هفته نامه ۹۳.۰۱.۲۹

بسم الله الرحمن الرحیم

نکات جلسه  ۹۳/۰۱/۲۹

نکته۱:  آنچه این حدیث به طور کلی به ما می فهماند این است که علم تنها به خواندن و نوشتن و کلاس و درس نیست ، شخص باید خیلی صفاتی داشته باشد تا بشود به او گفت عالم!

و مستقرّه النّجاه

نکته۲:  انسان گاهی برای نجات باید بین دنیا (نعمت دنیا) و آخرت یکی را انتخاب کند، اما یک موقع کار سخت تر می شود، که حیات انسان مقابل آخرت قرار می گیرد؛ مثال قرآنی آن هم داستان اصحاب اخدود در ابتدای سوره معارج است.( که پادشاهی برای مردمش گودالی از آتش تدارک دید و دو راه معین کرد، راهی که با اقرار به کفر به خداوند یگانه، به سلامت و نجات دنیا می انجامید و راهی که با اعلام ایمان به خدا به آتش و هلاکت ظاهری می رسید.) که رسول خدا (ص) فرمودند: أعوذ بالله من جُحد البلاء ، یعنی به خدا پناه می برم از سختی امتحان. اما (به هر حال) عالم آنجا که می ایستد نجات است؛ یک موقع نجات دنیا یک موقع نجات آخرت و یک موقع نجات دنیا و آخرت.

و قائده العافیه

نکته۳:  عالم، راهبر و پیشروش عافیت است که همواه در پی عافیت حرکت می کند.

نکته۴:  در دعا داریم عافیه الدنیا و الآخره. که آفت عافیت دنیا حرص است. که علت بسیاری از ریسک کردن ها همین حرص است که عافیت دنیا را خراب می کند.

مرکبه الوفاء

نکته۵:  وفا از جمله صفاتی است که فطرت انسان آن را دوست دارد و در همه ملل و نحل وفاداران ستوده می شوند، حتی در بین انسان های مجرم و حتی در میان حیوانات! و به جهت همین صفت وفاست که انسان ها سگ نگه داری ر ا می کنند.

نکته۶:  در روایتی رسول الله (ص)‌ فرمودند: مؤمن باید همواره برادر مؤمنش را یاری کند، خواه ظالم باشد خواه مظلوم!! پرسیدند یا رسول الله یاری کردن مظلوم را می دانیم اما یاری کردن ظالم چگونه است؟ فرمود: اینکه او را از ظلم کردن باز دارند. و این یعنی در هر حال رفیقت را ترک نکن.

نکته۷:  کسی که وفا ندارد بقیه صفاتش هم ارزش ندارد اما انسان باوفا را می توان از عیب های دیگرش چشم پوشی کرد. که در روایت فرمود: تجافوا عن ذنب السخیّ، یعنی از خطای جوانمرد در گذرید. چون بالاخره خدا دست جوانمرد را می گیرد. و نمود این مطلب را در کربلا می توان دید که چند نفر از میان آن کاروانی که با اباعبدالله (ع) به راه افتادند تا آخر با ایشان ماندند..؟ و همین صفت وفا بود که آنها را با امام نگه داشت.

نکته۸:  مرکب عالم وفاست یعنی هر جا که برود با وفاست، خیانت و تنها گذاشتن در کارش نیست.

نکته۹:  سعی کنیم صفت را در خودمان پیاده کنیم که بی وفایی عیبی است که هیچ چیزی نمی تواند آن را بپوشاند که حضرت امیر(ع) فرمود: صداقت بدون وفا هیچ ارزشی ندارد. معنای این حدیث برای ما وقتی آشکار شد که از شخصی خبر می دادند که پشت سر شما حرف میزند و وقتی از او می پرسیدیم آیا این مطالب که از شما نقل می کنند درست است یا نه، او با صداقت تمام می گفت آری! و باز هم این کار را ادامه می داد و دیدیم که صداقت بدون وفا ارزش ندارد.

و سلاحه لین الکلمه

نکته۱۰:  این یک مسئله روانشناسی است که در قرآن هم به آن اشاره شده است آنجا که می فرماید: إذهبا إلی فرعون و قولوا له قولاً لیّناً لعلّه یتذکّر أو خشیٰ، یعنی (ای موسی و ای هارون) به سوی فرعون بروید و با او به نرمی سخن بگویید باشد که متذکر شود یا خشیت کند. نه اینکه آرام صحبت کنید که ناگهان عصبانی نشود بلکه منظور اثر نرم سخن گفتن است.

نکته۱۱:  همانطور که بدن انسان یک رفلکس طبیعی، به هنگام احساس خطر از خود بروز می دهد روان انسان هم رفللکس دارد. وقتی کسی با تندی با شما حرف می زند، نفس شما ناخودآگاه حالت تدافعی به خودش می گیرد و لذا نمی گذارد چیزی وارد شود؛ اما وقتی همان مطلب را با نرمی به شما بگویند آن حالت تدافعی وجود ندارد و راحت تر می پذیرید.

نکته۱۲:  همانطور که سلاح در بدن شخص مقابل نفوذ می کند، سلاح عالم نیز نرمی کلام اوست که با این سلاح در روان شخص نفوذ می کند. شمشیر را اگر با قدرت هم بر خاک بزنند چندان نفوذ نخواهد کرد اما آب چون نرم است تا اعماق خاک نفوذ می کند.

نکته۱۳:  مراء و جدال در تفهیم مطلب اثر ندارد و در روایات، توصیه به ترک اینگونه امور شده است که فرموده اند حتی وقتی حق با شماست هم از جدال بپرهیزید.

نکته۱۴:  سر و صدا کردن کار احمقان است. امام صادق (ع) به یکی از اصحاب فرمودند: فلانی شیعه علی صدایش از گوشش آنطرف تر نمی رود. بله شیعه علی داد و بی دادی نیست.

نکته۱۵: عالم چون یک جنگجو به چند چیز نیاز دارد؛ مرکبش وفاست و سلاحش نرمی کلام و…

و سیفه الرّضا

نکته۱۶: شمشیری که هر سدی را از جلوی راه برمی دارد و هر دشمنی را از پا در می آورد، رضای به قضای الهی است.

نکته۱۷: علامه طباطبایی (ره) در سال های آخر مصاحبه داشتند و در آنجا سفارشی که به جوانها فرمودند این بود که: یاد خدا را فراموش نکنند و هر مسأله ای که برایشان پیش می آید با رضای به قضای الهی توجیه کنند.

نکته۱۸: الرضا باب الله الأعظم؛  رضا که باشد اصلاً مشکلی باقی نمی ماند.

نکته۱۹: ایمان ثمراتی دارد و رضا از ثمرات ایمان است. اگر ایمان داشته باشی که این عالم فعل الهی است، راضی هستی و دیگر هیچ مشکلی سدّ راهت نمی شود؛ چرا که شمشیر در دست توست و با این شمشیر هر مانعی را از پیش روی خود بر می داری.

  پایان…