۱۴۰۳-۵-۲ شرح فص فاطمیه جلسه ۱۳۴
بسم الله الرحمن الرحیم
سه شنبه، ۱۴۰۳/۵/۲،جلسه۱۳۴، درس فص فاطمیه،(فصل ۱۸)
️موضوع : فصل ۱۸ – بحث وحی و مراتب وحی
بحث در مراتب وحی بود:
علوم وحیانی اقسامی دارد؛ وحی مراتب زیادی دارد.
باران از آسمان دنیا نزول میکند و طهور است؛ طهور هم به معنی طاهر است هم مطهِّر،
یعنى پاک و پاک کننده.
از رسول الله صلى الله علیه و آله روایت شده است که آب باران پیش ازآن که به زمین برسد دوا است.
️در شریعت بیان شده است که آب و خاک پاک کنند است.
آب انواعی دارد و بهترین نوع آن آب باران است البته قبل از آنکه به زمین برسد زیرا وقتی به زمین میرسد اضافاتی پیدا میکند.
آب نیسان هم که معروف است آب بارانی است که در ماه نیسان(یکی از ماه های رومی)میبارد.
️از امیرالمومنین علیه السلام روایت است که: آب باران قریب العهد به عرش است؛ قریب العهد یعنی نزدیکی عهد یعنی تازه عهد بسته است و تازه بوجود آمده است.
قطرات باران که شکل می گیرند آبی است که تازه
بوجود آمده است.
قریب العهد به عرش یعنی نزدیک به مرتبه ی ایجاد است و تازه از عرش آمده است.
و امیرالمومنین ع در ابتدای بارش باران زیر باران
می ایستادند تا بدنشان تر میشد.
اینکار برای بدن خاصیت دارد.
در مورد طفل نوزاد هم آمده است که قریب العهد به مبداء است.یعنی تازه ایجاد شده است.
️این باران طاهر طهور و دوا و شفاء چون بزمین خاکى رسید تیره مى گردد، و به پلید (نجاست) رسد پلید مى گردد.
آب وقتی به جاهای پست برسد شکل او را به خودش میگیرد.
و رودها به فراخور گنجایش خود آب را در خود جای میدهند.
(سوره رعد ایه ۱۷)
أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَهٌ بِقَدَرِهَا
ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺁﺑﻲ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺩﺭّﻩ ﻭ ﺭﻭﺩﻱ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮔﻨﺠﺎﻳﺶ ﻭ ﻭﺳﻌﺘﺶ [ ﺳﻴﻠﺎﺑﻲ ] ﺟﺎﺭﻱ ﺷﺪ ،
(سوره انعام ایه ۱۰۰)
وَهُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ کُلِّ شَیْءٍ
ﻭ ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺁﺑﻲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ، ﻭ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﮔﻴﺎﻫﺎﻥ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺭﺍ [ ﺍﺯ ﺯﻣﻴﻦ ] ﺭﻭﻳﺎﻧﺪﻳﻢ ،…
و زمین مرده بدان زنده و سرسبز و خرم مى شود
نکته: در اول آیه می فرماید: هوالذی انزل من السماء ماء
و او نازل کرد از آسمان آب را
و بعد می فرماید : فاخرجنا به نبات کل شیء
پس ما خارج کردیم بوسیله باران روییدن
هر چیزی را ؛
اول آیه مقام توحید و وحدت صرف است.
و قسمت دوم مقام کثرت میشود چون به زمین می رسد .
خداوند می فرماید بوسیله باران خارج کردیم نبات هر چیزی را.
یعنی فاعل خداوند است اما هر فعلی در عالم بوسیله اسبابش صورت میگیرد؛
پس وسائط هم حق اند.
(سوره نحل ایه۶۶)
وَاللَّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا
ﻭ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺁﺑﻲ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ ، ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﮔﻲ ﺍﺵ ﺯﻧﺪﻩ ﺳﺎﺧﺖ ،
و به زمین بعد از مرگش حیات می بخشد
وقتی باران می آید این زمین زنده و سرسبز میشود؛ قبلش زمین حیات ندارد و در آن گیاهی رشد نمیکند وقتی باران می آید این زمین حی میشود.
در آیه قبل فرمود (هو الذی)که مقام وحدت بود و بعد فرمود (اخرجنا) که مقام کثرت بود اما اینجا فرمود( الله )که تمام مراتب را در بر میگیرد.
(سوره حج۴۴)
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّهً
ﺁﻳﺎ ﻧﺪیدی ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺁﺑﻲ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺳﺮﺳﺒﺰ ﻭ ﺧﺮم ﻣﻰ ﺷﻮﺩ…
این از آیاتی است که خطاب به خاتم الانبیاء است و برای عموم مردم نیست.
این دیدن شهود رسول الله ص است.
مگر همه مردم این را می بینند؟!
همه مردم می بینند آب دارد نازل میشود
اما نمی بینند این را که خداوند نازل کننده است.
بیشتر مفسرین فکر میکنند که آیات برای همه
انسانها است ! نه این شهود خاتم الانبیاء است.
این همان توحید افعالی است ؛ فعل عالم را فعل خدا میبیند.
دیگران فعل را میبیند اما فاعل که خداوند است را نمی بینند.
در این ( الم تر ) ها دقت کنید که چقدر ( الم تر ) در قران آمده.
اینها شهود رسول اکرم ص است و کسی که به آن مقام شهود برسد تا بتواند ببیند.
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیل
مگر ندیدى پروردگارت با پیلداران چه کرد
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ
مگر ندیدی که پروردگارت با عاد چه کرد
همچنین است آب حیات علم که از آسمان عالم
آخرت فرو مى ریزد.
آسمانی که از آن وحی و فرشته نازل میشود
غیر از آسمان دنیاست که باران از آن می بارد.
آیه قرآن (️ما آسمان دنیا را با چراغ ها زینت کردیم)
(سوره عنکوبت۶۵)
و ان الدار الاخره لهى الحیوان
️نزول باران علم از آسمان آخرت با محل آن که نفوس بشرى است.
علوم ️به محلش میریزد که نفوس انسانی است
علم میریزد در جان انسانها.
️نکته:
چرا به انبیاء وحی میشود به بقیه انسانها
وحی نمیشود؟!!!
// باران که در مناعت طبعش خِلاف نیست
در باغ لاله روید و در شوره زار خس //
فیض الهی بدون بخل نازل میشود اما هر کسی نمیتواند فیض را دریافت کند.
//موسیی نیست که دعویی اناالحق شنود
ورنه این زمزمه اندر شجری نیست که نیست//
️از عالم بالا باران فیض الهی دم به دم می بارد و سرازیر میشود و ما باید بتوانیم آن را دریافت کنیم.
این موضوع داستانش در قرآن آمده است که چرا در بین ما به فلانی وحی میشود؟ و به ما
وحی نمیشود ؟!
سوره قمر: این دروغگوی شر انگیز است
خداوند فرمود بزودی معلوم میشود دروغگوی
شر انگیز کیست !
در داستان حضرت صالح ع که معجزه و آیتی روشن آورد ؛ که شتری حامله از دل کوه بیرون آمد و زایمان کرد و آب می خورد و به آنها شیر میداد و بعد از مدتی •ناقه الله • شتر خدا • را پی کردند.
فرمود: دیدید آیتی روشنتر از آن نبود؟
میگفتند چرا ذکر به ما نازل نمیشود بعد آیت خدا را کشتند.
شما زحمت بکشید به شماهم داده میشود، اگر نمی گیرید، از آنطرف بخلی نیست و فیض مثل باران ساری و جاری است.
نفوس ما همسنخ با ملکوت است و حیات دارد لذا می تواند دریافت کند.
️حق تعالى صمد است:
قل هو الله احد- الله الصمد
صمد یکی از اسماء الله است که فقط یکبار در
قرآن آمده است آن هم در سوره توحید است.
صمد به معنای : • الّذی لا جَوفَ لَهُ •
یعنی آنکه تو خالی نباشد.
یعنی هیچ احتیاجی ندارد هیچ فقدانی ندارد، هیچ کمبودی ندارد و هیج امر عدمی در
او راه ندارد.
درحالیکه وجود ما ممکنات همراه با هزاران عدم است.
مثلا اگر من در این مکان هستم در هیچ جای دیگری نیستم یا اگر در این زمان هستم در زمان دیگر نیستم و چقدر ندارم هایی که در من است.
اگر من ماهیت انسانی دارم دیگر ماهیت حیوانی ندارم و ماهیت های دیگر!
مکان را مثل یک صفحه در نظر بگیرید و ما
مثل یک نقطه روی این صفحه هستیم حالا شما
زمان را بیاورید ضمیمه کنید بروی این صفحه،
آیا این نقطه ای که ما هستیم همیشه روی این صفحه هست؟
این صفحه ی فضا زمان است که ما فقط در بازه اندکی از زمان و مکان در آن حضور داریم و همه ی بازه های دیگر را نداریم.
حالا حق تعالی که صمد است خالق این صفحه ی فضازمان است و نداشتن در او راه ندارد، امر عدمی در او نیست.
اگر اینجا هست در آسمان هم هست اگر در بهشت هست در جهنم هم هست و …
اگر بالاست پایین هم هست اگر چپ است
راست هم هست اگر اول است آخر هم هست اگر ظاهر است باطن هم هست.
هیچ صفت کمالی نیست که او نداشته باشد.
لا یتناهی است ؛ صمد یعنی پر ؛ پری که فقدانی
در آن نیست ،فقط امور عدمی را ندارد، نداشتن ها را ؛ حدود را ؛ چون حد جزو امور عدمی است.
آنها که خدا را انکار می کنند فکر میکنند خدا یک نوری در آسمانها است؛ بخاطرهمین می گوید خدا را چه کسی بوجود آورده است ؟
درحالیکه خداوند عین همه اشیاست و اصلا اشیاء بدون خدا نیستند و همه قائم به حق اند.
حق همان وجود است، مگر بدون وجود چیزی هست ؟!
او صمد است؛ /قل هوالله احد/ ، الله الصمد/
️و وجودى که صمد حقیقى است اگر وجود ذره اى را جدا و مستقل از آن فرض کنى، هم شرک لازم آید، و هم وحدت حقه حقیقیه آن وجود صمد حقیقى را وحدت عددى انگاشته اى، و هم آن ذره ممکن مفروض افراز شده را از سمت امکانى بدر برده اى و واجبش پنداشته اى.
یعنی :
اگر وجود یک ذره ای را جدا و مستقل از خداوند
فرض کنید شرک قائل شده اید .
اگر کسی بگوید موجودات مستقل نیستند اما از خدا جدا هستند جواب چیست؟
وقتی موجودی مستقل نباشد دیگر از حق جدا نیست پس همه قائم بحق اند.
چیزی را می توانیم بگوییم جدا از خداست
که بگوییم استقلال در وجودش دارد.
چیزی که قیامش به حق تعالی است پس جدای از خدا نیست.
️وحدت حقه حقیقیه:
چند تا وحدت وجود دارد.
یکی واحد مجازی { یک کود نخود مجاز است
مثل یک لشگر که یکدانه نیست هزار تا آدم است
حقیقی نیست می گویند یک لشگر }
دوم واحد عددی: اگر گفتیم یک مداد آیا این یک حقیقی است؟ بله این میشود حقه.
مثلا یک نفر انسان یک حقیقی است یعنی حقه است.
یکدانه واحد حقیقی است با یک لشگر فرق
میکند زیرا لشگر هویت ندارد اما یکدانه انسان حقه است.
اینجا می فرماید واحد حقه حقیقیه:
دوتا حق آورد ؛ یعنی هم وحدتش حقه است هم حقیقی است.
وحدت خداوند عددی نیست زیرا احد است نه واحد.
️وحدت خداوند وحدت حقه حقیقیه است
یعنی ماهیت ندارد و عین همه اشیاء است.
اگر ماهیت داشت دیگر نمی توانست عین همه موجودات باشد.
اگر ماهیت داشت مانند ما میشود نقطه ای در فضا زمان!
️خداوند را چند نفر می فهمند ؟!
اینکه یک خدایی هست که تمام نشد.
چقدر روایات داریم در این زمینه و در
نهج البلاغه آقا امیرالمومنین ع فرمود:
// من وصفه فقد حده و من حده فقد عده و من عده فقد ابطل ازله //
هر کس او را وصف کند او را محدود ساخته است و هر کس او را محدود سازد او را شماره کرده است و هر که او را شماره کند ازلیتش را از بین برده است .
️(ابن تیمیه اصرار دارد که خداوند محدود است
می گوید اگر خدا نا محدود باشد میشود عین همه
اشیاء و همانی که عرفا می گویند یعنی چه که خدا نامحدود است خدا باید محدود باشد)
(خدا یک جا باید تمام بشود تا من شروع بشوم و یا خدا یک جایی تمام شود بعد بهشت شروع شود و…)
کجای قرآن آمده است خداوند حد ندارد؟
در سوره مریم / ۹۴
لَقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا ﴿۹۴﴾
و یقینا آنها را به حساب آورده و به دقت شماره کرده است (۹۴)
در این آیه فرمود همه شمرده میشوند.
باتوجه به حدیث امیرالمومنین ع فقط یک ذات است که شمرده نمی شود.
// من وصفه فقد حده و من حده فقد عده و من عده //
وقتی خداوند را یک واحد عددی تصور کنید
هزار هم بزرگ تصور کنید در مقابل بی نهایت
یک نقطه است .
آن ذره فرضی را اگر از حق جدا کردید از سمت امکانی خودش بدر برده اید و اورا واجب الوجود انگاشتید.
یعنی میگویید جدای از خداست و استقلال دارد.
لا اله الاالله یعنی چه؟
یعنی بتی جز الله نیست؟!!! خیر
یعنی موجود مستقلی جز الله نیست.
واجب الوجود آنی است که صمد است
یک ذره که نمی تواند واجب الوجود باشد !
آنی که صمد است که خود حقیقت وجود است
که غنی است.
ماهیات قائم به وجود اند.
فقط نفس وجود است که استقلال دارد که می گوییم • هو •
به تعبیر شریف و لطیف یکى از مشایخم رضوان الله تعالى علیه- «یکى بود و یکى نبود؛ یعنى یکى بود که واحد به وحدت صمدى بود، و یکى نبود یعنى واحد به وحدت عددى نبود».
️یکی بود اما یک عددی نبود غیر خدا هیچکس نبود و نیست و نخواهد بود
هیچ موجودی مستقل نیست مگر خداوند.
الحمدلله علی الولایه