ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

فرقه ضاله بهائیت قسمت اول

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ ۹۹/۱۲/۲۷( بهائیت قسمت اول)
بحث در مورد فرقه ضاله بهائیت/

علت بحث ، اسیب شناسی کنیم ببینیم این فرقه چطور بوجود امده، چه بستری در جامعه فراهم شد برای بهائیت،
تاریخچه بهائیت/بعد از ان سراغ ریشه های ان میریم  که چه کسانی نقش داشتند،
نقش یهود مشخص است به ان کاری نداریم…
از درون خود شیعه چه چیزی باعث شد و چه اعتقاداتی را تزریق کردند به جامعه که توانستند شکل بدهند به این قضیه؟

اکثر فقهای شیعه بهائیان را کافر و نجس میدانند ،چرا؟ فرقه بهائیت اصلا به انها فرقه میگویند اشتباه است، چون فرقه، وقتی عده ای از دینی منشعب میشوند و به اصول ان دین و مذهب باور دارند مثلا قران و خدا و امامان را قبول دارند اما عقاید و رفتار خاصی دارند، این را فرقه میگویم، اما اینها فرقه نیستند چون مسلمان هم نیستند بهاءالله کسی هست که ادعا خدایی کرد، بهاء الله ،در کتابهایش علنا ادعای خدایی میکند  میگوید من هستم ان خدای یگانه، من خدای لم یلد ولم یولد هستم، من خدای یگانه زندانی هستم ،
و در تعالیم بهائیت هم می گوبند بهاء الله با خدا هیچ فرقی ندارد ، اصلا قبله انها قبر بهاء الله است، اگر فقهای شیعه میگویند اینها نجس هستند دلیل دارند ،

اما از کجا بهائیت شروع شدند!  اول بابیه درست شد، حدود ۲۰۰ سال پیش در شهر شیراز پسری به نام علی محمد متولد شد، سید علی محمد شیرازی ، بعد شد علی محمد باب ،
نکته ، ایا ایشان واقعا سید بود ؟ در طول تاریخ بسیار کسانی که میخواستند انحراف درست کنند خودشان را سید معرفی کردنند، مخصوصا در شیعه چون به سادات احترام میگذارند.
سید مثل حدیث می ماند ، حدیث جعلی هم داریم و حدیث صحیح السند داریم،

سید داریم واقعا از نسل پیامبر ، سید داریم معلوم نیست چه کسی است ،مثل احمد الحسن جدیدا فتنه درست کرده که میگوید نسل چهارم امام زمان هستم
چون اگر میگفت پسر امام زمانم باباش مبشناختند….
رفته یه جایی قرار داده کسی نباشد بشناسد،
حالا تو برفرض فرزند امام زمان ولی ما وظیفه نداریم از کسی غیر امام اطاعت کنیم!
امام باقر ع اصول کافی: فرمود، سادات را باید دوست داشت اما اطاعت مختص امام است.
حالا از چه کسی باید اطاعت کرد؟

«أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ»
خدا و رسول و اولی الامر که امامان معصوم هستند، طبق مبنای شیعه،
فقیه هم اطاعت ندارد چون این اقای احمد الحسن خودش را فقیه میداند ،
فقیه اگر حرف خدا و رسول و امام را گفت باید اطاعت کنید چون حرف انهاست ،
ما موظف هستیم خدا و رسول و امامان را اطاعت کنیم ولا غیر.

ایه قران داریم
اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ…
اهل کتاب (یهود و نصارا علمای خودشون، خدای بجای خدایی گرفتند،
از پیامبر و ائمه روایت شده،  اینها هبچ وقت علمای خود را سجده نمیکردند چطور ایه قران میفرماید احبار و رهبان را خدا گرفتند؟ فرمود بله سجده نمیکنند ولی هرچه علماشون بگوید اطاعت میکند حتی اگر خلاف کتاب خدا باشد.

روایت دارد به معصوم گفته شد ما هم اینطور هستیم  گفت شما هم مثل انها باشید همان حکم را دارید.
فقیه عالم تا زمانیکه حرف خدا و رسول بزند اطاعت میشود ،
اگر مطلق بخواهد اطاعت بشود ، میشود ارباب من دون الله ،

این اقا محمدعلی شیرازی حدود ۲۰۰ ساال قبل در شیراز بدنیا میاید ، شیراز هم پر از یهودی است، سید هم زیاد دارد،
این اقا در نوجوانی خود میرود تو بوشهر تو تجارت اونجا با علمای بنی اسراییل محشور شدم یعنی یهودیان، در تجارت تریاک و انجا شروع به ریاضیت کشیدن میکند
چقدر در عرفان تاکید شده کسیکه میخواهد سلوک کند  باید زیر نظر استاد باشد وگرنه شیاطبن بر او مسلط میشوند.
ما در اسلام چنین ریاضیتهایی نداریم.
بعد از مدتی ایشان کربلا میرود در درس سید کاظم رشیدی شرکت میکند
اینها قائل به رکن رابع بودند،
سید کاظم رشیدی از دنیا میرود و ۱۸ نفر از شاگردانش میگویند این علی محمد باب، این باب امام زمان و رکن رابع است، ادم های بیسواد هم نبودند چطور شاگردانش امدند گفتند که باب امام زمان است

نکته درآن زمان تبلیغات منحصر به منبر بود از رسانه ها خبری نبود ،
۱۸ نفر از شاگردان پخش بشوند در دنیا و تبلیغ کنند
کسانیکه ادعای امام زمان بودن میکنند از دو الی سه حال خارج نیستند، یا شیرین میزنند ، کم عقل هستند،
بعضی ها هستند شیاد هستند، برای قدرت طلبی این کارها را میکند و یا برای انحرافات ،
یا بعضی هم شیاطین به انها مسلط میشود
چرا ۱۸ نفر ؟ به حروف ابجد میشود حی،
علم اعداد هم بلد بودند
با خود باب ۱۹ نفر میشود  که حروف بسم الله الرحمن الرحیم است

پایه هایی که گذاشته اند روی حساب و کتاب است.

یکی از اینها خانمی بنام طاهره قزوینی است، معروف به قره العین ، زرین تاج، این زن یک مجتهده بود ، شوهر و پدر و مادر  و پدر شوهرش که عموش بود مجتهد بودند، از شوهرش طلاق گرفته بود، مدتی درس میداد، یکی از مبلغان علی شیرازی بود.

حالا زمانی بود مردم از روس شکست خورده بودند و بستر فراهم شده بود که مردم باور کنند .این باب امام زمان است ، باب امام زمان یعنی چه؟  واز کدام حدیث گرفته اند ،
رسول اکرم فرمود انا مدینه العلم و علی بابها،

که من شهر علم هستم و علی در است ، درست این سخن گفت پیغمبر است،
وقتی می گوید من باب امام زمان هستم ، یعنی اگر امام زمان را میخواهی قبول کنی از طریق من است،
اینها با دروغ گفتن کلی مرید پیدا کرد این اقای علی محمد شیرازی ملقب شد به علی محمد باب،
کاری بجایی رسید موذن ، می گفت  اشهد ان علی قبلا  النبیل باب بقیه الله،
نبیل به ابجد میشود ۹۲ مطابق اسم محمد،
حاکم فارس این را شنید گفت این اقا را بیاورید چه کسی که باب امام زمان است،
و اوردند او را و با علما بحث کرد در عربی و ادبیات وووو چون درس خوانده نبود و سواد علمی نداشت گیر کرد و گفتند چطور باب امام زمان هستی و اینها را بلد نیستی،
و او را کتک زدند و گفت خدا لعنت کند هر کسی مرا باب امام زمان بداند ، و توبه کرد و او را فرستادند در چهریق قلعه ای انجا بود ، اطرافیان او که ۱۸ نفر بودند با او نامه نگاری کردند ،که فلان روستا و شهر به تو ایمان اوردند و او شروع کرد به کتاب نوشتن بنام بیان ، و گفت من خود مهدی هستم ، و من باب علم خدا بودم  و گفته بود هرکسی مرا قبول ندارد یعنی امام زمان و اسلام را قبول ندارد ، و مریدانش در شهرها فتنه درست کردند و این در زمان امیر کبیر بود ،
و امیر کبیر فتنه ها را دید گفت به علما فتوی به قتلش بدهید که من اعدامش کنم ،
دوباره مجلس گذاستند و او گفت پیامبر شما کتاب اورد و من هم کتاب اوردم ، یعنی پیامبر خدا هستم و صاحب کتاب هستم ، ودر کتابش غلط بسیار داشت ، پرسیدند این غلط ها برای چیست گفت فرشته وحی بمن الهام میکند و من می نویسم ،
و گفت من از پیامبر بالاتر هستم و هر کتابی جز کتاب باببها خواندنش اشکال دارد و گفتند دین اسلام چه میشود گفت دین اسلام تا قیامت بوده و قیامت بر پا شده و شما متوجه نشده اید، حالا دین جدید را من اورده ام، کتاب هم اورده ام و بعد از من هم کسی میاید بنام من یظهره الله، کسیکه خدا او را ظاهر مبکند او هم امد کتاب من نسخ میشود، من هم باطل کننده قران هستم و…. حکم اعدام او را دادند  و با پیگیرهای امیر کبیر …اعدام شد.
ولی قائله تمام نشد، بزرگان بهائیت در دشت بدشت اجتماع کردند من جمله طاهره قزوینی و طاهره قزوینی گفت امده ایم ختم اسلام را اعلام کنیم و احکام جدید است و کشف حجاب کرد ،
و کشف حجاب او باعث شد عده ای از بهائیی جدا شدند ،
طاهره قره العین دستگیر شد و بعد اعدام شد،
بعد از کشته شدن باب ، امیرکبیر با نقشه بهائیت ترور شد، یعنی یهود پشت داستان است.

بعد باب، شخصی از نور مازندران بنام میرزا یحیی نوری ادعا کرد و اسم خود را صبح ازل گذاشت،
برادرش حسین علی نوری که پیروانش را ازلی میگویند هم ادعای جانشینی باب را کرد
بهائیی ها با ازلیها دعوا کردند
کار به ترور ناصرالدین شاه رسید و ترور نا فرجام بود ،
او هم دستور داد هر چه بهائیی هست دستگیر کنید وبهاالله فرار کرد به سفارت روسیه پناهنده شد و بعد به بغداد فرستاده شد
یحیی برادرش پنهانی رفت بغداد، و انموقع عراق تحت حکومت عثمانی بود ،
بعد از درگیری ……دولت عثمانی اینها را می فرستد فلسطین ، منطقه عکا،
یحیی صبح ازل را، می فرستد به قبرس،
این اقا ۱۲ حکم برای بهائیها نوشته
احکامش خوبست وقتی می خوانی ولی پشتش چه داستانی است

یکی از انها ، تحری حقیقت ، یعنی ترک تقلید ،
ترک تعصبات دینی است
اینها می خواهند ریشه ادیان را بزنند
جنگ ممنوع، صلح جهانی ، تساوی حقوق زن و مرد، تعلیم و تربیت اجباری ، عدالت و…..
برگردیم زمان علی محمد باب.

مسیحی دو شاخه هستند ، یکی کاتولیک زیر نظر یهود است ،لذا به مسبحیت هر طور بخواهد خط میدهد،
یکی پروتستان یکی از بزرگان پروتستان گفت من رجعت مسیح ع را حساب کرده ام و ظهور نزدیکست
زمان مشخص کرد کی؟ سالی که علی محمد باب ادعا کرد ،اینها داستان پشتش هست،
حالا ما چقدر روایت داریم  برای ظهور منجی وقت تعین نکنید.
و پرچم خود را اماده کردند برای ظهور مسیح، تا زمان رسید و خبری نشد . واسمش را گذاشتند نا امیدی بزرگ ،
وبهاالله رفتند در منطقه فلسطبن این اقا که مرد قبرش قبله گاه بهائییها شد

صبح ازل ، هم براثر عدم تبلیغات محو شدند و از بین رفتند با مردن صبح ازل،
پسرش عباس افندی ، شد بنام  عبدالبهاء جایگزین پدرش شد، و در کشورهای اروپابی تبلیغ کرد این اقا موقع مرگ پسرش نداشت نوه دختریش بنام شوقی افندی، جایگزین خودش کرد و چون بی لیاقت بود عده ای از انها زدند بیرون،
در دوره او تبلیغات علمی کردند، و شروع به مدرسه ساختن کردند و در تاریخ خوانده شده ایرانیها با مدرسه ساختن مخالف بودند و خراب میکردند، دلیلش این بود که بچه های ابنها را می خواستند بهائیی کنند
بهائیت تشکیلات یهودی ساز است و دین نیست و احکامی دارند، مثلا ازدواج با محارم حلال است مگر فقط با زن پدرت نمی توانی ازدواج کنی چون این اقا دو الی سه زن داشته پسرهای زن اولش بزرگ شده بودند و زن سوم او جوان بود ….
بعد از شوق افندی، زنش و ایادی امرالله سر و سامان به تشکیلات بهائیی دادند و شروع به تبلیعات کردند و تناقض گویی که کار یهود بود و میخواستند ریشه های دینهای دیگر را بزند ولی در ایران علما خیلی مقاومت کردند چون می خواستند ریشه اسلام و شیعه را بزنند
این تاریخچه مختصری از این دین درست کردنی بود
خیلی از انها توبه کردند و به دین اسلام برگشتند و چون باسواد بودنند کتاب نوشتند برعلیه بهائیت
باید رفت سراغ ریشه انها تا گول اینها را نخوریم
جلسه بعد بررسی مبانی شیعه است
پایان قسمت اول
الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی جلسه اول

۵/۵ - (۱ امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.