ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۳-۱-۱۶ تفسیر سوره هود جلسه ۱۴

بسم الله الرحمن الرحیم

««الحمدالله رب العالمین الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا و طبیب قلوبنا و شفیع ذنوبنا العبد المؤید الرسول المسدد المحمود الاحمد ابوالقاسم المصطفی محمد»»

پنجشنبه ۱۴۰۳/۱/۱۶ تفسیر قرآن سوره هود

موضوع: تفسیر آیات ۱۰۲ تا ۱۰۵ سوره هود

رسول الله ص: «سوره هــــــود مرا پیر کرد»

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

هود

وَکَذَٰلِکَ أَخْذُ رَبِّکَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَىٰ وَهِیَ ظَالِمَهٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِیمٌ شَدِیدٌ

ﻭ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﺆﺍﺧﺬﻩ ﻛﺮﺩﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ، ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ [ﻣﺮﺩم] آبادی‌ها ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﺎﻝ ﻛﻪ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﻧﺪ ﻣﺆﺍﺧﺬﻩ می‌کند. ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻣﺆﺍﺧﺬﻩ ﺍﻭ ﺩﺭﺩﻧﺎﻙ ﻭ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ. (١٠٢)

اخذ به معنای گرفتن است. گرفتن در فارسی هم نوعی شدت با خود دارد.

آن داستان‌ها از امت‌های گذشته و بلاها و عذاب‌هایی که به سر آنها آمد را برای نمونه مثال زدیم تا بدانید آنها را به چه روز درآوردیم.

در این آیه کلمه اخذ سه بار آمده است.

وکذلک اخذ، اذا اخذ، ان اخذه.

کاربرد این سه گانه‌ها دلیل دارد. این‌ها مراتب و انواع اخذ است. در مناجات امیرالمؤمنین ع نقل شده است:

(الهیان اخذتنی بجرمی اخذتک بعفوک و ان اخذتنی بذنوبی اخذت بمغفرتک و ان ادخلتنی النار اعلمت اهلها انی احبک:

معبودا! اگر مرا به جرمم گرفتی تو را به عفوت گیرم و اگر به گناهانم درگیری به امر زشت دراویزم و اگر مرا به آتش بری اعلام کنم به اهل آن که تو را دوست دارم.

دو اخذ داریم (اخذ ما خدا را) و (اخذ خدا از ما)، اینکه خداوند در چه حالی ما را اخذ می‌کند.

در اینجا می‌فرماید وکذلک اخذ ربک اذا اخذ القری..

اهل روستا ظالم است یا خود روستا؟؟ اهل روستا ظالم است، پس چرا اینجا می‌فرماید خود روستا ظالم است و نگفت اهل روستا ظالم‌اند؟ چون روستا و شهر به وجود انسان‌ها شهر و روستا می‌شود و شهر درواقع مجموعه انسانها است. این افراد هستند که گناه می‌کنند ولی وقتی بیشتر اهل شهر گناهکار باشند، یعنی گناه در روستا و شهری نهادینه شود، می‌گویند آن شهر ستمکار است.

اخذ پروردگار تو شدید است و فقط برای قوم لوط نیست، برای همه چنین است. این عذاب‌ها مشخصه آن قوم نیست بلکه خداوند می‌گوید سنت من این است و نمونه‌ها را نشان داد.

خدایا ما را به گناهانمان مگیر، آمین

هود

إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَهً لِّمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآخِرَهِ ذَٰلِکَ یَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ وَذَٰلِکَ یَوْمٌ مَّشْهُودٌ

ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺩﺭ ﺁﻥ مؤاخذه‌ها ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﺁﺧﺮﺕ می‌ترسد، ﻋﺒﺮﺕ ﺍﺳﺖ، [ﻭ] ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺩم ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﮔﺮﺩ می‌آورند، ﻭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ [ﻫﻤﻪ صحنه‌های ﺁﻥ] ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺍﺳﺖ. (١٠٣)

دنیا مدتش کم است و عذاب آن هم مثل خودش است. این عذاب دنیا آیتی است برای کسی که از عذاب آخرت می‌ترسد.‌ اینجا توضیحاتی برای آخرت است. یعنی نصیحت است برای کسی که از عذاب آخرت می‌ترسد که مراتب اعمال خودش است.

حال و روز آخرت چه روزی است؟!! ذلک یوم مجموع له الناس… آخرت روزی است که همه انسان‌ها با هم جمع می‌شوند.

در آیات دیگر آمده است که

سوره ۷۷: مرسلات

هَذَا یَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاکُمْ وَالْأَوَّلِینَ ﴿۳۸﴾. امروز همان روز جدائی (حق از باطل) است که شما و پیشینیان را در آن جمع کرده‏ است.

همه انسان‌ها آنجا جمع هستند این چطور می‌شود؟!!! آقا امیرالمؤمنین ع، الدنیا فی الاخره و الآخره محیطه بالدنیا

الان در آخرت هستیم گرچه نمی‌توانیم آخرت را ببینیم.

چطور همه انسان‌ها در آنجا جمع می‌شوند؟!! فلاسفه علت فراق و حجاب را دو امر گفته‌اند؟!! زمان و مکان.

وقتی که در این زمان هستیم آینده را نمی‌توانیم ببینیم و اگر در این مکان هستیم مکان‌های دیگر را نمی‌شود دید. این دو بعد برای تکثر و حجاب هستند. زمان بین انسانها فاصله می‌اندازد و نیز مکان که مکان‌های مختلف وجود دارد. در قیامت دو علت اصلی حجاب و فراق کنار می‌رود همه در یک ظرف حاضر می‌شوند.

آیا در آن روز که همه بشریت و همه انسانها جمع می‌شوند همدیگر را می‌توانند ببیند؟ در آیه فرمود: ذلک یوم مشهود. همه جمع می‌شوند ولی حضور این همه انسان مانع نیست که همدیگر را ببینند. چه روز عظیمی است!

هذا یوم الفصل… یک معنای فصل، قضاوت است. این روز، روز فیصله و جدایی است. آدمیان به تبع اعمالشان از هم جدا می‌شوند. جمعناکم و الاولین (جمع و جدایی ضد هم هستند).

یک روزی همه یکجا قرار می‌گیرند و همه همدیگر را می‌بینند و همه اعمال شما را می‌بینند چون یوم تبلی السرائر است، روزی که اسرار بر ملأ می‌شود.

برای کسی که از آخرت بترسد این عذاب‌ها برای آنها آیت است.

از رابعه عدویه سؤال کردند، چرا شوهر نکنی؟

گفت: سه چیز از شما می‌پرسم مرا جواب دهید تا فرمان شما کنم. اول آنکه در وقت مرگ ایمان به سلامت بخواهم برد یا نه؟

گفتند: ما نمی‌دانیم.

دوم آنکه در آن وقت که نامه‌ها به دست بندگان دهند نامه‌ای به دست راست خواهند داد یا نه؟

سوم آنکه در آن ساعت که جماعتی ازدست راست می‌برند و جماعتی از دست چپ مرا از کدام سوی خواهند برد؟

گفتند: نمی‌دانیم.»

(در اینجا می‌خواهد بگوید آنقدر ترسان از آخرت هست که نمی‌تواند به دنیا بپردازد)

همه را گرد هم می‌آورند هر کسی برای کسی کاری کرده است و دیگران ندیده‌اند. چنانکه قاتل و مقتول در آن روز در کنار هم حاضر می‌شوند.

این روز مشهود است. یعنی همه گرد هم جمع می‌شوند. روز مشهود است. همه همدیگر را می‌بینند. همه اقوامی که عذاب شدند و همه اقوامی که خوب بوده‌اند. انبیا و رسولان را می‌آورند. آیا بااین اوصاف، حتی کسی که به آخرت، شک هم دارد، شایسته نیست که گناه نکند.؟! احتمالش هم کافی هست که آدم گناه نکند.

در روایتی در ذیل این آیه آمده است کسی در مدینه وارد مسجد شد دید شخصی قرآن را زیبا تفسیر می‌کند. از او پرسید در سوره بروج، مراد از شاهد و مشهود چیست؟ گفت منظور رسول الله است. شاهد رسول الله است.

إِنّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً.

«وَ شاهِد وَ مَشْهُود» قسم به شاهد و مشهود

شاهد رسول الله است و مشهود، همه مردمان اهل آخرت هستند.

جناب حافظ

«جهانِ فانی و باقی، فدایِ شاهد و ساقی

که سلطانیِّ عالَم را طُفیلِ عشق می‌بینم»

جهان باقی و فانی یعنی دنیا و آخرت. شاهد، رسول الله و ساقی، امیرالمؤمنین ع است. سلطان عالم، شاهد بر تمام افراد محشر است.

جمع چگونه است؟ این همه جمعیت چطور جمع می‌شوند؟ در آنجا آنان که با هم سنخیت دارد کنار هم جمع می‌شوند. گروه گروه.

هود

وَمَا نُؤَخِّرُهُ إِلَّا لِأَجَلٍ مَّعْدُودٍ

ﻭ ﻣﺎ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺪﺗﻲ ﺍﻧﺪﻙ ﺑﻪ ﺗﺄﺧﻴﺮ نمی‌اندازیم (١٠۴)

معدود از عدد می‌آید. شمرده شده. کلمه معدود به معنای کم است.

چیزی که قابل شمارش باشد، درواقع کم و محدود است.

آخرت که برپا است. پس آیه به عذاب آخرت اشاره دارد. یعنی عجله نکنید اگر عذاب چند روزی طول می‌کشد و نمی‌رسد. اصلاً خود دنیا مدتش کوتاه است، حالا عذاب معدودی دیر شد…. امروز روز عمل است منتهی بدون حساب و کتاب. حساب و کتاب از آن آخرت است.

️ نکته: اینجا تا مهلت دارید ذکر بگویید.

رسول الله به ابن مسعود فرمودند: نگذار زبانت از گفتن ذکر «لا اله الا الله» آرام بماند ذکر «لا اله الا الله» ذکر خفی است.

هود

یَوْمَ یَأْتِ لَا تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَسَعِیدٌ

ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﺪ، ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺍﻭ ﺳﺨﻦ نمی‌گوید؛ ﭘﺲ ﺑﺮﺧﻲ ﺗﻴﺮﻩ ﺑﺨﺖ ﻭ ﺑﺮﺧﻲ ﻧﻴﻚ بخت‌اند. (١٠۵)

آن روز که بیاید هیچ کسی نمی‌تواند حرف بزند. روز فصل و جدایی است روز معذرت خواهی نیست.

لَّا یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنۡ أَذِنَ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَقَالَ صَوَابٗا

و سخن نمی‌گویند مگر کسى که [خداى] رحمان به او اجازه دهد و سخن حق و درست گوید.

چون بحث قضا است و قاضی خداوند است، جای حرف زدن و اظهار نظر و خود را توجیه کردن نیست. آنجا قاضی خودش شاهد است. آخرت بحث عذاب است و کسی نداند در مورد انسان چه حکمی می‌شود. اصحاب یمین می‌شود؟ یا … و جایی برای حرف زدن نیست.

آیه قرآن:

: «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلی اَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا اَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ اَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»؛

«امروز به دهان آنها مهر می‌نهیم و دست‌هایشان با ما سخن می‌گوید و پاهایشان به کارهایی که انجام می‌دادند، شهادت می‌دهند.

آیه قرآن: «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلی اَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا اَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ اَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»؛ «آن‌ها به پوست‌های خود گفتند چرا بر علیه ما شهادت دادید، پوست‌ها (در جواب) گفتند: آن خدایی که همه چیز را به سخن آورده، ما را نیز به سخن آورده است.

عذاب قوم هود باد بود. این‌ها را مثل نخل به زمین می‌زد، الان باد هوای نفس است نخل علما هستند باد هوای نفس، علما رو به زمین می‌کوبد.

آخرالزمان قلیلی نجات پیدا می‌کنند.

نکته(بعضی جاها در قرآن آمده اهل محشر سخن می‌گویند چرا علیه ما شهادت می‌دهید؟ پس چگونه است که حرف می‌زند؟ روایت: آخرت مواطن مختلف دارد. در بعضی مواطن هیچکس اجازه سخن گفتن ندارد. در بعضی موطن با هم دعوا می‌کنند و در بعضی مواطن فقط خدا صحبت می‌کند.

آخرت دو راه دارد: یک راه شقاوت و یک راه سعادت.

و اما خود اشقیا و سعدا دارای مراتب هستند. خود خداوند در قرآن مراتب را بیان کرده است.

در مورد اشقیا در سوره حمد «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ»

مغضوب با گمراه فرق دارد گمراه راه را گم کرده است. مغضوب راه را گم نکرده خودش نخواسته این مسیر را برود.

و در مود خوبان اینطور است.

اصحاب یمین، خوبان هستند و

وَالسّابِقُوْنَ السّابِقُوْنَ ـ اُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ.

خوبان دو گروه هستند. خود این‌ها باز دسته‌بندی دارند مقربان سه گروه هستند،

فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ وَ جَنَّهُ نَعِیمٍ{ روح، ریحان، نعیم}

آن طرف خیلی درجاتی است منتها همه درجات فقط ذیل دو شاخه است: «سعید و شقی»

هر کسی ذاتش اقتضایی دارد. بعضی ذاتشان اقتضای سعادت و بعضی ذاتشان اقتضای شقاوت دارد. نه آنکه چون خدا می‌داند او سعید یا شقی می‌شود. جبری در کار نیست. خود انسان این مسیر را می‌رود.

از رسول الله سؤال شد کسی که می‌داند سعید یا شقی اقتضای ذاتش است دیگر چرا عمل کند؟!! فرمود: عمل کنید که هر کس برای هر چه که آفریده شده، آن برایش آسان است.

هر کاری که انجام بدهید همان می‌شوید. کار خوب بکنید، تصویر می‌کنند، بهشت می‌شود.

صدق الله العلی العظیم

خدایا توفیقی بده ما در مورد قران تو کوتاهی نکنیم

و سهم و بهره ما از قرائت بیش از این باشد، آمین

الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

به این نوشته امتیاز دهید
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.