ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۳-۴-۲۳ شرح خطبه متقین جلسه ۸

: ️بسم الله الرحمن الرحیم️

« الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا و طبیب قلوبنا و شفیع ذنوبنا العبد المؤید الرسول المسدد المحمود الاحمد ابوالقاسم المصطفی محمد»

«««« محرم ۱۴۰۳»»»»

️السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ع

شنبه ۱۴۰۳/۴/۲۳، شب هشتم محرم(لبیک یاحسین ع)

موضوع: شرح خطبه۱۹۳ همام (متقین)

روایت: مومن غریب است.

زیرا حالاتی دارد و چیزهایی می‌بیند و می‌شنود که نمی‌تواند به دیگران بگوید لذا با دیگران هم زبان نیست و همیشه تنهاست.

لاَ یَرْضَوْنَ مِنْ أَعْمَالِهِمُ اَلْقَلِیلَ وَ لاَ یَسْتَکْثِرُونَ اَلْکَثِیرَ فَهُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ مُشْفِقُونَ

از اعمال اندک خود خشنود نیستند، و اعمال زیاد خود را بسیار نمى‌شمارند. نفس خود را متّهم مى‌کنند، و از کردار خود بیم دارند.

انسان‌های متقی هیچ وقت از عمل خود راضی نیستند عمل کم خود را زیاد نمی‌بینند اگر زیاد هم انجام بدهند کم می‌بینند وهمیشه  از خود ناراضی اند.

و این نکته است (که از خود و عمل خود ناراضی اند لذا خودپسند نیستند)

«️ نقل از امام سجاد علیه السلام که روز جمعه بود غسل کرده بودند و لباس تمیز پوشیده بودند و در کوچه راه می‌رفتند که کنیزی از بالای پشت بام که لباس شسته بود آب کثیفی را پایین ریخت و آن آب روی امام سجاد ریخته شد؛ اطرافیان ناراحت شدند و خواستند اعتراض کنند اما امام سجاد فرمود چیزی نگویید من مستحق آتش بودم خوب شد که آب روی سرم ریخته شد.

امام سجاد علیه السلام چقدر خود را کوچک می‌بیند که خود را مستحق آتش می‌داند»

متقیان به عمل کوچک خود رضایت نمی‌دهند و اگر اعمال صالح زیادی هم انجام بدهند به نظرشان نمی‌آید، چون انسان نمی‌داند کدام عملش پذیرفته شده است.

روایت:  اگر دو رکعت نماز انسان پذیرفته شود در قیامت عذاب نمی‌شود.

امام صادق علیه السلام فرمودند گاهی وقت انسان ۵۰ سال عبادت می‌کند دو رکعت نماز از او پذیرفته نمی‌شود.

متقین همیشه در نزد خودشان متهم هستند؛ یعنی چه؟!

نکته (از خود راضی نیستند و همه جا و در همه مشکلات و دعواها گناه را گردن خود می‌اندازند و می‌گویند احتمال زیاد تقصیر من است.

اینطور باشی می‌توانی انصاف را رعایت کنی.

انسانهای️ متقی خود را متهم می‌داند.

آنها می‌گویند خدا باید از ما راضی باشد نه ما از خودمان راضی باشیم.

به این امر همیشه باید دقت شود:

که انسان باید همیشه و درهرحالی خود را متهم بداند و بعد که به قضاوت بنشیند می‌تواند انصاف را رعایت کند.

متقین از عمل خود ترسان اند.

با اینکه شب‌ها ایستاده قرآن به دست می‌گیرند و به رکوع و سجده می‌روند اما همیشه از اعمال خود ترسان اند که آیا خدا از ما قبول کرده است یا نه؟! و اگر نپذیرفته باشد چه کنیم؟!

از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله روایت شده که فرمودند:

«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ کَتَمَ ثَلَاثَهً فِی ثَلَاثَهٍ رِضَاهُ فِی طَاعَتِهِ وَ کَتَمَ سَخَطَهُ فِی مَعْصِیَتِهِ وَ کَتَمَ وَلِیَّهُ فِی خَلْقِهِ وَ لَا یَسْتَخِفَّ أَحَدُکُمْ شَیْئاً مِنَ الطَّاعَاتِ فَإِنَّهُ لَا یَدْرِی فِی أَیِّهَا رِضَا اللَّهِ تَعَالَى وَ لَا یَسْتَقِلَّنَّ أَحَدُکُمْ شَیْئاً مِنَ الْمَعَاصِی فَإِنَّهُ لَا یَدْرِی فِی أَیِّهَا سَخَطُ اللَّهِ وَ لَا یُزْرِیَنَّ أَحَدُکُمْ بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ فَإِنَّهُ لَا یَدْرِی أَیُّهُمْ وَلِیُّ اللَّه‏»

خداوند عزّوجلّ سه چیز را در سه چیز پنهان کرده است:

رضایتش را در میان طاعاتش و خشمش را در میان گناهان و ولى خود را در میان مخلوقاتش پنهان کرده است.

نباید کسى از شماها طاعتى را سبک شمارد؛ زیرا نمی‌داند خشنودى خداوند متعال در کدام اطاعت است؛ و کسی از شماها هیچ نافرمانى را کم نشمارد؛ زیرا نمی‌داند خشم خدا در کدام معصیت است؛ و هیچ کس از شماها کسى از خلق خدا خوار نکند؛ زیرا نمی‌داند کدام یک از آن‌ها ولى خدا هستند.

روایت: امام سجاد علیه السلام که در طواف حج می‌رفتند وقتی که به لبیک لا شریک لک لبیک…. می‌رسیدند به جایی می‌رسیدکه بدنشان می‌لرزید و گاهی از لرزش این بدن از هوش می‌رفتند وقتی که به هوش می‌آمدند از ایشان سوال می‌شد که چرا اینطور شدید در جواب می‌گفتند ترسم از این بگویم لبیک… در جواب بیاید لا لبیک،  لاسعدیک…

نکته مهم: همیشه مقربان  و آنها که به خدا نزدیک هستند خودشان را گناهکار می‌دانند و همیشه آنان که دور هستند از خود راضی هستند آیه قرآن در سوره کهف در مورد دو دوست که باهم محاوره می کردند می‌فرماید:

الکهف_آیه ۳۴ به بعد

(( وَکَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ یُحَاوِرُهُ أَنَا أَکْثَرُ مِنکَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا))

((ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﻣﻴﻮﻩ [ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ] ﺑﻮﺩ ، ﭘﺲ [ ﻣﻐﺮﻭﺭﺍﻧﻪ ] ﺑﻪ ﺭﻓﻴﻘﺶ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﻣﻰ  ﻛﺮﺩ ، ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﻣﺎﻝ ﻭ ﺛﺮﻭﺗﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﻧَﻔَﺮﺍﺕ ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪﺗﺮم(۳۴)  ))

(( وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَن تَبِیدَ هَٰذِهِ أَبَدًا ))

(( ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ [ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﻏﺮﻭﺭ ﻭ ﻋﺼﻴﺎﻥ ] ﺑﺮ ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭ ﺑﻮﺩ ، ﺑﻪ ﺑﺎﻏﺶ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ [ ﻭ ]ﮔﻔﺖ : ﮔﻤﺎﻥ ﻧﻤﻰ  ﺑﺮم ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻍ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺷﻮﺩ(۳۵) ))

وَمَا أَظُنُّ السَّاعَهَ قَائِمَهً وَلَئِن رُّدِدتُّ إِلَىٰ رَبِّی لَأَجِدَنَّ خَیْرًا مِّنْهَا مُنقَلَبًا

ﻭ ﮔﻤﺎﻥ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﺮﭘﺎ ﺷﻮﺩ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﻫﻢ [ ﺑﺮ ﻓﺮﺽ ] ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﺷﻮم ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺩﺭ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ، ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﻲ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻳﺎﻓﺖ .(۳۶)

انسانهایی که از خدا دور هستند، خود را خوب و عاقبت بخیر می داند،  مثل اینکه در ایه ۳۵ فرمود،  اگر در قیامت نزد پروردگارم بروم جایگاهی بهتر از این خواهم داشت

انسانهای ️مقرب کلی عبادت می‌کنند باز می‌گویند ما گناهکار هستیم.

مناجات ائمه را بخوانید که در آن چطور صحبت کرده‌اند با خداوند:

اِلهی قَلْبی مَحْجُوبٌ وَ نَفْسی مَعْیُوبٌ وَ عَقْلی مَغْلُوبٌ وَ هَوائی غالِبٌ وَ طاعَتی قَلیلٌ وَ مَعْصِیَتی کَثیرٌ وَ لِسانی مُقِرٌّ بِالذُّنُوبِ فَکَیْفَ حیلَتی یا سَتّارَ الْعُیِوبِ وَ یا عَلّامَ الْغُیُوبِ وَ یا کاشِفَ الْکُروُبِ اِغْفِرْ ذُنُوبی کُلَّها بِحُرْمَهِ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ یا غَفّارُ یا غَفّارُ یا غَفّارُ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ .

بار خدایا دلم در پرده است و نفسم معیوب و عقلم مغلوب و هوسم غالب و طاعتم کم و گناهم بسیار و زبان مقرّ به گناهان چه چاره ای دارم ای پرده پوش عیوب و ای دانای غیبها و ای برطرف کننده گرفتاریها بیامرز گناهانم همه را به حرمت محمّد و آل محمّد ای غفّار ای غفّار ای غفّار ای مهربانترین مهربانان

هرچه انسان مقرب‌تر ترسانتر، و هرچه بیشتر ترسان باشد یعنی به خدا نزدیک‌تر است.

انسانهای غیر الهی همیشه خود را طلبکار می‌دانند و ازخود راضی اند.

إِذَا زُکِّیَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خَافَ مِمَّا یُقَالُ لَهُ فَیَقُولُ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِی مِنْ غَیْرِی وَ رَبِّی أَعْلَمُ بِی مِنِّی بِنَفْسِی اَللَّهُمَّ لاَ تُؤَاخِذْنِی بِمَا یَقُولُونَ وَ اِجْعَلْنِی أَفْضَلَ مِمَّا یَظُنُّونَ وَ اِغْفِرْ لِی مَا لاَ یَعْلَمُونَ

هرگاه یکى از آنان را بستایند، از آنچه در تعریف او گفته شد در هراس افتاده مى‌گوید: «من خود را از دیگران بهتر مى‌شناسم و خداى من، مرا بهتر از من مى‌شناسد، بار خدایا، مرا بر آنچه مى‌گویند محاکمه نفرما، و بهتر از آن قرارم ده که مى‌گویند، و گناهانى که نمى‌دانند بیامرز.

وقتی که از آنها (متقیان) تعریف می‌کنند آنها می‌ترسند از این تعریف و بدنشان می‌لرزد. و در جواب می‌گویند من خودم را بهتر می‌شناسم و از این تعریف لذت نمی‌برند.

حواس خود را جمع کنید که با تعریف کردن از شما جوگیر نشوید که فقط باید امام زمان از شما راضی باشد.

متقی میگوید پروردگار من، مرا بهتر از خودم می‌شناسد.

انسان خیلی وقت خودش را نمی‌شناسد که در موقعیتی که هست چطور عمل کند.

بعضی از بندگان هستند که وقتی فقیر می‌شوند ایمان خود را از دست می‌دهند لذا خداوند اینان را هیچگاه به فقر نمی اندازد و برعکس بندگانی هستند که اگر به پول برسند ایمان خود را ازدست می‌دهند لذا خداوند اینان را همیشه فقیر نگه میدارد. بعضی باید همیشه مریض باشند زیرا اگر سالم باشد ایمانش ازبین می‌رود و برعکس بعضی ها باید همیشه سالم باشند چون اگر مریض شوند ایمانشان ازبین می‌رود.

خداوند تک تک بندگانش را می‌شناسد و تقدیر همگان به دست اوست.

اللهم لا تواخذنی بما یقولون…

خدایا مرا مواخذه نکن به آنچه که این‌ها می‌گویند…

آیا خداوند کسی را بخاطر حرف مردم موأخذه می‌کند؟! بله در قران آمده:

وَإِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَأُمِّیَ إِلَٰهَیْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ ۖ قَالَ سُبْحَانَکَ مَا یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ مَا لَیْسَ لِی بِحَقٍّ ۚ إِنْ کُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ ۚ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَلَا أَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِکَ ۚ إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ

و (یاد کن) آن گاه که (در قیامت) خدا گوید: ای عیسیِ مریم، آیا تو مردم را گفتی که من و مادرم را دو خدای دیگر سوای خدای عالم اختیار کنید؟ عیسی گوید: خدایا، تو منزهی، هرگز مرا نرسد که چنین سخنی به ناحق گویم، چنانچه من این گفته بودمی تو می‌دانستی، که تو از سرائر من آگاهی و من از سرّ تو آگاه نیستم، همانا تویی که به همه اسرار غیب جهانیان کاملاً آگاهی.

با اینکه حضرت عیسی چیزی نگفته بود ولی مواخذه شد.

همیشه از تعریف دیگران بترس.

و اجعَلْنی أفضَلَ مِمّا یَظُنّونَ ، و اغفِرْ لی ما لا یَعلمونَ

خدای من افضل از آنچه این‌ها فکر می‌کنند را برای من قرار بده ولی مواخذه نکن به آنچه می‌گویند و ببخش من را برای خطاهایی که مردم از آنها بی خبر اند.

به این فکر کن که شاید تو کاری کردی که مردم فکر می‌کنند آدم خوبی هستی.

گناه هایی که مرتکب شدی در قبل همیشه پیش چشمت باشد؛ در اینصورت مردم برای تو صلوات هم بفرستند شاد نمی‌شوی.

و این مطلب که مردم از انسان تعریف می‌کنند خیلی‌ها را زمین زده علی الخصوص علما را.

گفت کسی آمد پیش بایزید و گفت در مجلس فلان عالم بودم که میگفت نسبت بایزید به من اینگونه است که اگر من جامی از گندم باشم با یزید یک دانه از آن است و بایزید فرمود اولاً کار بدی کردی حرف را از مجلس بیرون آوردی زیرا مجلس امانت است پیش تو، حالا که بیرون آوردی برو به ایشان بگو که آن یکی هم تو هستی ما هیچ نیستیم.

باید مراقب باشی گول حرف کسی را نخوری.

روایت: خداوند گاهی بنده مومنش را دچار گناه می‌کند تا دچار عجب و غرور نشود.

فَمِنْ عَلاَمَهِ أَحَدِهِمْ أَنَّکَ تَرَى لَهُ قُوَّهً فِی دِینٍ وَ حَزْماً فِی لِینٍ وَ إِیمَاناً فِی یَقِینٍ وَ حِرْصاً فِی عِلْمٍ وَ عِلْماً فِی حِلْمٍ

و از نشانه‌هاى یکى از پرهیزکاران این است که او را اینگونه مى‌بینى: در دیندارى نیرومند، نرمخو و دور اندیش است، داراى ایمانى پر از یقین، حریص در کسب دانش و در بردباری و حلم دارای علم است.

از علامت آنها قوت در دین است.

اینها ️در دین قوی و محکم هستند.

در مورد علامه حسن‌زاده آملی گفته شده است که ایشان چنان ریزه کاری‌های احکام دین را رعایت می‌کردند که دیگران تعجب می‌کردند از شدت احتیاط ایشان در احکام دینی.

این بخاطر قوت داشتن در دین است. محکم است، برایش اهمیت دارد.

آمده است که رسول خدا وقت اذان که میشد انگار دیگر هیچکس را نمی‌شناخت.

حزما فی لین و ایمانا….

در عین حال نرم هستند.

یعنی آنها در دین خیلی محکم هستند ولی بد اخلاق نیستند.

/پشمینه‌پوشِ تندخو کز عشق نشنیده‌است بو

از مَستیَش رمزی بگو، تا تَرکِ هشیاری کند/

متقین خیلی محتاط و محکم اند در دین ولی خیلی نرم خو و مهربان و خوشرو هستند.

انسان باید برای خودش سختگیر باشد در دین نه برای دیگران؛ برای همین است که متقیانی که اخلاقشان اینگونه است در دین جاذبه ایجاد می‌کنند.

روایت: مردم را دعوت کنید به سوی خدا بدون زبان.

یعنی آنقدر عملت قشنگ باشد که مردم خودشان جذب دین بشوند.

و ایمانا فی یقین…

ایمان اینها همراه یقین است.

در فرق ایمان و یقین باید گفت ایمان باور قلبی است؛ دل شما یک حقیقت را باور کرده است، ولی یقین مقام مشاهده است؛ می‌گوید این‌ها ایمانشان همراه یقین است اینطور محکم هستند در دین خود.

و حرصا فی علم و علما فی حلم

این‌ها حریص در دانستن هستند.

صادق علیه السلام فرمود در مورد سلمان فارسی نگویید سلمان فارسی بلکه بگویید سلمان محمدی که ویژگی بارز او این بود که دائماً دنبال علم بود.

اهل تقوا حریص هستند در علم آن هم علم نافع.

بعضی علوم نه به درد دنیا می‌خورند نه به درد آخرت.

دنبال علمی باشید که به درد آخرت شما بخورد.

انسان‌های متقی تمام عمرشان را به دنبال علم و معرفت هستند و آن هم دنبال علم حقیقی.

نکته: ما مسلمان هستیم باید گفته‌های پیامبر و امامان خود را بدانیم که آنها چگونه زندگی کرده‌اند و چگونه بوده‌اند و بدانیم که اصحاب پیامبر چه کرده‌اند تا دچار شبهه در اعتقاد خود نشویم و حتی بتوانیم به شبهات پاسخ دهیم)

 

الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

به این نوشته امتیاز دهید
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.