من تو را برای همه مردم پیشوا و امام قرار دادم. ابراهیم گفت: و از دودمانم [نیز پیشوایانی برگزین]. [پروردگار] فرمود: پیمان من [که امامت و پیشوایی است] به ستمکاران نمیرسد.
🖋 امامت عهدالله است و آن کسی که امامِ از جانب خدا را میپذیرد با خدا عهد بسته است و به این عهدی که بسته وفادار است.
خداوند میفرماید: به عهد من وفا کنید تا به عهد شما وفا کنم.
🖊جناب حافظ میفرماید:
«گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان
نگاه دار سر رشته تا نگه دارد»
🖋””پذیرش امامت بیعت با خداست””
⬅️روایت (۱)
⤴️ابو بصیر گوید: خدمت امام صادق علیه السلام بودم که نام اوصیاء را بردند و من هم اسماعیل را نام بردم. حضرت فرمود: نه به خدا، ای ابا محمد، تعیین امام باختیار ما نیست، اینکار تنها بدست خداست که درباره هر یک پس از دیگری فرو میفرستد.
شرح:
اسماعیل فرزند ارشد امام صادق علیه السلام است که در زمان حیات امام وفات یافت، با وجود این طایفه اسماعیلیه او را امام میدانند، در این مجلس هم ابو بصیر امامت را برای او نام برد و حضرت صادق رد فرمود.
⤴️ اسماعیلیه تا امام صادق علیه السلام را قبول دارند و بعد از آن اسماعیل و فرزندان او را امام میدانند و تا الان حدود ۴۵ امام قائلاند و خیلی هم پولدار هستند، به زیارت امام حسین هم میروند اما با شیعیان اثنی عشری خیلی بد هستند.
⬅️روایت (۲)
⤴️عمر بن اشعث گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام میفرمود: شما گمان میکنید هر کس از ما امامان که وصیت میکند، به هرکس میخواهد وصیت میکند؟! نه بخدا، چنین نیست، بلکه امر امامت عهد و فرمانی است از جانب خدا و رسولش صلی اللّه علیه و آله برای مردی پس از مردی (از ما خانواده) تا بصاحبش برسد (یعنی تا برسد به امام دوازدهم و یا اینکه امر امامت بدست خدا و رسول است تا به اهل و مستحقش برسد
⤴️ یعنی اینطور نیست که فکر کنید ما از طرف خودمان امام را تعیین میکنیم بلکه خداوند امام را تعیین میکند.
⬅️روایت (۳)
⤴️معاویه بن عمار گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: امامت عهد و پیمانست از جانب خدای عزوجل که برای مردانی نامبرده بسته شده است، امام حق ندارد آنرا از امام بعد از خود دور دارد و بگرداند، همانا خدای تبارک و تعالی به داود علیه السلام وحی کرد که از خاندان خود وصیتی انتخاب کن، زیرا در علم من پیشی گرفته که هیچ پیغمبری را مبعوث نسازم جز اینکه برای او وصیی از خاندانش باشد.
داود فرزندان بسیاری داشت و در میان آنها جوان نورسی بود که مادرش نزد داود بود و داود آن زن را دوست میداشت، چو این وحی به داود رسید، نزد آن زن آمد و به او گفت خدای عزوجل بمن وحی فرستاد و امر کرده است که از خاندان خودم وصیی انتخاب کنم، همسرش به او گفت: خوب است پسر من باشد، داود گفت: من هم همین را خواستارم، ولی در علم پیشین و حتمی خدا گذشته بود که وصی او سلیمان باشد، خدای تبارک و تعالی به داود وحی کرد، تا فرمان من به تو نرسد، در اینکار شتاب مکن، دیری نگذشت که دو مرد نزد داود آمدند و درباره گوسفندان و باغ انگور مرافعه کردند، (زیرا گوسفندان یکی باغ انگور دیگری را خورده بود) خدای عزوجل به داود وحی کرد که پسرانت را جمع کن، هر که در این قضیه حکم درست دهد، او وصی بعد از تو است. داود پسرانش را جمع کرد، چون دو طرف نزاع قصه خود گفتند سلیمان علیه السلام گفت: ای صاحب باغ؛ گوسفندان این مرد، کی بباغ تو ریختهاند؟ گفت: شب در آمدهاند، سلیمان گفت: ای صاحب گوسفند! من حکم دادم که بچه و پشم امسال گوسفندان تو مال صاحب باغ باشد، داود به او گفت: چرا حکم نکردی که خود گوسفندان را بدهد، با اینکه علماء بنی اسرائیل آنرا قیمت کردهاند و بهای انگور با قیمت گوسفندان برابر است؟ سلیمان گفت: تاکها از ریشه کنده نشده و تنها بار آن خورده شده است و سال آینده بار میدهد. خدای عزوجل بداود وحی فرستاد: حکم در این قضیه همانست که سلیمان صادر کرد، ای داود تو چیزی را خواستی و ما چیز دیگری را (تو آن پسرت را برای جانشینی خواستی و ما سلیمان را) داود نزد همسرش آمد و گفت: ما چیزی را خواستیم و خدای عزوجل چیز دیگری را خواست و جز آنچه خدا خواهد نشود، ما نسبت به امر خدای عزوجل راضی و تسلیم (پس از نقل این داستان امام فرمود:
و همچنین است امر اوصیاء و امامان، ایشان هم حق ندارند از امر خدا تجاوز کنند و امامت را از صاحبش به دیگری دهند.
مرحوم کلینی گوید: معنی حدیث اول (راجع به حکم سلیمان) این است که: اگر گوسفندان در روز داخل باغ میشدند بر صاحب گوسفندان جریمهئی نبود، زیرا صاحب گوسفند حق دارد که در روز آنها را رها کند و بچراند و بر صاحب باغ است که باغش را حفظ کند ولی در شب صاحب گوسفند باید آنها را در بند کند و صاحب باغ باید در خانهاش بخوابد.
🖋 فرموده شد جانشین رسول الله آن است که خداوند آن را مشخص میکند.
⬅️روایت (۴)
⤴️عمر و بن مصعب گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام میفرمود: شما گمان میکنید هر کس از ما امامان که وصیت میکند به هرکس میخواهد وصیت میکند؟ نه به خدا، چنین نیست، بلکه امر وصیت عهد و فرمانیست از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله به مردی پس از مردی – تا بخودش (امام ششم) رسید – یعنی شش مرتبه فرمود: بمردی پس از مردی.
➖➖پایان باب➖➖
الحمدلله علی الولایه